پیشنهاد‌های حمید رضا اثنی عشری (٢٣٠)

بازدید
٤٩٥
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات انضباطی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهار نشدنی. مثلا در آتش سوزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

خطم شدن به چیزی مثلا Some activities engaged in crime بعضی از فعالیت ها به جرم خطم شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت مودبانه دستشویی یا همون سرویس بهداشتی در انگلیسی امریکایی هست معادلش دقیقا تو بریتیش میشه: Cloakroom مثلا: سرویس بهداشتی زنانه کجاست؟ Where’s t ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان صفت مرکب یعنی مشتاق مترادف aspiring هست مثلا aspiring actors Would - be actors

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندین کتاب که روی هم گذاشته شده. . به صورت پهلو یا به صورت stack . . یعنی شما بخوای یکیو برداریو باید اون بالایشو تکون بدی تا ازاد بشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رایتینگ تسک ۲ یعنی اینکه همیشه جا برای نظر مخالف بزاری. . هیچ وقت نباید صد در صدی مخالف یا موافقت کرد مثلا صورت سوال گفته مهمترین دلیل علم بهبود ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک قسمت از تحقیق بزرگتر مثلا تحقیق در مورد ریاضیات هست ولی اسپن آفش میشه مثلا تاثیر ریاضیات بر بازی های کامپیوتری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوا کردن - دست به یقه شدن مثلا تو خیابون

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای ثابت مثلا: they live in the permanent settlement

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست کاره کسی باشه این عبارت خیلی زیاد تر استفاده میشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

روند یا دنباله ای که قطع نشده باشه پشت سر هم باشه مثلا تو برنامه ها که هر روز ادامه میدید مثل دولینگو این رو میزنه. مثلا : 26 day streak یعنی روند ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج مثلا: خطر اخراج فوری risk immediate dismissal

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قانونگذاری نشده یا غیرقانونی مثلا در مبحث بازارهای سرمایه گذاری به بنگاه ها یا بازارهایی که قانونمند نیستن میگن: Unregulated stock markets

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بقیشم مال خودتون برای پول

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

صفت هست برای ادم چند پتانسیلی - کسی که چندین تسک رو میتونه انجام بده و از یک بعد و یک کار تنها خوشش نمیاد multi - potential

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلوی دید باشه ولی بهش توجه نکنیم یا نبینیمش The keys were hidden in plain sight on the table کلیدا روی میز بودن ولی کسی توجه نمیکرد یا نمیدیدش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

? Guess who I bumped into حدس بزن کیو دیدم؟ ( تصادفی ) بعد طرفم میگه خوش به حالت Lucky you 😂

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسی رو تو رو دروایسی گذاشتن یا معذورات اخلاقی گذاشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ نگار مترادف historian

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه اش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان روتین روزانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضحکه ی دست مردم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On the flip side

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Generation Z که همه میدونن یعنی در دوره ی اینترنت متولد شده باشیم تقریبا زیر ۳۵ سال حالا این اسمش هست به عنوان یک دهه جدیدی یا زدی مثال: من یه ادم از ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Run out of تموم شدن چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لحظه ای ارام یا ساکت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

افسانه ها حاکی از ان است که . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مورد مکان ها مثل خونه یعنی وارد کردن یا وارد شدن ( هم اکتیو هم پسیو میتونه باشه ) مثلا: من باید ببرمش خونه I've got to get her into the house

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا چه حد ؟ مترادف to what extent

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اثر مالش یا با دست کار کردن فرسوده شدن یا از بین رفتن مثلا تاچ پد لپ تاپ من دیگه از بین رفته از بس باهاش کار کردم The touchpad of my laptop is ru ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذایی که مثلا عصرا به عنوان میان وعده گشنمون میشه میخوریم go - to meal هم میگن غذای بیرون بر نمیگن!!!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل های do a course Enroll on a course Take a course In computer science

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The borders has been redrawn مرز ها تغییر کرده است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد کوچیک یعنی مترادف children هست . . این رنج سنی از adolescents یا teenagers پایین تر هست و مترادف همون children هست برای استفاده تو رایتینگ به ع ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور چیزی رو زدن برای توصیف نقشه تو رایتینگ تسک ۱ بعضی جاها یک راه پیاده راه مثلا میبینید که توسط یک کمبرندی دایره ای احاطه شده میتونید از این فعل است ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یه اصطلاح داریم برای برفی که زیاده و تازه اومده بهش میگن Crisp Snow

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در غیر اینصورت . . . بعضی موقع ها تو متن های ریدینگ بجای however یا برای نشان دادن تضاد استفاده میشه بین دو دو تا گفته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اصل یا عمق چیزی . . . ( پرداختن ) مثلا: Neither Olympic City nor the extended length really get to the heart of issue نه شهر المپیک و نه مدت زما ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی از متن ها به معنی بزرگ نمایی هست مثلا: There are feasible alternatives to the bloat, extravagance and wasteful spending that comes with a mod ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به فراموشی سپرده شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میدان یا زمین مربوط به یک ورزش مثلا میدان اسب سواری : Equestrian Circuits

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به طور بدنامی - - به شکل بدنامی مثلا: Budgeting the Olympics is notoriously formidable task. بودجه بندی ( تخمین هزینه ها ) المپیک یک کار چالش برانگ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مملو از چیزی یا غرق در چیزی بودن however, host cities are often left awash in high debts and costly infrastructure maintenance شهرهای میزبان اغلب غر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

منطقی در بعضی از متن ها مثلا: this concern is well grounded این نگرانی منطقی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارد شدن - در معنای اصطلاحی به معنی اقدام به انجام کاری مثلا: it's enough to give its host time to go in for the kill اون کافیه تا به میزبانش زمان بد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وارد کردن یا آوردن چیزی به داخل چیزی یا مجموعه ای مثلا: استفاده از ابزارهای انلاین مانند گوگل کلندر میتونه نواوری رو به محیط کار بیاره Using online ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The validity of the argument depends on its logical structure اینجا کلمه ی اعتبار یا validity میتونه مترادف soundness باشه به معنی اعتبار یا درستی یا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

uphill task یا uphill battle یا uphill task اینا همشون یک معنی داره یعنی وظیفه یا کار سخت که انرژی واراده زیادی رو طلب میکنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زودتر یا از قبل برنامه ریزی کردن Due to bumper - to - bumper traffic, people should plan ahead to leave home and arrive on time.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Made time available وقت خالی کردن I had cleared my schedule just to receive the package

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیاده روی There's also a 40 - minute trek round the farm on a horse یه پیاده روی ۴۰ دقیقه ای هم هست با اسب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با ظهور - با پیدایش مثلا: با ظهور هوش مصنوعی بسیاری از کارکنان دارن تعدیل میشن With the advent of artificial intelligence, most of the workforce have ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بحث ست شدن لباسی با یکی دیگه این متضاد کلمه ی something goes well with هست که اولی یعنی لباسی ست بشه یعنی مچ بشه با شما ولی clash with یعنی اون لب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوعی حقه بازی که بعضیامون انجام میدیم تا ثابت کنیم طرف اشنباه میکنه در صورتی که درست میگه مثلا شما خیانت کردی به زنت و زنت هم دیده ولی شما یجوری مهند ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

تجدید نظر کردن در تصمیم مثلا I detected a slight hesitation in your speech Could you have second thought about it? من یه ذره تردید دیدم تو حرفت میخا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I work a lot but I thrive on it زیاد کار میکنم ولی ازش لذت میبرم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اثری به جا گذاشتن مثلا Racism in segregated schools may leave behind ruinous effects on children به معنی قال گذاشتن رو هم میده They left me behind

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میزان یه چیزی. . . یعنی تا چه حدی مثلا: Extent of developments میزان تحولات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمینه ساز فاجعه I think the new plans for cutting railway costs are a recipe for disaster

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی دقیقش تعطیل کردن یا شدن کسب و کار هست اصولا ورشکسته شدن معنی نمیدن ورشکسته شدن مترادف go under یا go bankrupt هست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شرکت کردن در مسابقه ای یا امتحانی مثلا: Jack walked every exam he ever went in for جک هر امتحانی شرکت میکرد راحت پاسش میکرد😉

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مودبانه و فرمال تر Toilet

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

We lay on the beach soaking up the sunshine دراز کشیده بودیم ( لم داده بودیم ) تو ساحل و داشتیم افتاب میگرفتیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمی جلوتر A little further on we rounded a bend and Louice Abbey came into the view یکمی جلوتر دور زدیم و صومعه لوییس یهو ظاهر شد

پیشنهاد
١

اوضاع به چه سمت و سویی میره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به زور بدست اوردن همون غصب کردن خودمون میشه They have sized my wallet and closed my account

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He was jailed for 15 years for stabbing his wife to death. اون به ۱۵ سال حبس محکوم شد چون همسرشو با چاقو کشت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعرفه ها مترادف ها: Charges Fees Costs

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Macdonald is overrated, It’s no great shakes مک دونالد رو زیادی گنده کردن اش دهن سوزیم نیس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاب کردن مقررات ایجاب میکنه که . . . . Laws/Regulations require/stipulate that . . . هم معنی require

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثلا برای حس کردن یا به مشام رسیدن بوی عطر هم استفاده میشه مثلا: Do I detect a whiff of perfume ? Are you meeting someone special tonight? بوی عطری ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Small talks Make a small talk

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As time goes by

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As time passes

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Far - off Remote مترادفاش هستن یعنی دورافتاده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The people of the village put up a heroic fight against the construction of the new motorway, but finally lost the battle. مردم روستا در مقابل ساخت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محدوده تیررس Within firing range of the enemy در محدوده تیررس دشمن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت غیرمنطقی که خیلی ارزون باشه یا خیلی گرون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت های گزاف

پیشنهاد
٠

ورق زدن سرسری روزنامه یا کتاب Take a brief look

پیشنهاد
٠

مترادفش میشه: Casual acquaintance مثلا: We’re just casual acquaintance ما فقط در حد سلام علیک همدیگه رو میشناسیم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Did a deal Strike a deal معامله کردن I strike/ did a deal with the car salesman and got a 15% discount for cash من با فروشنده ماشین معامله کردم و یه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

He argues convincingly that the Universe has a unique nature او به طور قانع کننده ای استدلال میکنه که جهان دارای طبیعتی منحصر به فرد هست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باملاحظه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The doctor prescribed me some tablets and they relieved OR alleviated my pain تسکین دادن درد که با relieve مترادف هست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Despite the stiff competition, we won a contract to supply the local government offices علیرغم ( با وجود ) رقابت شدید ما تونستیم مناقصه ( قرارداد ) ر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loaded در نقش اصطلاح میتونیم بگیم اون خیییلی پولداره She is absolutely loaded

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلا میخوایم بگیم خونه من نزدیکه برج میلاده اینجوری میتونیم بگیم: My house lies within walking distance of the Milad tower.

پیشنهاد
٠

از ادم منزوی گرفته تا خوش مشرب و اجتماعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dull ache

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Both teams hope that they have taken the lead by half - time هر دو تیم امیدوارن که تا نیمه اول برتری رو بدست بیارن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This will be discovered when the fail a drugs test موقعی معلوم میشه که تو تست دوپینگ مردود بشن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

I rinse the sand off my feet دارم شنارو از رو پاهام میشورم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط پرتنش مثلا This attack will exacerbate the already tense relations between two communities.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی این حمله میتونه روابط پرتنش بین دو کشور رو بدتر کنه یا تشدید کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیناری صعب العلاج

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Get/gain a place in the next stage/round برای بدست اوردن جایگاه در راند یا مرحله بعدی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Roofs were torn off سقف ها کنده شدن از جاشون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I am excited about the opportunities that lie ahead and the chance to contribute to meaningful projects. من از فرصت های پیش رو و شانس مشارکت در پروژ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cutting - edge pioneer

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زنگ تفریح هست فقط تو آمریکا تو لهجه ی بریتانیایی بهش میگن period When I was a preschooler, we had five periods. وقتی مهدکودکی بودم پنج تا زنگ تفری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

متضاد cup of tea هست یعنی از یه چیزی بدمون میاد: it's my cup of tea. ازش خوشم میاد it's my pet peeve. ازش خوشم نمیاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نمای ابدی The uninterrupted view of Damavand

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

He was released from prison after serving two years of a five - year sentence. حبس یا مجازات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hesitation من من کردن حین صحبت کردن men men مثلا تو ایلتس یکی از معیارها داخل قسمت Coherence اینه که من من کردن حین صحبت کردن مربوط به محتوایی باشه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I’m dying of hunger, I need a square meal دارم از گشنگی میمیرم یه غذااای پر و پیمووون میخوام😍

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Add an extension

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sole surviver تنها بازمانده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A gentle landscape منظره ی دلنواز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جنایتکار قسی القلب

پیشنهاد
٢

پدر کشتگی داشتن با کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Poor shanty به معنی محله های فقیر نشینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Play - fellow

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fellow heir یعنی هم ارث یا وارث

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Full - fledged Full - blown

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cultivate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

The wind dies down یعنی باد داره اروم میشه متضاد: The wind picks up یعنی باد شدیدتر میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

heavy rain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Blazing Flaming Fiery Burning

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To make somebody redundant Lay off Axe مترادف هاش این ها هستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو چشم بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Come in handy I knew this jacket would come in handy one day

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وارد شدن به : "After many years, the legend has passed into folklore. " "پس از سال ها، این افسانه وارد فرهنگ عامه شده است. " تبدیل شدن به چیزی: "A ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

challenging

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دانش آموز مدرسه یا دانش آموزی که مثلا مربی یا معلم خصوصی داره. نکته قابل توجه برای لیستنینگ آیلتس: ممکنه شما ۴۰ سالت باشه ولی student باشی ( مثلا دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دیدید خانوما وقتی دور هم جمع میشن میشینن غیبت کردن؟ این کلمه chit chat هست که تقریبا معادل همین گاسیپ gossip هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

It’s beneath your dignity در شان تو نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متخطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ill - fated

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

زمان . . . . مثلا: زمان دبیرستان درس مورد علاقم فیزیک بود Back in high school ( secondary school ) , I was taking delight in Physics be taking del ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

I rack my brain but I don't come up with any ideas به مغزم فشار میارم ولی هیچ ایده ای به ذهنم نمیاد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to be a walk in the park =====> to be easy مثل آب خوردن مترادف عبارت: to be a breeze My English exam was not a walk in the park یا My English exam wa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از این عبارت میتونیم برای ساختار inversion هم استفاده کنیم مثلا: جمله اصلی: It's not easy using inversion . . . [ با لحن سوالی بخونید] جمله inverte ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مثلا میتونیم از این عبارت برای ساختار inversion استفاده کنیم: جمله اصلی: You will reach your goals if you work hard جمله inverted شده: Only by worki ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to produce a smell, light, heat, a sound etc

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر خوردن از روی چیزی مثلا: If I hadn't slipped on the stairs, I wouldn't have broken my arm.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثلا برای گروه سنی میگیم که: میره تو گروه. . . . / قرار میگیره تو گروه. . . مثال . She'd go into the toddler groups . She's just turned three میره ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویی کردن Cut down خود فعل economise که در بریتیش economize املاش هست با حرف اضافه on استفاده میشه مثلا: Higher taxes encourage people to econom ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد - سیستم اقتصادی یک کشور You say the economy when talking about the economic system in a particular country: Tourism is an important part of th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

high school in US and Australia secondary school in UK

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجودات زنده به جز گیاهان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همخوانی کردن یک قطعه موسیقی متضاد solo است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مورد اشخاص یعنی گذاشتن کسی مثلا برای شیفت کاری یا جایی I'll put you down for Saturday mornings here. من شما رو برای شنبه صبح ها اینجا میزارم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در معنی کنار اومدن میتونیم از مشابه هایی مثل get along with و fit in with هم استفاده کنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بله شیرین نام درست میگن. در بریتیش old - fashioned اینو میگن ولی خب در روزمره الان دیگه خیلی کمتر استفاده میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حالت رسمی pay for تقبل کردن هزینه چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این کالوکیشن حالت رسمی get on است. به معنی سوار شدن به وسیله های نقلیه ای که که میتونیم داخلش بایستیم ( سرپا وایسیم یا راه بریم ) یا اونایی که سقف ند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

be dead keen یعنی کشته مرده ی چیزی بودن/ اشتیاق شدید داشتن برای چیزی یا کسی مثلا: She was dead keen to meet the new coach. البته این کالوکیشن infor ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

be dead keen یعنی کشته مرده ی چیزی بودن/ اشتیاق شدید داشتن برای چیزی یا کسی مثلا: She was dead keen to meet the new coach. البته این کالوکیشن infor ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

قطع شدن یا مسدود شدن مسیرهای ارتباطی مثلا: The villages was cut off by floods مسیرهای ارتباطی به روستاها توسط سیل مسدود/قطع شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در کنار کار اصلی مثلا: I'm mainly a computer programmer but sometimes I write down for a magazine on the side.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

I'm glad I didn't end up in the middle of nowhere خوشحالم که سر از ناکجا آباد درنیاوردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

It was a good value میرزید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

میتونیم برای خودمون معنیش کنیم برای صرفه جویی در زمان مثلا: I thought about going by train, but in the interest of time I decided to go by plane

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از اون تیپ ادما نیستم/ حال نمیکنم با. . . مثلا I'm not very physical sort of person معادل این جمله هست: I don't enjoy physical activities

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حافظه ضعیف در مقابل good memory

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حضور مثلا میگیم با حضور کارلین هارت Also appearing Carolyn Hart

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در ریاضیات یعنی اینکه: صدق میکنه برای. . . مثلا: hold for all w یعنی برای تمام مجموعه ( نمونه ) های w صدق میکنه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در ریاضیات یعنی: نسبت به مثلا: take derivative with respect to x مشتق را نسبت به x بگیرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برند یک قهوه که کافئین بالا داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در استارت اپ ها و سهام های شرکت ها یعنی اینکه به مرور در ازای انجام کار اون سهام ها به نام افراد میشه. مثلا یک استارت اپ سرمایه ایی از طرف یک سرمایه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در بحث استارت اپ به این معنی هست که قبل از تولید محصول یه گروه میرن ببینن اصلا این محصول یا خدمت نیاز بازار هست یا نه. . در واقع آیا محصول/خدمت ما بر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

رندانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Cheat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

فرض کنید یه آدمی میاد قپی در کنه و یه سری حرف قلمبه سلمبه بگه. . در صورتی که شاید اصلا خودشم مفهوم اون هارو ندونه ولی فقط میخاد بگه منم بلدم! به این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در بحث مالی یعنی پول بادآورده. . . که اوایل به رمز ارزها میگفتن یعنی مثلا کامپیوتر روشن بشه بعد پول دربیاد! ( همون ماینینگ )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناخداباور. . که دو دسته هستن. . ناخداباور سلبی یا Negative Atheist و ناخداباور ایجابی Positive Atheist

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

نگاه کردن به اجناس و تصور خرید اونها بارها و بارها در ذهن. . یعنی شما میتونید با یک چک پول هرچی میخاید بخرید چون تو ذهنتون هیچ وقت تموم نمیشه. . میتو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از یه native شنیدم که به معنی مهمون نوازی ازش استفاده میکنن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

طبیعتا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

more power to your elbow برای گفتن خسته نباشید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در صحبت روزمره وقتی سریع میشه اینطوری تلفظ میشه: what 'dya وات ( د ) د ِ یا یا به طور سریع تر: وا دِیا

پیشنهاد
٧

How's it goin'?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در کانتکست زیر به معنی نشان دان هست. در ضمن معنی villains هم > ترجمه میشود: He indict the four growing villains that are challenging our capacity to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

این سیستم در مغز یک فضول کامل هست یعنی هی دلش میخواد اطلاعات بگیره. دلیل اینکه هی میریم سر میزنیم به شبکه های مجازی به خاطر این سیستم در مغز هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خاصیت خودبه خودی در انرژی هرمس و آرک تایپ است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مترادف گلچین کردن میتونیم به واژه ی cherry pick رو بیان کنیم براش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون j در تیپ شناسی MBTI که در مقابل شهودی ( حسی ) یا همون p هست ( perceiving )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

البته پیش فعال جنسی یا هایپرسکشوآل یا همین زن بارگی با معتاد جنسی تمایز داره معتادان جنسی کسایی هستن که اعتیاد به سکس یا خودارضایی دارن ولی پیش فعال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Hypersexuality پیش فعال جنسی یا در مبحث آرک تایپ مردانه و اساطیر یونان به انرژی هرمس معروف هست. و در مبحث دیگری به نام دون ژوانیسم معروف هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آموزش غیر حضوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوشدن. مثلا مجازا اول نورورز میتونیم این واژه رو استفاده کنیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرشد در بحث علوم غیر دینی و مرجع تقلید در علوم دینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

suits yourself

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

براساس عنوان کتاب والدین سمی اثر دکتر سوزان که تگ لاینش این هست: Toxic Parents Overcoming their hurtful legacy and reclaiming your life یعنی غلبه بر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در مبحث انگیزشی یعنی حرفای زرد انگیزشی و هیجانی به خورد کسی دادن. که لزوما علمی و واقعی نیستن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

get involved in discussion یعنی وارد بحث و گفت و گویی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در بحث روانشناسی به این اشاره داره که وقتی یه دروغی رو بارها و بارها تکرار کنیم مردم اونو باور میکنن و وقتی این دروغ با نیت خیر مطرح بشه زودتر باورش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مبحث طراحی وب Hero Component به کامپوننتی گفته میشه که پایین navigation bar هست و شامل بنر و یک توضیح ( content ) هست. که به hero component هم ba ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پذیرندگان آغازین در مبحث استارت آپ ها. به کسانی گفته میشه که دوست دارن و یا تخصص تست محصول یا خدمت جدید ما رو دارن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

توصیه نامه تو سایت هایی که نظرات مشتریانشون رو نشون میدن قسمتی به اسم testimonials هست که برای این کار طراحی میشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

dirty solution

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دست نخورده ( از نظر معصومی در دیدگاه سفرزندگی و روانشناسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

در معنی ارسال کردن با send این فرق رو داره که سابمیت کردن یعنی اینکه مطمعن بشیم به مقصد رسیده مثلا وقتی فرم سابمیت میشه یعنی مطمعن هستیم با موفقیت به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از طریق کد یا برنامه نویسی کردن مثلا در کتابخانه ری اکت برای ریدایرکت کردن کاربر به یک. URL دیگر از طریق کد ( برنامه نویس ) نه اینکه خود کاربر خودش ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فرصت طلب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی بارمعنایی و متضاد Denotation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

داخل دیتایس وقتی گشت و گذار میکنیم یا به اصطلاح traverse میکنیم روی دیتاهای دیتابیس در هرلحظه هر سطر یک cursor هست و میتونیم روی تمامی سطرها پیمایش ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

as i outlined همان طور که عرض کردم. .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مایل به . . . . [داخل رنگ ها] مثلا: reddish مایل به قرمز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اسم یک ابر کامپیوتر شرکت IBM که هوش مصنوعی بسیار قوی ای دارد و میتواند از زبان طبیعی انسان بهره ببرد و به آن ها پاسخ دهد و اشتباهات خود را برطرف کند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

freaked out by it ازش میترسن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در مبحث جاوااسکریپت و پرامیس ها منظور از تکمیل شدن پرامیس هست. و باید با متد then پرامیس تکمیل شده رو هندل یا مدیریت کنیم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Collision به عنوان مترادف میتونیم بگیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مختوم النسل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مفهوم کلوژر داخل جاوااسکریپت به شدت رایج هست و بحثی گیج کننده برای تازه واردها. همینطور که دوستمون در مورد برنامه نویسی اشاره کردن که کانسپت کلوژر د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پس از. . . مثلا: going forward from ES6, we can declare variable with let keyword in JavaScript.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در بافت برنامه نویسی سمت کاربر و طراحی وب اپلیکیشن ها اصطلاح فنی یا ترمینالوژی Life Cycle Hooks رو داریم که اشاره به چرخه ی حیات یک کامپوننت یا قسمت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تمامی امکانات و قابلیت های یک مجموعه یا نرم افزار. مثلا در متدلوژی چابک توسعه نرم افزار کامپیوتری بعد از اتمام و پیاده سازی تمام امکانات و کاربری ها ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در مورد کامپایلر های در زمان اجرا یا JIT یعنی اون قسمت کامپایل کد داغ یا گرم که به اون کامپایلر میگن کامپایلر خط مقدم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در مبحث برنامه نویسی وب یعنی گرفتن دیتاها ( اگه موجود بود ) از سرور و اعمال اون دیتاها به تمپلیت های مربوطه ( یا ممکنه به صورت مستقیم به کاربر برسه ن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نابغه مادرزاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه من معمولا طرفدار نامزدهای سیاسی ای هستم که دیدگاه های سنتی و طبق عادتی دارن. I tend to support political candidates who favour conventional ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

SYN: leisure times

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مسئولیت چیزی رو پذیرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

همون محله خودمون. مثلا میخایم بگیم سلانه سلانه ( آروم آروم قدم زدن ) تو محله راه میرم: I go for a stroll down the street

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مترادفش میتونیم بگیم: accommodating یعنی مهمون نواز - خوش برخورد - خون گرم و . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-٤٨

خودمونی تر: چرا زحمت کشیدی؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مسخره کردن کسی. مترادف tease you're winding me up

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نیتیو ها معنیش میکن: چشمت روشن .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Tree loss درست تره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

درون نهرها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

division reminder operator در جاوااسکریپت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در برنامه نویسی منظور hard coded هست . یعنی عددی که میخاد بعدا مقدارش عوض شه . پس نباید به صورت مستقیم استفاده بشه . باید براش مثلا یه متغیر درنظر بگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کد زدن سریع با استفاده از یک سری plugin ها ( افزونه ها ) . عموما برای markup هایی مثل HTML, CSS , XML and etc. . . مثلا در VS Code توسط افزونه توکار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

به معنی فوق العاده بودن . برای تعریف از کسی یا چیزی hey, You Rock Man!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنی واردعمل شدن . . مثلا: this is where the lawyer shines اینجاست که وکیل وارد عمل میشه .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

bleeding out نشت کردن without bleeding out to the outer world

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اگه استرس روی بخش اول باشه در نقش اسم هست اگه روی بخش دوم باشه در نقش فعل