پیشنهاد‌های حمید رضا اثنی عشری (٢٠١)

بازدید
٢٤٥
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ill - fated

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمان . . . . مثلا: زمان دبیرستان درس مورد علاقم فیزیک بود Back in high school ( secondary school ) , I was taking delight in Physics be taking del ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I rack my brain but I don't come up with any ideas به مغزم فشار میارم ولی هیچ ایده ای به ذهنم نمیاد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

to be a walk in the park =====> to be easy مثل آب خوردن مترادف عبارت: to be a breeze My English exam was not a walk in the park یا My English exam wa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از این عبارت میتونیم برای ساختار inversion هم استفاده کنیم مثلا: جمله اصلی: It's not easy using inversion . . . [ با لحن سوالی بخونید] جمله inverte ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثلا میتونیم از این عبارت برای ساختار inversion استفاده کنیم: جمله اصلی: You will reach your goals if you work hard جمله inverted شده: Only by worki ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to produce a smell, light, heat, a sound etc

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر خوردن از روی چیزی مثلا: If I hadn't slipped on the stairs, I wouldn't have broken my arm.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثلا برای گروه سنی میگیم که: میره تو گروه. . . . / قرار میگیره تو گروه. . . مثال . She'd go into the toddler groups . She's just turned three میره ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویی کردن Cut down خود فعل economise که در بریتیش economize املاش هست با حرف اضافه on استفاده میشه مثلا: Higher taxes encourage people to econom ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد - سیستم اقتصادی یک کشور You say the economy when talking about the economic system in a particular country: Tourism is an important part of th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

high school in US and Australia secondary school in UK

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجودات زنده به جز گیاهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همخوانی کردن یک قطعه موسیقی متضاد solo است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مورد اشخاص یعنی گذاشتن کسی مثلا برای شیفت کاری یا جایی I'll put you down for Saturday mornings here. من شما رو برای شنبه صبح ها اینجا میزارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در معنی کنار اومدن میتونیم از مشابه هایی مثل get along with و fit in with هم استفاده کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بله شیرین نام درست میگن. در بریتیش old - fashioned اینو میگن ولی خب در روزمره الان دیگه خیلی کمتر استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

حالت رسمی pay for تقبل کردن هزینه چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این کالوکیشن حالت رسمی get on است. به معنی سوار شدن به وسیله های نقلیه ای که که میتونیم داخلش بایستیم ( سرپا وایسیم یا راه بریم ) یا اونایی که سقف ند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

be dead keen یعنی کشته مرده ی چیزی بودن/ اشتیاق شدید داشتن برای چیزی یا کسی مثلا: She was dead keen to meet the new coach. البته این کالوکیشن infor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

be dead keen یعنی کشته مرده ی چیزی بودن/ اشتیاق شدید داشتن برای چیزی یا کسی مثلا: She was dead keen to meet the new coach. البته این کالوکیشن infor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قطع شدن یا مسدود شدن مسیرهای ارتباطی مثلا: The villages was cut off by floods مسیرهای ارتباطی به روستاها توسط سیل مسدود/قطع شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در کنار کار اصلی مثلا: I'm mainly a computer programmer but sometimes I write down for a magazine on the side.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

I'm glad I didn't end up in the middle of nowhere خوشحالم که سر از ناکجا آباد درنیاوردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It was a good value میرزید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میتونیم برای خودمون معنیش کنیم برای صرفه جویی در زمان مثلا: I thought about going by train, but in the interest of time I decided to go by plane

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از اون تیپ ادما نیستم/ حال نمیکنم با. . . مثلا I'm not very physical sort of person معادل این جمله هست: I don't enjoy physical activities

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حافظه ضعیف در مقابل good memory

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حضور مثلا میگیم با حضور کارلین هارت Also appearing Carolyn Hart

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در ریاضیات یعنی اینکه: صدق میکنه برای. . . مثلا: hold for all w یعنی برای تمام مجموعه ( نمونه ) های w صدق میکنه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در ریاضیات یعنی: نسبت به مثلا: take derivative with respect to x مشتق را نسبت به x بگیرید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برند یک قهوه که کافئین بالا داره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در استارت اپ ها و سهام های شرکت ها یعنی اینکه به مرور در ازای انجام کار اون سهام ها به نام افراد میشه. مثلا یک استارت اپ سرمایه ایی از طرف یک سرمایه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

در بحث استارت اپ به این معنی هست که قبل از تولید محصول یه گروه میرن ببینن اصلا این محصول یا خدمت نیاز بازار هست یا نه. . در واقع آیا محصول/خدمت ما بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

رندانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Cheat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

فرض کنید یه آدمی میاد قپی در کنه و یه سری حرف قلمبه سلمبه بگه. . در صورتی که شاید اصلا خودشم مفهوم اون هارو ندونه ولی فقط میخاد بگه منم بلدم! به این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در بحث مالی یعنی پول بادآورده. . . که اوایل به رمز ارزها میگفتن یعنی مثلا کامپیوتر روشن بشه بعد پول دربیاد! ( همون ماینینگ )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناخداباور. . که دو دسته هستن. . ناخداباور سلبی یا Negative Atheist و ناخداباور ایجابی Positive Atheist

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

نگاه کردن به اجناس و تصور خرید اونها بارها و بارها در ذهن. . یعنی شما میتونید با یک چک پول هرچی میخاید بخرید چون تو ذهنتون هیچ وقت تموم نمیشه. . میتو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

از یه native شنیدم که به معنی مهمون نوازی ازش استفاده میکنن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

طبیعتا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

more power to your elbow برای گفتن خسته نباشید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در صحبت روزمره وقتی سریع میشه اینطوری تلفظ میشه: what 'dya وات ( د ) د ِ یا یا به طور سریع تر: وا دِیا

پیشنهاد
٦

How's it goin'?

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در کانتکست زیر به معنی نشان دان هست. در ضمن معنی villains هم > ترجمه میشود: He indict the four growing villains that are challenging our capacity to ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

این سیستم در مغز یک فضول کامل هست یعنی هی دلش میخواد اطلاعات بگیره. دلیل اینکه هی میریم سر میزنیم به شبکه های مجازی به خاطر این سیستم در مغز هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خاصیت خودبه خودی در انرژی هرمس و آرک تایپ است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مترادف گلچین کردن میتونیم به واژه ی cherry pick رو بیان کنیم براش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون j در تیپ شناسی MBTI که در مقابل شهودی ( حسی ) یا همون p هست ( perceiving )