پیشنهادهای حمید رضا اثنی عشری (٢١٨)
مودبانه و فرمال تر Toilet
We lay on the beach soaking up the sunshine دراز کشیده بودیم ( لم داده بودیم ) تو ساحل و داشتیم افتاب میگرفتیم
کمی جلوتر A little further on we rounded a bend and Louice Abbey came into the view یکمی جلوتر دور زدیم و صومعه لوییس یهو ظاهر شد
اوضاع به چه سمت و سویی میره
به زور بدست اوردن همون غصب کردن خودمون میشه They have sized my wallet and closed my account
He was jailed for 15 years for stabbing his wife to death. اون به ۱۵ سال حبس محکوم شد چون همسرشو با چاقو کشت
تعرفه ها مترادف ها: Charges Fees Costs
Macdonald is overrated, It’s no great shakes مک دونالد رو زیادی گنده کردن اش دهن سوزیم نیس
ایجاب کردن مقررات ایجاب میکنه که . . . . Laws/Regulations require/stipulate that . . . هم معنی require
مثلا برای حس کردن یا به مشام رسیدن بوی عطر هم استفاده میشه مثلا: Do I detect a whiff of perfume ? Are you meeting someone special tonight? بوی عطری ر ...
Small talks Make a small talk
As time goes by
As time passes
Far - off Remote مترادفاش هستن یعنی دورافتاده
The people of the village put up a heroic fight against the construction of the new motorway, but finally lost the battle. مردم روستا در مقابل ساخت ...
محدوده تیررس Within firing range of the enemy در محدوده تیررس دشمن
قیمت غیرمنطقی که خیلی ارزون باشه یا خیلی گرون
قیمت های گزاف
ورق زدن سرسری روزنامه یا کتاب Take a brief look
مترادفش میشه: Casual acquaintance مثلا: We’re just casual acquaintance ما فقط در حد سلام علیک همدیگه رو میشناسیم
Did a deal Strike a deal معامله کردن I strike/ did a deal with the car salesman and got a 15% discount for cash من با فروشنده ماشین معامله کردم و یه ...
He argues convincingly that the Universe has a unique nature او به طور قانع کننده ای استدلال میکنه که جهان دارای طبیعتی منحصر به فرد هست
باملاحظه
The doctor prescribed me some tablets and they relieved OR alleviated my pain تسکین دادن درد که با relieve مترادف هست
Despite the stiff competition, we won a contract to supply the local government offices علیرغم ( با وجود ) رقابت شدید ما تونستیم مناقصه ( قرارداد ) ر ...
loaded در نقش اصطلاح میتونیم بگیم اون خیییلی پولداره She is absolutely loaded
مثلا میخوایم بگیم خونه من نزدیکه برج میلاده اینجوری میتونیم بگیم: My house lies within walking distance of the Milad tower.
از ادم منزوی گرفته تا خوش مشرب و اجتماعی
Dull ache
Both teams hope that they have taken the lead by half - time هر دو تیم امیدوارن که تا نیمه اول برتری رو بدست بیارن
This will be discovered when the fail a drugs test موقعی معلوم میشه که تو تست دوپینگ مردود بشن
I rinse the sand off my feet دارم شنارو از رو پاهام میشورم
روابط پرتنش مثلا This attack will exacerbate the already tense relations between two communities.
یعنی این حمله میتونه روابط پرتنش بین دو کشور رو بدتر کنه یا تشدید کنه
بیناری صعب العلاج
Get/gain a place in the next stage/round برای بدست اوردن جایگاه در راند یا مرحله بعدی
Roofs were torn off سقف ها کنده شدن از جاشون
I am excited about the opportunities that lie ahead and the chance to contribute to meaningful projects. من از فرصت های پیش رو و شانس مشارکت در پروژ ...
Cutting - edge pioneer
زنگ تفریح هست فقط تو آمریکا تو لهجه ی بریتانیایی بهش میگن period When I was a preschooler, we had five periods. وقتی مهدکودکی بودم پنج تا زنگ تفری ...
متضاد cup of tea هست یعنی از یه چیزی بدمون میاد: it's my cup of tea. ازش خوشم میاد it's my pet peeve. ازش خوشم نمیاد
نمای ابدی The uninterrupted view of Damavand
He was released from prison after serving two years of a five - year sentence. حبس یا مجازات
Hesitation من من کردن حین صحبت کردن men men مثلا تو ایلتس یکی از معیارها داخل قسمت Coherence اینه که من من کردن حین صحبت کردن مربوط به محتوایی باشه ...
I’m dying of hunger, I need a square meal دارم از گشنگی میمیرم یه غذااای پر و پیمووون میخوام😍
Add an extension
Sole surviver تنها بازمانده
A gentle landscape منظره ی دلنواز
جنایتکار قسی القلب
پدر کشتگی داشتن با کسی