پیشنهاد‌های حمید رضا اثنی عشری (٢٣٠)

بازدید
٤٤٦
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Made time available وقت خالی کردن I had cleared my schedule just to receive the package

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیاده روی There's also a 40 - minute trek round the farm on a horse یه پیاده روی ۴۰ دقیقه ای هم هست با اسب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با ظهور - با پیدایش مثلا: با ظهور هوش مصنوعی بسیاری از کارکنان دارن تعدیل میشن With the advent of artificial intelligence, most of the workforce have ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بحث ست شدن لباسی با یکی دیگه این متضاد کلمه ی something goes well with هست که اولی یعنی لباسی ست بشه یعنی مچ بشه با شما ولی clash with یعنی اون لب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوعی حقه بازی که بعضیامون انجام میدیم تا ثابت کنیم طرف اشنباه میکنه در صورتی که درست میگه مثلا شما خیانت کردی به زنت و زنت هم دیده ولی شما یجوری مهند ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

تجدید نظر کردن در تصمیم مثلا I detected a slight hesitation in your speech Could you have second thought about it? من یه ذره تردید دیدم تو حرفت میخا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I work a lot but I thrive on it زیاد کار میکنم ولی ازش لذت میبرم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اثری به جا گذاشتن مثلا Racism in segregated schools may leave behind ruinous effects on children به معنی قال گذاشتن رو هم میده They left me behind

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میزان یه چیزی. . . یعنی تا چه حدی مثلا: Extent of developments میزان تحولات

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمینه ساز فاجعه I think the new plans for cutting railway costs are a recipe for disaster

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی دقیقش تعطیل کردن یا شدن کسب و کار هست اصولا ورشکسته شدن معنی نمیدن ورشکسته شدن مترادف go under یا go bankrupt هست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شرکت کردن در مسابقه ای یا امتحانی مثلا: Jack walked every exam he ever went in for جک هر امتحانی شرکت میکرد راحت پاسش میکرد😉

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مودبانه و فرمال تر Toilet

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

We lay on the beach soaking up the sunshine دراز کشیده بودیم ( لم داده بودیم ) تو ساحل و داشتیم افتاب میگرفتیم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمی جلوتر A little further on we rounded a bend and Louice Abbey came into the view یکمی جلوتر دور زدیم و صومعه لوییس یهو ظاهر شد

پیشنهاد
١

اوضاع به چه سمت و سویی میره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به زور بدست اوردن همون غصب کردن خودمون میشه They have sized my wallet and closed my account

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He was jailed for 15 years for stabbing his wife to death. اون به ۱۵ سال حبس محکوم شد چون همسرشو با چاقو کشت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعرفه ها مترادف ها: Charges Fees Costs

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Macdonald is overrated, It’s no great shakes مک دونالد رو زیادی گنده کردن اش دهن سوزیم نیس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاب کردن مقررات ایجاب میکنه که . . . . Laws/Regulations require/stipulate that . . . هم معنی require

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثلا برای حس کردن یا به مشام رسیدن بوی عطر هم استفاده میشه مثلا: Do I detect a whiff of perfume ? Are you meeting someone special tonight? بوی عطری ر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Small talks Make a small talk

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As time goes by

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As time passes

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Far - off Remote مترادفاش هستن یعنی دورافتاده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The people of the village put up a heroic fight against the construction of the new motorway, but finally lost the battle. مردم روستا در مقابل ساخت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محدوده تیررس Within firing range of the enemy در محدوده تیررس دشمن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت غیرمنطقی که خیلی ارزون باشه یا خیلی گرون

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت های گزاف

پیشنهاد
٠

ورق زدن سرسری روزنامه یا کتاب Take a brief look

پیشنهاد
٠

مترادفش میشه: Casual acquaintance مثلا: We’re just casual acquaintance ما فقط در حد سلام علیک همدیگه رو میشناسیم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Did a deal Strike a deal معامله کردن I strike/ did a deal with the car salesman and got a 15% discount for cash من با فروشنده ماشین معامله کردم و یه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

He argues convincingly that the Universe has a unique nature او به طور قانع کننده ای استدلال میکنه که جهان دارای طبیعتی منحصر به فرد هست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باملاحظه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The doctor prescribed me some tablets and they relieved OR alleviated my pain تسکین دادن درد که با relieve مترادف هست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Despite the stiff competition, we won a contract to supply the local government offices علیرغم ( با وجود ) رقابت شدید ما تونستیم مناقصه ( قرارداد ) ر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loaded در نقش اصطلاح میتونیم بگیم اون خیییلی پولداره She is absolutely loaded

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلا میخوایم بگیم خونه من نزدیکه برج میلاده اینجوری میتونیم بگیم: My house lies within walking distance of the Milad tower.

پیشنهاد
٠

از ادم منزوی گرفته تا خوش مشرب و اجتماعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dull ache

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Both teams hope that they have taken the lead by half - time هر دو تیم امیدوارن که تا نیمه اول برتری رو بدست بیارن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This will be discovered when the fail a drugs test موقعی معلوم میشه که تو تست دوپینگ مردود بشن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I rinse the sand off my feet دارم شنارو از رو پاهام میشورم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط پرتنش مثلا This attack will exacerbate the already tense relations between two communities.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی این حمله میتونه روابط پرتنش بین دو کشور رو بدتر کنه یا تشدید کنه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیناری صعب العلاج

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Get/gain a place in the next stage/round برای بدست اوردن جایگاه در راند یا مرحله بعدی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Roofs were torn off سقف ها کنده شدن از جاشون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I am excited about the opportunities that lie ahead and the chance to contribute to meaningful projects. من از فرصت های پیش رو و شانس مشارکت در پروژ ...