پیشنهاد‌های حمید رضا اثنی عشری (٢٠١)

بازدید
٢٤٥
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت های گزاف

پیشنهاد
٠

ورق زدن سرسری روزنامه یا کتاب Take a brief look

پیشنهاد
٠

مترادفش میشه: Casual acquaintance مثلا: We’re just casual acquaintance ما فقط در حد سلام علیک همدیگه رو میشناسیم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Did a deal Strike a deal معامله کردن I strike/ did a deal with the car salesman and got a 15% discount for cash من با فروشنده ماشین معامله کردم و یه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He argues convincingly that the Universe has a unique nature او به طور قانع کننده ای استدلال میکنه که جهان دارای طبیعتی منحصر به فرد هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

باملاحظه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The doctor prescribed me some tablets and they relieved OR alleviated my pain تسکین دادن درد که با relieve مترادف هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Despite the stiff competition, we won a contract to supply the local government offices علیرغم ( با وجود ) رقابت شدید ما تونستیم مناقصه ( قرارداد ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loaded در نقش اصطلاح میتونیم بگیم اون خیییلی پولداره She is absolutely loaded

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلا میخوایم بگیم خونه من نزدیکه برج میلاده اینجوری میتونیم بگیم: My house lies within walking distance of the Milad tower.

پیشنهاد
٠

از ادم منزوی گرفته تا خوش مشرب و اجتماعی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dull ache

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Both teams hope that they have taken the lead by half - time هر دو تیم امیدوارن که تا نیمه اول برتری رو بدست بیارن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This will be discovered when the fail a drugs test موقعی معلوم میشه که تو تست دوپینگ مردود بشن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

I rinse the sand off my feet دارم شنارو از رو پاهام میشورم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط پرتنش مثلا This attack will exacerbate the already tense relations between two communities.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی این حمله میتونه روابط پرتنش بین دو کشور رو بدتر کنه یا تشدید کنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیناری صعب العلاج

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Get/gain a place in the next stage/round برای بدست اوردن جایگاه در راند یا مرحله بعدی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Roofs were torn off سقف ها کنده شدن از جاشون

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I am excited about the opportunities that lie ahead and the chance to contribute to meaningful projects. من از فرصت های پیش رو و شانس مشارکت در پروژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cutting - edge pioneer

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

زنگ تفریح هست فقط تو آمریکا تو لهجه ی بریتانیایی بهش میگن period When I was a preschooler, we had five periods. وقتی مهدکودکی بودم پنج تا زنگ تفری ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

متضاد cup of tea هست یعنی از یه چیزی بدمون میاد: it's my cup of tea. ازش خوشم میاد it's my pet peeve. ازش خوشم نمیاد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمای ابدی The uninterrupted view of Damavand

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

He was released from prison after serving two years of a five - year sentence. حبس یا مجازات

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hesitation من من کردن حین صحبت کردن men men مثلا تو ایلتس یکی از معیارها داخل قسمت Coherence اینه که من من کردن حین صحبت کردن مربوط به محتوایی باشه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I’m dying of hunger, I need a square meal دارم از گشنگی میمیرم یه غذااای پر و پیمووون میخوام😍

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Add an extension

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sole surviver تنها بازمانده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A gentle landscape منظره ی دلنواز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنایتکار قسی القلب

پیشنهاد
٠

پدر کشتگی داشتن با کسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Poor shanty به معنی محله های فقیر نشینه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Play - fellow

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fellow heir یعنی هم ارث یا وارث

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Full - fledged Full - blown

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cultivate

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The wind dies down یعنی باد داره اروم میشه متضاد: The wind picks up یعنی باد شدیدتر میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

heavy rain

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Blazing Flaming Fiery Burning

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To make somebody redundant Lay off Axe مترادف هاش این ها هستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو چشم بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come in handy I knew this jacket would come in handy one day

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وارد شدن به : "After many years, the legend has passed into folklore. " "پس از سال ها، این افسانه وارد فرهنگ عامه شده است. " تبدیل شدن به چیزی: "A ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

challenging

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دانش آموز مدرسه یا دانش آموزی که مثلا مربی یا معلم خصوصی داره. نکته قابل توجه برای لیستنینگ آیلتس: ممکنه شما ۴۰ سالت باشه ولی student باشی ( مثلا دا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

دیدید خانوما وقتی دور هم جمع میشن میشینن غیبت کردن؟ این کلمه chit chat هست که تقریبا معادل همین گاسیپ gossip هست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

It’s beneath your dignity در شان تو نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخطی