washroom

/ˈwɑːˌʃruːm//ˈwɒʃruːm/

معنی: حمام، محل دستشویی، اتاقک توالت
معانی دیگر: اتاق شستشو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room with washing and toilet facilities; bathroom; lavatory.
مشابه: bath, bathroom

جمله های نمونه

1. the criminal molested a child in the washroom of a movie house
جنایتکار در مستراح سینما کودکی را مورد تجاوز قرار داد.

2. May I use the washroom?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم از دستشویی استفاده کنم؟
[ترجمه ترگمان]ممکن است از دستشویی استفاده کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had glanced in the washroom mirror and it had not been a reassuring sight.
[ترجمه گوگل]نگاهی به آینه دستشویی انداخته بود و این منظره اطمینان بخش نبود
[ترجمه ترگمان]او نگاهی به آینه شویی انداخت و منظره اطمینان بخش نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I went down to the washroom to get a drink of water, and to have a shave.
[ترجمه گوگل]به دستشویی رفتم تا آب بخورم و اصلاح کنم
[ترجمه ترگمان]به دست شویی رفتم تا آب بخورم و صورتم را اصلاح کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Time to use the washroom, freshen up, take breakfast and a cab to the centre of London's West End.
[ترجمه گوگل]زمان استفاده از دستشویی، تازه کردن، صبحانه و تاکسی به مرکز وست اند لندن است
[ترجمه ترگمان]وقت استفاده از دستشویی، تازه کردن، صرف صبحانه و تاکسی به مرکز غرب لندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whenever I go to the washroom, I will wash my face.
[ترجمه گوگل]هر وقت به دستشویی می روم، صورتم را می شوم
[ترجمه ترگمان]هر وقت که به دست شویی می روم صورتم را خواهم شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Libyan rebels avail themselves to a washroom in the mansion of Muatassim Khadafy.
[ترجمه گوگل]شورشیان لیبیایی خود را به دستشویی در عمارت معتصم خذافی می رسانند
[ترجمه ترگمان]شورشیان لیبی در کاخ of Khadafy خود را به دستشویی می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The washroom is just ahead and to the right.
[ترجمه گوگل]دستشویی درست جلوتر و سمت راست است
[ترجمه ترگمان]دستشویی فقط جلو و سمت راست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. HAN MEI: The washroom? Oh, it - s over there. Let - s go.
[ترجمه گوگل]هان می: دستشویی؟ اوه، آن جاست بیا بریم
[ترجمه ترگمان]دستشویی؟ اوه، اونجاست بیا بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Abrasives, Adhesives, Tapes Wipers, Washroom Products, 3 M Authorized Distributor, Kimberly - Clark Distributor.
[ترجمه گوگل]ساینده ها، چسب ها، برف پاک کن های نواری، محصولات دستشویی، توزیع کننده مجاز 3 M، کیمبرلی - توزیع کننده کلارک
[ترجمه ترگمان]abrasives، Adhesives، Tapes Wipers، Washroom محصولات، ۳ M مجاز توزیع کننده، کیمبرلی - کلارک توزیع کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was caught fighting in the washroom with another student.
[ترجمه گوگل]او در حال دعوا در دستشویی با دانش آموز دیگری دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او در توالت با یک دانش آموز دیگر درگیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a washroom at the end of the corridor.
[ترجمه گوگل]در انتهای راهرو یک دستشویی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو، دستشویی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is leaking, so the washroom floor is full of water now.
[ترجمه گوگل]نشتی دارد، بنابراین کف دستشویی پر از آب است
[ترجمه ترگمان]دارد چکه می کند، بنابراین کف دست شویی پر از آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Were is the washroom? Please go straight ahead then turn left.
[ترجمه گوگل]دستشویی بود؟ لطفا مستقیم به جلو بروید سپس به چپ بپیچید
[ترجمه ترگمان]دستشویی کی بود؟ لطفا مستقیم برید و به سمت چپ بپیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حمام (اسم)
bathhouse, bathroom, washroom, turkish bath, therm

محل دستشویی (اسم)
washroom

اتاقک توالت (اسم)
washroom

انگلیسی به انگلیسی

• public room with toilets and sinks; bathroom
a washroom is a room with toilets and washing facilities in a large building such as a factory.

پیشنهاد کاربران

بپرس