death wish

/ˈdeθˈwɪʃ//deθwɪʃ/

(روان پزشکی) آرزوی مرگ، مرگ خواهی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a usu. unconscious desire for one's own or another's death.

جمله های نمونه

1. Another way to have a death wish associated with the road; crossing it.
[ترجمه گوگل]راه دیگری برای داشتن آرزوی مرگ مرتبط با جاده؛ عبور از آن
[ترجمه ترگمان]یک راه دیگر برای داشتن آرزوی مرگ همراه با جاده؛ عبور از آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This amounts to a death wish as it is generally only the evangelical wing of the church that is growing.
[ترجمه گوگل]این به معنای آرزوی مرگ است، زیرا به طور کلی تنها شاخه انجیلی کلیسا است که در حال رشد است
[ترجمه ترگمان]این یک آرزوی مرگ است، چون به طور کلی تنها جناح پروتستان کلیسا است که در حال رشد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They deny the possibility of a death wish lurking amidst the gardens of lust.
[ترجمه گوگل]آنها امکان آرزوی مرگ در کمین باغ های شهوت را انکار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمال مرگ را انکار می کنند که آرزوی مرگ در میان باغ های شهوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Death Wish now generates massive amounts of lag for the Warrior and is working as intended.
[ترجمه گوگل]Death Wish اکنون مقدار زیادی تاخیر برای Warrior ایجاد می کند و همانطور که در نظر گرفته شده است کار می کند
[ترجمه ترگمان]آرزوی مرگ اکنون مقادیر عظیمی از تاخیر را برای جنگجو تولید می کند و در حال حاضر مشغول به کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " But they don't have a death wish. Not at all.
[ترجمه گوگل]اما آنها آرزوی مرگ ندارند
[ترجمه ترگمان]اما اونا ارزوی مرگ ندارن به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Death Wish and Enrage effects no longer stack.
[ترجمه گوگل]افکت های Death Wish و Enrage دیگر روی هم قرار نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]مرگ Wish و enrage بیش از این دسته را به خود اختصاص نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Death Wish and Sweeping Strikes have swapped locations in their respective talent trees.
[ترجمه گوگل]Death Wish و Sweeping Strikes مکان های درخت استعداد مربوطه خود را عوض کرده اند
[ترجمه ترگمان]مرگ آرزو و حملات فراگیر، محل هایی را در درختان استعداد مربوطه خود عوض کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Death Wish is ( Tier 5 ) now flagged as an Enrage.
[ترجمه گوگل]آرزوی مرگ (Tier 5) اکنون به عنوان یک Enrage پرچم گذاری شده است
[ترجمه ترگمان]آرزوی مرگ این است که (ردیف ۵)اکنون به عنوان یک enrage علامت گذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chances he takes, you'd think he had a death wish.
[ترجمه گوگل]شانس هایی که او می گیرد، فکر می کنید آرزوی مرگ داشت
[ترجمه ترگمان]اگر چه شانسی داشته باشد، فکر می کنی آرزوی مرگ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Before I did the jump, people would ask if I had a death wish .
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه پرش کنم، مردم می پرسیدند که آیا آرزوی مرگ دارم؟
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه از جا بپرم، مردم ازم می پرسیدند که آرزوی مرگ دارم یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The number of accidents she gets into, you'd think she had a death wish.
[ترجمه گوگل]تعداد تصادفاتی که او در آن رخ می دهد، فکر می کنید آرزوی مرگ داشته است
[ترجمه ترگمان]تعداد حوادثی که او وارد می شود، تو فکر می کنی که او آرزوی مرگ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He took drugs as if he had some kind of death wish.
[ترجمه گوگل]او به گونه ای مواد مصرف می کرد که گویی آرزوی مرگ دارد
[ترجمه ترگمان]اون مواد مصرف می کرد انگار یه جور آرزوی مرگ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All she could think, she told me, was that I must have had a death wish.
[ترجمه گوگل]او به من گفت تنها چیزی که می توانست فکر کند این بود که من باید آرزوی مرگ داشته باشم
[ترجمه ترگمان]او به من گفت تنها چیزی که می تواند فکر کند این بود که من باید آرزوی مرگ داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It really seems as if some drivers fall prey to a death wish when freezing fog descends.
[ترجمه گوگل]واقعاً به نظر می رسد که برخی از رانندگان هنگام فرود آمدن مه یخ زده طعمه آرزوی مرگ می شوند
[ترجمه ترگمان]واقعا به نظر می رسد که بعضی از رانندگان طعمه مرگ می شوند، زمانی که مه منجمد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• desire for death (by a person - about himself or someone else)
a death wish is a conscious or unconscious desire to die or be killed.

پیشنهاد کاربران

آرزوی مرگ
مثال :
◀️ Context : this guy narced on a nearly 1 billion dollar of shipment of meth into Australia. This is what happened to him. Narcing on the cartel is like a death wish. A violent and painful death wish.
برند یک قهوه که کافئین بالا داره

بپرس