vesting


حق استفاده ی کارمند از حقوق بازنشستگی حتی در صورت تغییر شغل یا بازنشستگی پیش از موعد

جمله های نمونه

1. The administration has no vested interest in proving whether public schools were good or bad.
[ترجمه گوگل]دولت هیچ علاقه ای به اثبات خوب یا بد بودن مدارس دولتی ندارد
[ترجمه ترگمان]دولت هیچ علاقه ای به اثبات این موضوع ندارد که آیا مدارس دولتی خوب یا بد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She always wore a long-sleeved thermal vest in winter.
[ترجمه گوگل]او همیشه در زمستان یک جلیقه حرارتی آستین بلند می پوشید
[ترجمه ترگمان]او همیشه در زمستان یک جلیقه حرارتی آستین بلند می پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was dressed only in a vest and underpants.
[ترجمه گوگل]او فقط جلیقه و زیر شلواری پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس زیر و پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has a vested interest in Mona leaving the firm.
[ترجمه گوگل]او علاقه خاصی به خروج مونا از شرکت دارد
[ترجمه ترگمان]اون علاقه زیادی به مونا داره که شرکت رو ترک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The basic forms of jacket, vest, and breeches developed slowly.
[ترجمه گوگل]اشکال اصلی ژاکت، جلیقه و شلوار به آرامی توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]شکل های پایه ای نیم تنه، جلیقه و شلوار به کندی رشد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Control has been vested in local authorities.
[ترجمه گوگل]کنترل به مقامات محلی واگذار شده است
[ترجمه ترگمان]کنترل به مقامات محلی واگذار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All authority was vested in the woman, who discharged every kind of public duty.
[ترجمه گوگل]تمام اختیارات در اختیار زن بود که هر نوع وظیفه عمومی را انجام می داد
[ترجمه ترگمان]تمام اقتدار، به زنی سپرده شده بود که هر نوع وظیفه عمومی را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The celebrant vested himself in the sanctuary.
[ترجمه گوگل]جشن خود را در حرم سپرد
[ترجمه ترگمان]همونجور که کلیسا رو به مخفیگاه وصل کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Congress is vested with the power to declare war.
[ترجمه گوگل]کنگره دارای قدرت اعلام جنگ است
[ترجمه ترگمان]کنگره به قدرت اعلام جنگ واگذار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since he owns the strip of land, Cook has a vested interest in the project being approved.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کوک مالک این نوار زمین است، علاقه خاصی به این پروژه دارد
[ترجمه ترگمان]کوک از آنجایی که مالک زمین است، منافع مقرره در این پروژه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His shirt was so thin that his vest showed through .
[ترجمه گوگل]پیراهنش آنقدر نازک بود که جلیقه‌اش نمایان بود
[ترجمه ترگمان]پیراهنش آنقدر نازک بود که جلیقه اش از آن رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A cause of action has accrued when the right to sue has become vested.
[ترجمه گوگل]وقتی حق دعوی محول شده باشد، علت دعوا ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]دلیل عمل ناشی از واگذاری حق اقامه دعوی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This power vested in the Church.
[ترجمه گوگل]این قدرت در اختیار کلیسا است
[ترجمه ترگمان]این قدرت به کلیسا واگذار شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Copyright is vested in the author for 50 years.
[ترجمه گوگل]حق چاپ به مدت 50 سال به نویسنده محفوظ است
[ترجمه ترگمان]حق نسخه برداری از مولف به مدت ۵۰ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The mass media have been vested with significant power as social and political agents in modern developed societies.
[ترجمه گوگل]رسانه های جمعی به عنوان عوامل اجتماعی و سیاسی در جوامع توسعه یافته مدرن از قدرت قابل توجهی برخوردار شده اند
[ترجمه ترگمان]رسانه های جمعی به عنوان عوامل اجتماعی و سیاسی در جوامع پیشرفته امروزی به قدرت چشمگیری دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] مزایای متعلقه

پیشنهاد کاربران

دوره تفویض
یعنی دوره ای که پس از اون حق یا مالکیت دارایی و . . . به کسی یا گروهی تعلق میگیرد.
اینجا در قراردادهای اجتماعی vesting آمده، که قبلا معنی کردم، یعنی واگذاری یا اعطای یک قدرت از جانب مردم به یک نفر به ازای انجام کار ( ماموریت وکالتی ) :
contract, for example, which some liberals peddle, speaks of the ‘vesting’ of the wills, in other words the power, of many men in one individual or group of individuals
...
[مشاهده متن کامل]

اینو توی قراردادهای اجتماعی ژان ژاک روسو هم داریم، یعنی تفویض اختیار ملت به دولت به ازای تامین ازادی ( دموکراسی ) . در واقع دولت به ازای این کار هست که اختیار مردم رو در دست داره، اگه اون کار رونکنه ازش سلب قدرت میشه. ، مثل اون گفته دوستامون سهام شرکت در قبال کار به نام کسی میشه
در استارت اپ ها و سهام های شرکت ها یعنی اینکه به مرور در ازای انجام کار اون سهام ها به نام افراد میشه.
مثلا یک استارت اپ سرمایه ایی از طرف یک سرمایه گذار خطرپذیر جذب کرده ( مبلغ کم ) و میخواد در مخارجش صرفه جویی کنه میاد میگه بنیان گذاران و مثلا C Leve های شرکت حقوق نمیگیرن ولی به جاش سهام میگیرن ولی به شرط vesting
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس