پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
"بنده طرار" یعنی چی؟ گویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش تو گویی بیا حجت مجو ای بنده طرار من
با سلام این مصرع را چگونه و چرا به این شکل می خوانید: جامی است که" عقل" ، آفرین می زندش یا جامی است که" عقل آفرین" ، می زندش
"مراحل و اداب سماع" رو کسی میدونه ؟
" موضع" در این بیت به چه معناست ؟ گفت شه نیکوست خیر و موقعش لیک چون خیری کنی در موضعش
مدتی زن شد مراقب هر دو را تاکشان فرصت نیفتد در خلا تا در آمد حکم و تقدیر اله عقل حارس خیرهسر گشت و تباه حکم و تقدیرش چو آید بیوقوف عقل کی بود در قمر افتد خسوف
تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده است چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند
این قسمت از شعر سهراب استعاره از چیست؟ پسر روشن آب، لب پاشویه نشست، و عقاب خورشید آمد اورا به هوا برد که برد.
معنی که کیمیای سعادت، سکوت بود، سکوت چه زخم ها که نخوردم من از زبان خودم!
" کنیسه عام" به چه معناست ؟ خطاب حاکم عادل مثال بارانست چه در حدیقهٔ سلطان چه بر کنیسهٔ عام اگر رعایت خلقست منصف همه باش نه مال زید حلالست و خون عمرو حرام
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسپندان