پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
معنی " شبلی" و "حانوت " در این ابیات چیه ؟ یکی سیرت نیکمردان شنو اگر نیکبختی و مردانه رو که شبلی ز حانوت گندم فروش به ده برد انبان گندم به دوش
چرا مولانا در این بیت سگ خود رو به سگ اصحاب کهف تشبیه کرده ؟ همنشین بین و دل و جان و شناخت کاو کجا بگزید و مسکنگاه ساخت او سگ فرخرخ کهف منست بلک او همدرد و هملهف منست آن سگی که باشد اندر کوی او من به شیران کی دهم یک موی او ای که شیران مر سگانش را غلام گفت امکان نیست خامش والسلام
مفهوم عبارت: «هر چه زود برآید، دیر نپاید» از کدام بیت دریافت میشود؟ هر که پرهیز و زهد و علم فروخت خرمنی گرد کرد و پاك بسوخت توان شناخت به یک روز در شمایل مرد که تا کجاش رسیدهست پایگاه علوم اي که بر مرکب تا زنده سواري، مشتاب که خر خارکش مسکین در آب و گل است آن که ناگاه کسی گشت به چیزي نرسید وین به تمکین و فضیلت بگذشت از همه چیز
مفهوم ابیات زیر، از کدام بیت دریافت میشود؟ «دانش و خواسته است نرگس و گل که به یک جاي نشکفند به هم هر که را دانش است خواسته نیست وان که را خواسته است دانش کم»
بر مشهد او که موج خون بود آن سوخته دل مپرس چون بود از دیده چو خون سرشک ریزان مردم ز نفیر او گریزان. معنی لطفاً
ابیات زیر در چه قالبی سروده شده است؟ «تندخو آتشی بود که به قهر چون بر افروخت خشک و تر سوزد گرچه سوزد تو را به خشم، ولی خویش را از تو بیشتر سوزد»
آرایه نسبت داده شده کدام بیت، نادرست است؟ چو چشمه خضر ار شعر من روان افزاست عجب مدار که آن عین آب حیوان است (ایهام) دواي دل ز دواخانه محبت جوي که نزد اهل مودت وراي درمان است (تشبیه) ورش به مصر چو یوسف عزیز میدارند غریب نیست که اورنگ ماه کنعان است (تلمیح) دل خراب من از عشق کی شود خالی چرا که جایگه گنج، کُنج ویران است (جناس)
نظرتون رو در باره ی این بیت بفرمایید : «دانش و خواسته است نرگس و گل که به یک جاي نشکفند به هم هر که را دانش است خواسته نیست وان که را خواسته است دانش کم»
از چه دستی سحر بلند شدی که تفقد به بینوا کردی ؟ قلم پا به اختیار تو بود یا ز سهوالقلم خطا کردی ؟
منظور از عبارت «به هر منزل که محبت رخت اندازد، عقل خانه پردازد» چیست؟