پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
در بیت «هر تیر که در کیش است، گر بر دلِ ریش آید ما نیز یکی باشیم، از جمله قربانها» ساختار جمله چگونه است و نقش اسمهای "تیر" و "دل" در اینجا چیست؟
در عبارت «ای مهر تو در دلها، وی مهر تو بر لبها» چه نوع تکرار یا همنوایی در شعر وجود دارد و چگونه به زیبایی متن کمک میکند؟
در عبارت «گویند «مگو سعدی! چندین سخن از عشقش» چه نوع کنایهای در این جمله وجود دارد و این کنایه چه پیامی را منتقل میکند؟
در عبارت «گر در طلبت رنجی، ما را برسد شاید» چه نوع شرط و احتمال در این عبارت نهفته است و چه احساسی را به تصویر میکشد؟
کم گوی و جز مصلحت خویش مگوی چیزی که نپرسند تو از پیش نگوی دادند دو گوش یک زبانت ز آغاز یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
"چون سپرش مه بود " در این بیت یعنی چی؟ مه یعنی چی؟ هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟ چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟
وقتی دل سودایی، میرفت به بستانها بیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها در عبارت «بیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها»، چه نوع تشبیهی در استفاده از "بوی گل و ریحانها" مشاهده میشود و چه احساسی را منتقل میکند؟
در عبارت «بیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها» چه نوع تشبیهی در استفاده از "بوی گل و ریحانها" مشاهده میشود و چه احساسی را منتقل میکند؟
در بیت وقتی دل سودایی، میرفت به بستانها بیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها ساختار جمله چگونه است و نوع فعل در این جمله چیست؟
آیینه چون بنمود راست خودشکن آیینه شکستن خطاست