پیشنهادهای فاطمه وره زردی (٣٦٤)
حیوان عظیم
مقدار عظیم
تاثیر عظیم
فضول رو بردن جهنم
گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
کنگر خوردن و لنگر انداختن
چوب حراج به چیزی زدن
کاسه داغ تر از آش شدن
دست بالای دست بسیار است
ذخیره دائمی
زمانی بکار میره که شما خیلی خجالت زده باشین
این به اون در
آب ریخته شده جمع شدنی نیست/اتفاقی که افتاده رو نمیشه برگردوند
آب از سرش گذشته
دستگاه تسویه آب
انگار نه انگار که آسمان دارد به زمین می آید
آدم عجول کار رو دوباره میکنه
هر فرازی را نشیبی است، بعد از سختی آسانی ست، پایان شب سیه سپید است
همه کاره و هیچ کاره
بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می شود
ریسک کردن، خطر کردن
شتاب کردن عجله کردن
دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن
دست و پا چلفتی، بی دست و پا بودن
مخروبه شدن
مشکوک بودن
رطب خورده منع رطب نمی کند
کسی را دست انداختن
دست از سر کسی برداشتن
لاف زدن، غلو کردن
کسی را اذیت کردن
یقه کسی را گرفتن، با عصبانیت با کسی برخورد کردن
موش زبانت را خورده، خجالتی
دست از تلاش برداشتن
مسائل پیچیده مربوط به کنیسه
مغرور نشو
در سریال به جای i love you استفاده شده بود
تاریخ زایمان
طلاقی که با دعوا و عصبانیت بین زوجین رخ میده و شامل درگیری های زیادی از جمله مالکیت خونه و پول ها و حضانت بچه ها میشه/طلاق غیر توافقی
خانواده ناسالم که باهم رابطه خوبی ندارن
به دوران کودکی میگن که هیچ نگرانی نداری و خانواده حمایتگری داشتی
خانواده خوب که از یکدیگر حمایت میکنند
ابتکار اجتماعی
همه چی تعطیله/کنسله
میتونه معنی ابراز کردن بده You are not pouring out your desiers
یه راه برای اینکه بگی یه کاری روبعدا میخوام انجام بدم/فعلا برنامه ای براش ندارم
درست کردن اشتباهات توسط کسی که هم سطح خودته مثلا دانش آموزهای یک کلاس اشتباهات همکلاسی های خود رو تصحیح کنن
کسی که به صبح زود علاقه دارد
به فردی که به زندگی در شهر علاقه داره میگن اگه قبلش از not استفاده کنیم معنی منفی میشه I'm not a city person
از چهارچوب خارج شدن
به تلاش کردن ادامه بده
غر زدن رو متوقف کن
منو تحت تاثیر قرار داد
از حاشیه امنت بیا بیرون
موندن در جای امن، نمادی از هیچ کاری نکردن
استفاده از ویروس های باکتری خوار ( فاژها ) برای درمان عفونت های باکتریایی.
مولکول های کوچک که توسط موجودات زنده تولید می شوند و توانایی کشتن یا مهار رشد میکروارگانیسم ها را دارند.
بخش هایی از DNA که شامل ژن های مرتبط با بیماری زایی هستند و می توانند بین باکتری ها منتقل شوند.
انتقال ژن ها بین موجودات زنده بدون نیاز به تولید مثل، که در باکتری ها بسیار رایج است.
فرآیندی که باکتری ها از طریق سیگنال های شیمیایی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا رفتار گروهی خود را تنظیم کنند.
نوعی ارزیابی که با تعامل بین معلم و دانش آموز همراه است و سعی دارد توانایی های بالقوه دانش آموز را کشف کند.
رویکردی که بر اساس انجام وظایف واقعی به عنوان ابزاری برای یادگیری زبان طراحی شده است.
ارزیابی هایی که برای نظارت و بهبود یادگیری دانش آموزان در طول فرآیند آموزشی استفاده می شود، مانند آزمون های کوتاه یا تمرین های کلاسی.
یک روش آموزشی که در آن زبان انگلیسی در کنار تدریس یک موضوع خاص مانند تاریخ یا علوم استفاده می شود
واکنش های کوتاه و غیررسمی در مکالمه مانند "Yeah", "I see" که به دانش آموزان کمک می کند ارتباط مؤثر برقرار کنند.
استفاده همزمان از زبان مادری و زبان مقصد برای تسهیل یادگیری، مانند ترجمه و ترکیب زبان ها در کلاس درس مثلا به فارسی زبانها میخوایم انگلیسی تدریس کنیم ...
نقطه سربه سر: سطح درآمدی که در آن کل هزینه ها و درآمدها برابر می شوند و سود یا زیانی وجود ندارد.
تعهدات حقوق و دستمزد:هزینه های حقوق و دستمزدی که ثبت شده اما هنوز پرداخت نشده اند.
درآمد انتقالی: مبلغی که شرکت از مشتری دریافت کرده اما هنوز خدمات یا کالاها را ارائه نداده است، به عنوان بدهی شناسایی می شود.
حسابداری تعهدی: روشی از حسابداری که در آن درآمدها و هزینه ها در زمان وقوع شناسایی می شوند، نه زمانی که وجه نقد دریافت یا پرداخت می شود.
در تحقیقات کمتر گزارش شده است که. . .
دکتر با تجربه، کهنه کار
دندانپزشک تازه کار
معلم با تجربه
معلم تازه کار
دکتر تازه کار
مراسم صبحگاهی، به عاداتی که در ابتدای روز داریم مثل مسواک زدن
دوستانی که فقط در روز های خوشی و شادی کنارتون هستن و تو سختی ها تنهاتون میزارن
اطلاعات عمومی
این عبارت معمولاً به صورت استعاری استفاده می شود و به این معناست که فرد یا عملی نتایج مثبت، ارزشمند یا مفید تولید می کند. مثلاً در زمینه اخلاقی یا ...
هوا به شدت سرد بود
هوا به شدت سرد است
توجه کردن به چیزی
خیلی خوبم
تلاش زیاد
مریض بودن
افشا کردن راز
ترک کردن
مردانگی
برنامه داشتن برای چیزی I plan on attending the meeting
لغو شدن
ملاقات کردن
اوضاع/شرایط احساسی
احساس نوستالژیک و خاصی که در کتابفروشی های قدیمی به فرد دست میدهد
لذت و هیجانی که از پیش بینی یک آینده ی لذت بخش ناشی میشود
فوران احساسات و یا جوش و خروش ناگهانی
بسیار غمگین و حزن آلود
صدایی که بصورت دلپذیر و روان به گوش می رسد
چیزی که رنگ های مختلف را به صورت تغییر پذیر منعکس میکند
نسیم خنک و ملایم
چیزی که نمی توان آنرا با کلمات بیان کرد
کسی که کم حرف میزند
کوتاه مدت و زودگذر
صدای زمزمه یا خش خش
حالت شدید عاشقانه و خیالی در ابتدای یک رابطه
بسیار پر انرژی و خوشحال
بوی دلپذیر خاک بعد از باران
داشتن آرمان ها و خیال های غیر واقعی
کسب زبان دوم
آموزش مبتنی بر متن
نظریه طرحواره
تمرین تاملی
آگاهی واژه سازی
همکاری بین رشته ای
مهارت های اجتماعی زبانی
آموزش زبان
ویژگی های فرابخشی
یادگیری غیر مستقیم
دوزبانگی
مهارت استارتژیک
تسلیت طلبی
روان خوانی
چند زبانی
مهارت های شنوایی
تعارض درونی
طبق این عقیده اکثر پسر ها تمایل دارن پدر خودشون رو بکشن و تمام توجه مادرشون رو داشته باشن و حتی باهاش ازدواج کنن اشاره به داستان ادیپس داره که باعث م ...
زبان بسته، بدون قدرت بیان
زمان سریع می گذرد
بخش کوچکی از یک مشکل بزرگ
چشم در برابر چشم
آزمون مقدماتی
گروه کارشناسان
بدون حرف زدن
سن کم و حساس
وظیفه دشوار
علاقه زیاد به شیرینی
حفظ خونسردی در موقعیت دشوار
جنجال بیهوده
گیر دادن به جزئیات بی اهمیت
حسادت
معامله منصفانه
افراد یا چیزهای کم اهمیت
فریب و نیرنگ
پوشش برای پنهان کردن حقیقت
هدف آسان
موفقیت قطعی
کمبود نیروی انسانی
انرژی جدید بعد از خستگی
زود عصبانی شدن
چیز یا شخصی که نقد نشده است
فرد شریف و محترم
مسابقه گروهی همه دربرابر همه
پایین ترین نقطه، نهایت نزول
وضعیت بحرانی و پرتنش
روز خوشحال کننده و مهم
کسی دیگه را متهم کردن به ویژگی هایی که خودت داری
صورت بی احساس
مستقیم و بدون حاشیه
وعده های بیهوده
فرد بسیار خسیس
موفقیت یا دستاورد بزرگ
تهدیدی که واقعیت ندارد
راز آشکار
معمول و متداول
به ندرت، خیلی کم
شاخه زیتون نماد صلح
تهمت زدن
فرد فضول
مجموعه ای از چیزهای مختلف
بزرگنمایی کردن مشکل کوچک
توانایی تبدیل هر چیزی به موفقیت
حلقه گم شده
ایجاد مشکل
شانس خوب، فرصت خوب
کم توجهی، کم اهمیت بودن
شخص دیوانه
موضوعی که احتمال موفقیت در آن کم است
احتمال کم
سهم عمده، بیشترین سهم
قانون حمایتی از مصرف کنندگان برای کالاهای معیوب
سال کبیسه
کاری که از روی عشق و علاقه انجام میشه
بهانه ضعیف
با احتیاط زیاد رفتار کردن
بازیکن کلیدی، فرد مهم در تیم یا گروه
آغاز کردن، شروع کردن
دادگاه ناعادلانه
خستگی زیاد ناشی از پرواز
همه فن حریف، آچار فرانسه، همه کاره
موضوع دشوار و حساس
شروع جلوی دیگران
فرد خوشحال و راضی
دست در دست، بطور هماهنگ، همکار
بدون علاقه واقعی
ناپخته و ناقص
خوکچه آزمایشگاهی ( موجودی که روش آزمایش انجام میدن )
کسی که در باغبانی مهارت دارد
شیفت کاری شبانه
فرد خوب و قابل اعتماد
کسی که با وجود جثه بزرگ مهربان است
چهار برگ ( نشان از شانس )
به وضعیتی که خوب بنظر میرسد ولی درواقع خوب نیست
داستان اغراق آمیز و غیرواقعی
روز پرکار و شلوغ
ولع و هجوم
هشدار اشتباه
بازی منصفانه
چیزی یا کسی که بسیار جذاب و دیدنی است
خانه ای که فرزندانش آن را ترک کرده اند
خیانت دوجانبه
فرد بسیار پرکار و مشتاق
کسی که انتظار موفقیت از او نمی رود
کسی که موقتا در خانه دیگران میماند
بی اعتنایی کردن
مبلغ کم یا ناچیز
داستان غیرواقعی و خیالی
منبع درآمد بسیار بالا
حمام کف
فرد بسیار پرکار
معما یا سوال فکری
فرار مغز ها
خون بس
پایان تلخ
بن بست
آخرین کار یا اقدام قبل از بازنشستگی یا پایان کاری
چیزی که حواس را از موضوع واقعی پرت میکند در بحث ها به عنوان حقه استفاده می شود تا موضوع عوض بشود
رویای غیرواقعی
چیزی که هم جنبه خوب دارد و هم جنبه بد
کناره گیری از یک کار
کسی که عمدی نظر مخالف میدهد تا بحث را تحریک کند
فرد تنبل و کم تحرک
نقطه ضعف عمده
بطور خلاصه بگم
پول حلال مشکلاته
تو پول غلت زدن
یه دفعه جلوم سبز شد
یه دفعه غیبش زد، دود شد رفت هوا، آب شد رفت تو زمین
طرف کسی رو گرفتن
چشم چرون
توانایی درک کردن
یواشکی رفتن
به سختی میشناسمش
لطف کردن / بخشیدن
قوی مثل کوه
احمق
تو یه آدم ضد حالی!
استرس نداشته باش، آروم باش
برای مجذوب کردن یکدیگر
عمرم رو فدات میکنم
آدم ساده لوح
هوای کسی را داشتن تا مجازات نشود
پرداخت پول علی رغم میل باطنی، پول پیاده شدن
چیزی که میشنوم رو نمیتونم باور کنم
اهل کار گروهی و همکاری
پذیرفته شدن
صبرم تموم شده
من خیلی خستم
غر غرو
خیلی خوب
حوصله سر بر
خیلی گرون
به شدت جذب شده، شیفته
از غذات لذت ببر/نوش جان
تو جون بخواه!
من دارم گوش میکنم
من نوشیدنی میخوام
کاری که انجام میدی رو من تاثیر داره
میخوام زمان بیشتری پیشم باشی
یادداشتش کردم در جواب جملات باحال و فلسفی گفته میشه
همه چی گل و بلبله
گل و بلبل
قراره عالی بشه
در گفت و گو ها برای ارسال آدرس و زمان یک جشن یا مهمانی استفاده می شود
من تازه خریدمش
مکانی بدون مشکل
خجالت نمیکشه
چی خوشحالت میکنه؟
باید خاموش باشه
ورزش کردن پروتئین میخواد
بعدا بیشتر حرف میزنیم
قراره برای همیشه اینطوری باشی؟
بعدا میفهمی
بدترین نامادری جهانی
اگه جای تو بودم عجله میکردم
یه بچه رو گیر انداختی
حالا دیگه با نیمه تاریکم آشنا شدید
رئیس آدم های بد
رئیس آدم های خوب
بیاید دست بدیم
این شوخی نیست
اون انقدرا هم باحال نیست
بریم یه دوری بزنیم
آفرین ( طعنه آمیز به معنی اینکه خرابکاری کردی )
دست از سرش بردار
دست از سرش بردار
دست از سرم بردار، راحتم بزار، تمومش کن
به معنی اخراج بخاطر عملکرد ضعیف فرد
تقلید کردن الگو ها
احمق، بیشعور
تمرین کردن الگو
اکتساب شهودی، یادگیری که مطالب به طور مستقیم و واضح و حس شونده و ادراکی به یاد گیرنده منتقل می شوند.
نظریه های یادگیری زبان
چه بهتر
چیز خاصی نیست، مهم نیست =Nevermind
حرف بی ربط، حرفی که با عقل جور در نمیاد
مشکلی نیست ( no problem ) If you don't want to come with me, no sweat
از چیزی خسته/سیر شدن
از کسی خسته/آزرده شدن
شروع کردن
اقبال، شانس
اقبال، شانس
همدرد و غمخوار دیگران بودن
عمدا انجام دادن عملی
راه انداختن/شروع کردن
فکر کردن به ایده جدید
کلاه گذاشتن سر کسی/سو استفاده کردن
مطلع شدن/بو بردن از چیزی
پنهان کردن/مخفی نگه داشتن
پیروزی بزرگ
سود کلان و پول زیادی به جیب زدن
سرعت دادن/میانبر زدن
ایده برنده به فکر کسی رسیدن
تجهیزات غیر ضروری/زلم زینبو
پرفروش و پرمخاطب
منو غرق فکر میکنه
انگار اومده خونه
به خانه آمدن
نگه داشتن خوانندگان
در مسیر نگه داشتن، ادامه دادن
جمله ای که ایده اصلی متن را گسترش می دهد
فقط عوض کردن لغات متنی/با واژه های دیگری بیان کردن
در مقیاس کوچک تر، کوچک شده، بطور خلاصه
در مقیاس کوچک تر، کوتاه شده،
بنیادی، اساسی، ریشه ای
نوشتن نباید کسل کننده باشد
کسل کننده بودن
جالب، مجذوب کننده
متقاعد کننده، تشویق کنننده
فردی که در مورد استایل آگاهی دارد