jack of all trades

/ˈdʒækəvˈɒlˈtreɪdz//dʒækəvɔːltreɪdz/

معنی: همه فن حریف، همه کاره
معانی دیگر: آدم همه فن حریف، همه کاره (و هیچکاره)، همه مرده حلاج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: jacks-of-all-trades
• : تعریف: someone skilled at a wide variety of jobs, esp. those requiring adept use of the hands.

جمله های نمونه

1. A Jack of all trades and master of none.
[ترجمه محمد] همه کاره و هیچ کاره
|
[ترجمه گوگل]جک همه کارها و استاد هیچکدام
[ترجمه ترگمان] یه \"جک\" از همه trades و استاد هیچ کسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]جک از همه تجارت و استاد هیچ
[ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades و استاد هیچ کسی\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jack of all trades is of no trade.
[ترجمه گوگل]جک از همه معاملات بدون معامله است
[ترجمه ترگمان] کار \"جک\" هیچ ربطی به تجارت نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jack of all trades, master of none.
[ترجمه گوگل]همه کاره و هیچ کاره
[ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades، استاد هیچ\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our gardener is a jack of all trades, he can do carpentering, decorating, a bit of plumbing, and so on.
[ترجمه نگین] باغبان ما یک آدم هم کارست.
|
[ترجمه گوگل]باغبان ما یک جک از همه حرفه هاست، می تواند نجاری، تزئینات، کمی لوله کشی و غیره انجام دهد
[ترجمه ترگمان]باغبان ما همه معاملات و معاملات، نجاری و نجاری و غیره و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indeed, you need to be something of a jack of all trades and passably good at most of them.
[ترجمه گوگل]در واقع، شما باید چیزی شبیه به همه معاملات باشید و در اکثر آنها به طور قابل قبولی خوب باشید
[ترجمه ترگمان]در واقع، شما باید چیزی از جک تمام معاملات و نسب تا به خوبی انجام بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jack has become Jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]جک تبدیل به جک همه حرفه ها و استاد هیچکدام شده است
[ترجمه ترگمان] جک \"تبدیل به\" جک \"از همه trades و ارباب هیچ\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And his presence will cause others to become jealous, including the stealthy Jack of All Trades.
[ترجمه گوگل]و حضور او باعث حسادت دیگران از جمله جک مخفی همه تجارت ها می شود
[ترجمه ترگمان]و حضور او باعث می شود دیگران حسودی کنند، از جمله the و باده ای تجارتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Those who diversify too much run the risk of being a jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]کسانی که بیش از حد تنوع ایجاد می کنند، در معرض خطر این هستند که یک جک همه معاملات و استاد هیچکدام باشند
[ترجمه ترگمان]کسانی که زیادی کار می کنند ریسکی هستند که همه trades و ارباب هیچ کدام از آن ها را به خطر بیندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همه فن حریف (صفت)
assorted, jack of all trades

همه کاره (صفت)
versatile, jack of all trades

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is a jack of all trades is able to do a variety of different jobs; often used to suggest that they are not expert at any particular one.

پیشنهاد کاربران

ذوالفنون
همه فن تمام
man/woman of many parts
همه فن حریف
معادل با all rounder
کسی که در همه ی کارها مهارتی سطحی داره و استاد نیس
master of none
a person who can do many different types of work
آدم همه فن حریف / آچار فرانسه
عروس همه هنر، همه فن حریف ، همه کاره ،
همه فن حریف
همه کاره و هیچ کاره
خاله همه کاره ( در اصطلاح )

بپرس