lugubrious

/luːˈɡjuːbriəs//ləˈɡuːbrɪəs/

معنی: غم انگیز، محزون، حزن انگیز، اندوهگین، تعزیت امیز
معانی دیگر: (به طور غلوآمیز یا خنده آور) اشک بار، غمگین، ماتم زده، محزون بطور اغراق امیز یا مضحک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lugubriously (adv.), lugubriousness (n.)
• : تعریف: sad or mournful, esp. in an exaggerated way; gloomy.
مترادف: doleful, gloomy, melancholy, mournful
متضاد: cheerful, jocose, joyous
مشابه: dark, dejected, depressed, despondent, disconsolate, dismal, morose, sad, somber

- He's been walking around with that lugubrious expression ever since his girlfriend left.
[ترجمه گوگل] او از زمانی که دوست دخترش رفت با آن قیافه هولناک راه می رفت
[ترجمه ترگمان] از وقتی که دوست دخترش رفته، با آن حالت شوم و شوم راه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Why are you looking so lugubrious?
[ترجمه گوگل]چرا انقدر لوس به نظر میای؟
[ترجمه ترگمان]چرا اینقدر غمگینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People ate lugubrious meals around the waterfalls, their faces green with marine sorrow.
[ترجمه گوگل]مردم در اطراف آبشارها غذای لذیذ می خوردند، چهره هایشان از غم دریایی سبز شده بود
[ترجمه ترگمان]مردم غذاهای lugubrious را در waterfalls می خوردند، صورت هایشان در اندوه دریایی سبز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He remembered the merchant, long, lanky, and lugubrious of countenance.
[ترجمه گوگل]او تاجری را به یاد آورد که دراز، لاغر و قیافه‌ای پر زرق و برق بود
[ترجمه ترگمان]به یاد بلورفروش، دراز و دراز و شوم افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their host was a huge, lugubrious man, who reminded Graham of Demis Roussos.
[ترجمه گوگل]میزبان آنها مردی عظیم الجثه و پر زرق و برق بود که گراهام را به یاد دمیس روسوس می انداخت
[ترجمه ترگمان]میزبانش، مردی تنومند و شوم بود که گراه ام گرین را به یاد Roussos می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That long, lugubrious howl rose on the night air again!
[ترجمه گوگل]دوباره آن زوزه بلند و هولناک بر روی آنتن شب بلند شد!
[ترجمه ترگمان]زوزه بلند و مشئوم دوباره در هوای شب پدیدار شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whole effect was hideous, petty, lugubrious, and narrow.
[ترجمه گوگل]کل اثر وحشتناک، کوچک، پر زرق و برق و باریک بود
[ترجمه ترگمان]تمام این اثر، زشت، حقیر، غم انگیز و تنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At times he talked to himself, and stammered lugubrious monologues in a low voice.
[ترجمه گوگل]گاهی با خودش صحبت می‌کرد و مونولوگ‌های پرمعنا را با صدای آهسته لکنت زبان می‌کرد
[ترجمه ترگمان]گاهی با خودش حرف می زد و با صدای آهسته ای زیر لبی حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had a long lugubrious face with drooping and soft pouches beneath the eyes.
[ترجمه گوگل]او چهره‌ای دراز داشت با کیسه‌های آویزان و نرم زیر چشم
[ترجمه ترگمان]صورت lugubrious دراز و lugubrious داشت که در زیر چشم ها جای گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had a long lugubrious face with drooping jowls and soft pouches beneath the eyes.
[ترجمه گوگل]او چهره‌ای دراز داشت با جمجمه‌های آویزان و کیسه‌های نرم زیر چشم
[ترجمه ترگمان]صورت lugubrious دراز و lugubrious داشت که jowls و pouches نرم در زیر چشم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This ingredient does not invite or generally produce lugubrious lamentation.
[ترجمه گوگل]این ماده به طور کلی نوحه خوانی دلچسبی را ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]این مواد تشکیل دهنده نه دعوت می شوند و نه به طور کلی lamentation مشئوم را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Roguet had set the lugubrious example of threatening with death any French grenadier who should bring him a Prussian prisoner.
[ترجمه گوگل]روگه نمونه هولناک تهدید به مرگ هر نارنجک انداز فرانسوی را که باید یک اسیر پروسی برای او بیاورد، ارائه کرده بود
[ترجمه ترگمان]گه گه این مثال شوم را که هر سرباز نارنجک انداز فرانسوی را که باید او را یک زندانی پرو سی برایش بیاورد تعیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. James was in lugubrious mood.
[ترجمه گوگل]جیمز در حال و هوای هولناکی بود
[ترجمه ترگمان]جیمز افسرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He plays some passages so slowly that they become lugubrious.
[ترجمه گوگل]بعضی از قطعات را آنقدر آهسته می نوازد که هولناک می شوند
[ترجمه ترگمان]قطعاتی از آن را به آرامی می نوازد که تبدیل به شوم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He only existed in relation to Ryder's, and by extension Waugh's, lugubrious loathing for what the future held.
[ترجمه گوگل]او فقط در رابطه با رایدر و در نتیجه انزجار هولناک وو نسبت به آینده وجود داشت
[ترجمه ترگمان]او فقط در ارتباط با Ryder بود، و با گذشت زمان s شوم و شوم از آنچه آینده در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غم انگیز (صفت)
burdensome, baleful, tragic, somber, sombre, lugubrious, heart-rending

محزون (صفت)
pensive, tragic, somber, sombre, lugubrious, sad, minor, despondent, plaintive, doleful, funereal, mournful, tristful

حزن انگیز (صفت)
tragic, lugubrious, sombrous, sepulchral

اندوهگین (صفت)
stricken, lugubrious, ruthful

تعزیت امیز (صفت)
lugubrious

انگلیسی به انگلیسی

• melancholic, sad, sorrowful
lugubrious means sad and dull, and not lively; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : lugubriousness
✅️ صفت ( adjective ) : lugubrious
✅️ قید ( adverb ) : lugubriously
حزن آلود
غم انگیز
محزون
Mournful
The dog's lugubrious howl

بپرس