false alarm

جمله های نمونه

1. Fire fighters responded to a false alarm at one of the college dormitories.
[ترجمه گوگل]آتش نشانان به هشدار کاذب در یکی از خوابگاه های دانشکده پاسخ دادند
[ترجمه ترگمان]آتش نشانان به هشدار اشتباهی در یکی از خوابگاه ها پاسخ دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The troops stood down: it was a false alarm.
[ترجمه گوگل]نیروها ایستادند: زنگ خطر اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]قشون از جای برخاست: این یک هشدار اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The patient was okay - it was a false alarm.
[ترجمه گوگل]بیمار خوب بود - این یک زنگ خطر اشتباه بود
[ترجمه ترگمان] بیمار حالش خوب بود یه هشدار اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thankfully this is a false alarm.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه این یک هشدار اشتباه است
[ترجمه ترگمان] خدا رو شکر که این یه هشدار اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had been released on a false alarm.
[ترجمه گوگل]با هشدار کاذب آزاد شده بودم
[ترجمه ترگمان]من توسط یه هشدار اشتباه آزاد شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the patient was okay, it was a false alarm, please thank them and send them on their way.
[ترجمه گوگل]اما بیمار خوب بود، زنگ خطر اشتباه بود، لطفا از آنها تشکر کنید و آنها را به راه خود بفرستید
[ترجمه ترگمان]اما بیمار مشکلی نداشت، یه هشدار اشتباه بود، لطفا ازشون تشکر کن و اونا رو به روش خودشون بفرست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Allen was shaken up by the false alarm.
[ترجمه گوگل]آقای آلن با زنگ هشدار اشتباه تکان خورد
[ترجمه ترگمان]آقای الن از این خطر اشتباهی یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is critical that Detection Rate(DR), False Alarm Rate(FAR) and Mean Time to Detection(MTTD) are improved in expressway automatic incident detection.
[ترجمه گوگل]بسیار مهم است که نرخ تشخیص (DR)، نرخ هشدار کاذب (FAR) و میانگین زمان تشخیص (MTTD) در تشخیص تصادف خودکار بزرگراه بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]مهم است که نرخ تشخیص (DR)، نرخ هشدار اشتباه (FAR)و میانگین زمان برای شناسایی (MTTD)در تشخیص خودکار حادثه بزرگراه بهبود پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But on some level, this is a false alarm.
[ترجمه گوگل]اما در برخی از سطوح، این یک هشدار نادرست است
[ترجمه ترگمان]اما در یک سطح، این یک هشدار اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Given detection probability and false alarm time of a radar, the system output SNR would affect the radar′s effective rang directly.
[ترجمه گوگل]با توجه به احتمال تشخیص و زمان هشدار نادرست یک رادار، SNR خروجی سیستم مستقیماً بر زنگ مؤثر رادار تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن احتمال شناسایی و زمان هشدار اشتباه رادار، SNR خروجی سیستم به طور مستقیم تاثیر گذار را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To cry wolf is to give false alarm. It comes from the fable of the shepherd boy who often called "wolf" to make fun of the neighbors.
[ترجمه گوگل]گرگ گریه کردن، زنگ خطر کاذب است این از افسانه پسر چوپانی می آید که اغلب برای مسخره کردن همسایه ها "گرگ" صدا می زد
[ترجمه ترگمان]فریاد گرگ ها هشدار کاذب می دهد این فیلم داستان پسر چوپان است که اغلب \"گرگ\" نامیده می شود تا همسایگان را مسخره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The former studies on distributed constant false alarm rate (CFAR) detection, especially for distributed ordered statistics (OS) CFAR detection, are limited on simple ideal conditions.
[ترجمه گوگل]مطالعات قبلی در مورد تشخیص نرخ هشدار نادرست ثابت توزیع شده (CFAR)، به‌ویژه برای تشخیص CFAR آمار مرتب (OS) توزیع شده، در شرایط ایده‌آل ساده محدود شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مطالعات قبلی بر روی تشخیص نرخ هشدار نادرست ثابت توزیع (cfar)، به خصوص برای تشخیص توزیع شده سفارش (OS)، به شرایط ایده آل ساده محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is a very high leaking and false alarm rate in general IDS.
[ترجمه گوگل]در IDS عمومی نرخ نشت و هشدار نادرست بسیار بالایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نرخ هشدار دهنده بسیار بالا و هشدار کاذب در IDS عمومی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A false alarm or a heart attack averted or maybe a lab error?
[ترجمه گوگل]هشدار کاذب یا حمله قلبی جلوگیری شد یا شاید یک خطای آزمایشگاهی؟
[ترجمه ترگمان]یه هشدار اشتباه یا سکته قلبی یا یه اشتباه آزمایشگاه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• siren that is set off at the wrong time or as a test
when you are warned of something dangerous and it does not happen, you say that the warning was a false alarm.

پیشنهاد کاربران

بپرس