mudslinging

/ˈmədsˌlɪŋɪŋ//ˈmədsˌlɪŋɪŋ/

(به ویژه در مبارزات انتخاباتی و غیره) لجن مالی، توسل به تهمت و دشنام

جمله های نمونه

1. There has been a lot of political mudslinging in the battle for votes.
[ترجمه گوگل]لجن زنی های سیاسی زیادی در نبرد برای رای گیری صورت گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این نبرد برای رای اکثریت سیاسی بسیاری وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Haze says he is angry about the mudslinging in the campaign.
[ترجمه گوگل]هیز می گوید که از لجن کشی در کمپین عصبانی است
[ترجمه ترگمان]Haze می گوید که از mudslinging در این مبارزه عصبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are a source and means for gossip, mudslinging and defamation.
[ترجمه گوگل]آنها منبع و وسیله ای برای غیبت، لجن زنی و افترا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها منبعی هستند و برای سخن چینی کردن، بدنام کردن و بدنام کردن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Years of political mudslinging between the big parties have brought disillusionment and apathy.
[ترجمه گوگل]سال ها لجن کشی سیاسی بین احزاب بزرگ باعث سرخوردگی و بی تفاوتی شده است
[ترجمه ترگمان]سال ها اختلافات سیاسی بین احزاب بزرگ باعث سرخوردگی و بی علاقگی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First, the campaign was free and fair, though marred by mudslinging.
[ترجمه گوگل]اول، این کمپین آزاد و منصفانه بود، هرچند که با لجن‌پراکنی همراه بود
[ترجمه ترگمان]اول، این مبارزه آزاد و عادلانه بود، هر چند که mudslinging به آن لطمه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We've lost some sanity in this mix of political mudslinging.
[ترجمه گوگل]ما در این ترکیب از لجن کشی سیاسی، عقل خود را از دست داده ایم
[ترجمه ترگمان]ما برخی از عقلانیت را در این ترکیب سیاسی از دست داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "The response was that they were comfortable and that this was just competitors mudslinging," she said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "پاسخ این بود که آنها راحت هستند و این فقط لجن کشی رقبا است "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" پاسخ این بود که آن ها راحت بودند و این تنها رقیب mudslinging بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While his opponent started a huge smear campaign against him, he refused to engage in muckraking and mudslinging.
[ترجمه گوگل]در حالی که حریف او یک کمپین اهانت آمیز بزرگ علیه او آغاز کرد، او از شرکت در لجن کشی و لجن کشی خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که حریف مبارزه خود را بر علیه وی آغاز کرد، او حاضر نشد در muckraking و mudslinging شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stock markets rose yesterday as voters went to the polls and months of political mudslinging ended.
[ترجمه گوگل]بازارهای سهام دیروز با حضور رای دهندگان به پای صندوق های رای و پایان ماه ها لجن زنی سیاسی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]روز گذشته، هنگامی که رای دهندگان به پای صندوق های رای رفتند و ماه ها of سیاسی پایان یافت، بازارهای بورس افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a television studio politicians of all stripes entertain viewers with mudslinging, shouting and buffoonery.
[ترجمه گوگل]در یک استودیوی تلویزیونی، سیاستمداران از هر قشری بینندگان را با لجن پراکنی، فریاد زدن و فحش دادن سرگرم می کنند
[ترجمه ترگمان]در یک استودیوی تلویزیونی، سیاستمداران از همه stripes بیننده را با mudslinging، فریاد زدن و دلقک بازی، سرگرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• slandering, defamation, act of slandering, libel

پیشنهاد کاربران

UNCOUNTABLE NOUN
[disapproval]
INFORMAL
تهمت زنی - توسل به تهمت و دشنام جهت تخریب وجهه و چهره رقیب
( بیشتر در زمینه مسائل سیاسی و کمپین های انتخاباتی بکار میره )
⭐ mudslinger [VERB]
...
[مشاهده متن کامل]

تهمت زدن - حرف و نوشته بی پایه و اساس انتشار دادن علیه کسی
MEANING:
- the act of saying insulting or unfair things about someone, especially to try to damage their reputation
- If you accuse someone of mudslinging, you are accusing them of making insulting, unfair, and damaging remarks about their opponents.
💠 More than 100 Russian - Canadians call for party probe of Conservative nomination race
. . . Alexei Ivanov told CBC News that he expected attacks, but what he experienced went far beyond the traditional mudslinging of nomination campaigns.
💠 political mud - slinging
💠 Voters are disillusioned with the mudslinging campaigns run by many candidates in recent years.

لجن پراکنی

بپرس