spill the beans

/spɪl ðə binz//spɪl ðə biːnz/

1- رازی را افشا کردن، لو دادن 2- نقشه ای را به هم زدن، کار را خراب کردن، خیطی بالا آوردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to inadvertently or purposely disclose a secret.

- We wanted it to be a surprise, but she spilled the beans and it was ruined.
[ترجمه محدثه] میخواستیم که سوپرایز باشد اما او نقشه را لو داد.
|
[ترجمه Matin] میخواستیم که شبیه غافلگیری باشه، ولی اون دهن لقی کرد و نقشه خراب شد
|
[ترجمه گوگل] ما می خواستیم سورپرایز باشد، اما او حبوبات را ریخت و خراب شد
[ترجمه ترگمان] می خواستیم غافلگیرش ون کنیم، اما اون لوبیا رو ریخت و خراب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Trust her to spill the beans, she never could keep a secret.
[ترجمه گوگل]به او اعتماد کنید که لوبیاها را بریزد، او هرگز نمی تواند رازی را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]بهش اعتماد کن که لوبیا رو بریزه بیرون اون هیچوقت نمیتونه یه راز رو نگه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They spill the beans, exposing the practice for what it is.
[ترجمه گوگل]آنها لوبیاها را می ریزند و این عمل را برای آنچه هست آشکار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها لوبیا را می ریزند و عمل جراحی را در معرض آن قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Come off it, Rosie, spill the beans.
[ترجمه گوگل]بیا از آن، رزی، لوبیاها را بریز
[ترجمه ترگمان]بی خیال رزی، لوبیا رو بریز بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Come on, spill the beans.
[ترجمه نسترن] یالا، راز رو لو بده
|
[ترجمه گوگل]بیا، لوبیاها را بریز
[ترجمه ترگمان]زود باش، لوبیا رو بریز بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You know, spill the beans.
[ترجمه سینا] تو می دونی. بگو
|
[ترجمه گوگل]میدونی لوبیا رو بریز
[ترجمه ترگمان] می دونی، بی خیال لوبیا میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't spill the beans. It's supposed to be a secret.
[ترجمه یک فرد] نقشه رو لو نده - قرار بود بک راز باشه
|
[ترجمه گوگل]حبوبات را نریزید قرار است یک راز باشد
[ترجمه ترگمان] لوبیا رو بیرون نکش قرار بود یه راز باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Play hooky. I won't spill the beans.
[ترجمه Fa] از کلاس جیم شو، من لو نمیدم
|
[ترجمه گوگل]قلاب بازی کن من لوبیاها را نمی ریزم
[ترجمه ترگمان] کلک بازی کنیم من لوبیا بر نمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mecke couldn't bring himself to spill the beans.
[ترجمه گوگل]مکه نتوانست حوصله اش را بکند که لوبیاها را بریزد
[ترجمه ترگمان]نمی توانست خودش را جمع و جور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OK, it's time for one of you to spill the beans. Who broke my lamp?
[ترجمه سید] بسیار خوب، وقتشه که یکی از شما راز را لو بدهد، چه کسی لامپ مرا شکست؟
|
[ترجمه گوگل]خوب، وقت آن است که یکی از شما لوبیاها را بریزد چه کسی چراغ مرا شکست؟
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، وقتشه که یکی از شما لوبیا بریزه کی چراغ منو شکست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is a secret, Don't spill the beans to anybody.
[ترجمه Fa] این یه رازه به همه لو نده
|
[ترجمه گوگل]این یک راز است، لوبیاها را برای کسی نریزید
[ترجمه ترگمان]این یه رازه، لوبیا رو به هیچ کس نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. OK, it's time for one of you to spill the beans.
[ترجمه گوگل]خوب، وقت آن است که یکی از شما لوبیاها را بریزد
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، وقت آن است که یکی از شما لوبیا را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although they didn't spill the beans, the principal already knew.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها حبوبات را نریختند، اما مدیر مدرسه از قبل می دانست
[ترجمه ترگمان]اگر چه آن ها لوبیا را لو نداده بودند، مدیر از قبل می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is sure to spill the beans before long.
[ترجمه Fa] او راجب اینکه هرچه زودتر قضیه رو لو بده مطمئنه
|
[ترجمه گوگل]او مطمئناً زودتر لوبیاها را می ریزد
[ترجمه ترگمان]او مطمئنا قبل از مدتی لوبیا را می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I won't spill the beans.
[ترجمه گوگل]من لوبیاها را نمی ریزم
[ترجمه ترگمان]من لوبیا بر نمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disclose the secret

پیشنهاد کاربران

بند و آب دادن
رازی را فاش کردن
پته ی کسی را روی آب ریختن
راز رو برملا کردن.
تمامی این اصطلاحات رایج مفهوم افشای راز و بند را آب دادن می دهند:
🖊 let the cat out of the bag
🖊 spill the beans
🖊 give the game away
🖊 give the show away
Idiom :
فاش کردن اسرار
فاش کردن اطلاعات محرمانه
برملا کردن رازهای سرپوشیده
به عنوان نمونه :
So who spilled the beans about her affair with David?
منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/spill• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/spill-the-beans
to tell people secret information
اطلاعات یا خبر محرمانه ای را به مردم گفتن، لو دادن اطلاعات، بند را آب دادن
We’ll all be there at 6 for the surprise party – now don’t spill the beans
So who spilled the beans about her affair with David?
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/spill-the-beans
افشا کردن چیزی
مترادف با =
to reveal something
توضیح درباره اصطلاح spill the beans
در یونان باستان، و در جلسات مخفی برای رای دادن به قانون یا عضویت فردی در کاسه ای لوبیا می انداختند. لوبیای سفید رای مثبت و لوبیای سیاه رای منفی بود. اگر زودتر از هنگام کسی اتفاقی کاسه را می انداخت تعداد رای ها لو می رفت و زودتر از موعد مشخص می شد. به همین منظور ریختن لوبیاها اصطلاحا به معنای لو دادن و فاش کردن است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

علاوه بر بند را به آب دادن، به معنای در دسترسی گذاشتن جزئیات را هم می دهد. مثال:
Come on, tell us how was your first date. spill the beans
پته شو رو اب ریخت
Give away a secret
افشای راز
بند را آب دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس