go the extra mile
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دَوَندگی کردن
سنگ تمام گذاشتن
ضروری است که تلاش بیشتر کردن یا بیشتر خرج کردن برای دستیابی به چیزی
قصور نکردن، کوتاهی نکردن
تلاش مضاعف کردن در جهت رسیدن به چیزی
به نقل از آکسفورد:
. make a special effort to achieve something
مثال:
. state regulators will go the extra mile to ensure that this settlement is as investor - friendly as possible
. He's a nice guy, always ready to go the extra mile for his friends
... [مشاهده متن کامل]
تقلا کردن
همت کردن
وقت گذاشتن
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
تقلا کردن
همت کردن
وقت گذاشتن
زحمت فوق العاده کشیدن
زحمت بیش از حد کشیدن
سنگ تمام گذاشتن
He's a nice guy, always ready to go the extra mile for his friends
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)