پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
مفهوم کلی شعر: پرِ هَفتا ثَله جُونی میکُند عَشغِ مقری وَ خُیْ بِنی چِشِ رُوشْت زور باید نه زر که بانو را گزری دوستتر که ده من گوشت
خیام به ستایش کدام اخلاق تو این بیت می پردازه ؟ هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
تیکه شعر : "می زنم نفس در هوای تو " کنایه از چیه؟
مفهوم بیت : "انا من اهوی و من اهوی ان نحن روحان حللنا بدنا"
" دکان وحدت " به چه معناست ؟ مثنوی ما دکان وحدت است غیر وحدت هر چه بینی آن بت است
"کت بربایند" یعنی چی؟ بسیار چو تو روند و بسیار آیند بربای نصیب خویش کت بربایند
مفهوم بیت اخر این رباعی از خیام: چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ می نوش که بعد از من و تو ماه بسی از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ
معنی مصرع دوم بیت : جمله گفتند ای حکیم با خبر الحذر دع لیس یغنی عن قدر
شراعی بزد شاه و بنهاد تخت بر تخت شد هر که بد نیکبخت در این بیت شراع معنی به غیر از خیمه و سایه بان میدهد؟