پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٨٩٤)

بازدید
١١,٥١٤
تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت به معنای افشای ناگهانی و علنی چیزی است که قبلاً ممکن بود پنهان یا محرمانه باشد. وقتی می گوییم چیزی thrown out in the open شده، یعنی به صورت ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

### معنی اصلی: **روشن کردن دستگاه یا تجهیزاتی که با برق کار می کند** ( یعنی دادن انرژی و شروع به کار دادن یک وسیله الکترونیکی یا مکانیکی ) 1. **ر ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **تحمل کردن، مقاومت کردن ( گذراندن شرایط سخت ) ** *Bear up* به معنای **صبور بودن، استقامت کردن یا توانایی کنار آمدن با شرایط دشوار و فشارهای ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت ترکیبی ( prepositional phrase ) است که در زبان انگلیسی به معنی **کمبود داشتن از چیزی** یا **مقدار کمی از چیزی داشتن** است. - وقتی می گویی ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنی **قرار داشتن در موقعیتی بسیار دشوار، گیر افتادن در مشکلی بزرگ یا وضعیت سختی است که راه حلی ساده و سریع ندارد ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

**در مضیقه مالی بودن** یا **کمبود پول داشتن**. وقتی کسی *hard up* است، یعنی به طور موقت دچار مشکلات مالی شده و پول کافی برای پوشش نیازهایش ندارد. ...

تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی برتری چشمگیر و آشکار کسی یا چیزی نسبت به دیگران است. وقتی می گوییم کسی �head and shoulders above� است یعنی به طور قابل توجهی از بق ...

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 فرصت برابر / رفتار منصفانه / برخورد عادلانه / حق برابر برای موفقیت 🔹 مثال های انگلیسی با ترجمه: I’m not asking for special treatment—just a fair ...

تاریخ
١٨ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به صورت غیررسمی و طنز برای توصیف وسواس یا علاقه ی شدید به مانیتورها استفاده می شه—چه در زمینه ی گیمینگ، طراحی، یا فناوری. این اصطلاح معمولاً برای افر ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 تصویرساز ذهنی / ابزار تصویری سازی / کسی که تصویر ذهنی می سازد / نرم افزار یا دستگاه نمایش تصویری 1 - ( روان شناختی – فردی با تصویرسازی ذهنی قوی ) ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

/ˈskriːni/ 🔹 اسکرین شات / تصویر صفحه نمایش / عکس از صفحه / تصویر دیجیتالی از مانیتور 🔹 مثال ها: Here’s a screenie of the new app layout. اینم یه ا ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 دنبال ضربه زدن بودن / با جدیت دنبال چیزی بودن / هدف گرفتن برای حمله یا رسیدن به چیزی / چشم داشتن به چیزی با انگیزه بالا 🔹 مترادف ها | go after / ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( نام خانوادگی رایج ) : Jones یکی از رایج ترین نام های خانوادگی در کشورهای انگلیسی زبانه، به ویژه در ولز، آمریکا، و انگلستان. ریشه اش از نام Jo ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 در فکر خرید چیزی بودن / دنبال خرید چیزی بودن / قصد خرید داشتن 1 - ( کاربرد اقتصادی و روزمره ) : به معنای علاقه مند یا آماده بودن برای خرید یک کالا ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

/ˈnɑːr. li/ یا /ˈɡnɑːr. li/ — نارلی / گنارلی 🔹 خفن / وحشیانه باحال / شدیداً تأثیرگذار / ترسناک و جذاب / عجب چیزی بود! 🔹 مترادف ها | dope / sick / r ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 خفن / عالی / بی نقص / باحال / در حد تیم ملی! 🔹 مترادف ها | dope / sick / fire / awesome / killer / next - level 🔹 مثال ها: That skateboard tric ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 برقص و حالشو ببر / وارد حال و هوای شادی شو / ریتم خودتو پیدا کن / با انرژی حرکت کن 🔹 مترادف ها | dance � loosen up � get into the rhythm � have f ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Law of the Land"** به معنای �کل مجموعه قوانین معتبر و جاری در یک کشور یا حوزه قضایی در زمان معین� است. این عبارت شامل تمام قوانین، اعم از قو ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال: The city built a new incinerator to manage its waste more efficiently. شهر یک سوزاندن کننده ( زباله سوز ) جدید ساخته است تا زباله هایش را ب ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

**Proved ore** ( یا معادل آن "Proven ore" ) اصطلاحی در زمین شناسی و معدن کاری است که به معنی �ذخیره معدنی اثبات شده� است. - **Proved ore** به مقدا ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

در زبان فرانسوی به معنای نقطه اوج یک اثر هنری، ادبی، علمی یا فنی است که به عنوان بهترین، برجسته ترین و کامل ترین کار یک هنرمند، نویسنده یا استادکار ش ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

واژه **orthotropic** به دو معنای اصلی استفاده می شود که بسته به زمینه کاربرد آن متفاوت است: 1. **در علوم مواد و مهندسی:** *Orthotropic* به موادی گ ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹**Welly** * ( اسم، صفت، قید – انگلیسی محاوره ای/عامیانه ) * ### ۱. **معنی اسم – چکمه پلاستیکی ( Wellington boot ) ** - *Welly* مخفف و عامیانه ی ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بازده چاه یا میزان تولید چاه است؛ یعنی مقدار نفت، گاز، آب یا ماده ی دیگری که از یک چاه استخراج می شود. مقدار تولید یا بازده یک چاه ( نفت، گاز، آب و ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹بجنب و خودت رو جمع وجور کن / اوضاع خودت رو مرتب کن / دست به کار شو و درست عمل کن 🔹 مترادف ها | get your act together / get moving / get in gear / ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 اوضاع خودت رو سر و سامان بده / مشکلات خودت رو حل کن / اول خودت رو درست کن / بر امور خودت مسلط شو 🔹 مثال ها: He needs to get his house in order b ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 کنترل چیزی را به دست گرفتن / بر اوضاع مسلط شدن / از پس چیزی برآمدن / بر مشکل غلبه کردن 🔹 مثال ها: You need to get on top of your finances. باید ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 دست به کار شو / حواست رو جمع کن / وارد عمل شو / از خواب بیدار شو و بجنب 🔹 مثال ها: She finally got on the ball and started studying for the exam ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 آستین بالا زدن / آماده ی کار شدن / دست به کار شدن / با جدیت شروع کردن 🔹 مثال ها: It’s time to roll up your sleeves and face the challenge. وقتشه ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 اصرار کردن / پافشاری کردن / سرسختانه مقاومت کردن / زیر بار نرفتن 1 - ( کاربرد عمومی و اجتماعی ) : به معنای امتناع از تغییر نظر یا تصمیم، حتی در بر ...

پیشنهاد
٠

🔹 حواست رو جمع کن / روی کار تمرکز کن / از حواس پرتی در بیا / وارد بازی شو 1 - ( کاربرد ورزشی ) : به معنای تمرکز کامل روی مسابقه یا عملکرد ورزشی؛ معم ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 آشتی کردن / روابط را اصلاح کردن / آشکارا مشکلات را حل کردن / دوباره کنار هم قرار دادن اوضاع 🔸 تلاش برای ترمیم روابط خراب شده، حل اختلافات، یا بر ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( بالا بردن یا بلند کردن جسمی ) : در معنای فیزیکی، jack up یعنی بالا بردن چیزی با استفاده از جک ( مثل جک خودرو ) یا هر وسیله ی مکانیکی. مثال: H ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

مثل نخود و هویج / عالی با هم جور بودن / مثل دو تایی جدا نشدنی بودن به صورت محاوره ای یعنی دو چیز یا دو نفر که خیلی خوب و طبیعی با هم جور می شوند و ک ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( معنای اصلی و تحت اللفظی ) : Fellow traveler به معنای کسی است که با شما در یک سفر یا مسیر حرکت می کند؛ همسفر. مثال: We met some fellow traveler ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( اسم ) : شریک جرم یا همدست کسی که با دیگری در انجام یک کار غیرقانونی یا توطئه همکاری می کند. معمولاً بار منفی دارد. مثال: The police arrested h ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 افشاگر / پرده بردار / کسی که حقیقت را آشکار می کند / کاشف چهره ی پنهان 1 - ( کاربرد عمومی و رسانه ای ) : فردی که چهره ی واقعی یا حقیقت پنهان کسی ی ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹یابنده / ردیاب / مکان یاب / افشاگر موقعیت 1 - ( کاربرد عمومی و فنی ) : به معنای فرد، ابزار یا سیستمی که موقعیت یا مکان چیزی را مشخص می کند. مثال: T ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ردیاب حرفه ای / کارآگاه خبره / سگ جست وجوگر / افشاگر پیگیر 1 - ( کاربرد تاریخی – سگ شکاری ) : در اصل به نوعی سگ شکاری اسکاتلندی گفته می شد که توان ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 افشاگر / کسی که پرده از چیزی برمی دارد / کسی که چیزی را آشکار می کند. 1 - ( کاربرد عمومی و رسانه ای ) : کسی که اطلاعات پنهان، رفتار ناپسند، یا حق ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

( معنای استعاری – روانی و اجتماعی ) : این عبارت به صورت مجازی برای توصیف شرایط یا محیطی استفاده می شود که باعث استرس زیاد، اضطراب، فشار روحی یا دشوار ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

**همه چیز را هم زمان مدیریت کردن** / **بیش از حد کارها را به موازات پیش بردن** / **چند کار را همزمان انجام دادن و گیج شدن** با یک دست چند تا هندوانه ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

**بسیار مضطرب** / **آشفتۀ شدید** / **غیرعادی هیجان زده یا نگران** / **بیش از حد احساساتی** 1. ** ( وضعیت احساسی ) :** *Overwrought* به معنای **حالت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

این واژه معمولاً در متون دینی، فرهنگی یا تاریخی برای توصیف احترام و تکریم نسبت به مقدسات، قدیسان، بزرگان یا ایده های والا به کار می رود. تفاوت آن با ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

**خداگونه کردن** / **پرستیدن** / **معبود قرار دادن** 1. ** ( معنای اصلی ) :** *To deify* به معنای **تبدیل کردن کسی یا چیزی به خدا یا معبود** است. ی ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

**ایستادگی در میدان** / **در میدان ماندن** / **میدان را حفظ کردن** / **دست نکشیدن از رقابت** 1. ** ( نظامی و تاریخی ) :** در انگلیسی قدیم و متون ت ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

**حرکت نامنظم و ناگهانی** / **رفتار پریشان و پرشیب** / **ناکامل و تند و سریع** 1. ** ( حرکتی و رفتاری ) :** چیزی که *herky - jerky* توصیف می کند، ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

( کاربرد استعاری و اقتصادی ) : به معنای هجوم ناگهانی افراد یا شرکت ها به یک بازار یا فرصت سودآور جدید، مثل فناوری، ارز دیجیتال، یا اینترنت. مثال: Th ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال ها: She slept through the alarm and missed her flight. زنگ ساعت را خواب بود و پروازش را از دست داد. I can’t believe you slept through that ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
١

1 - ( بازگشت سریع – کاربرد عمومی و اقتصادی ) : به معنای بازگشت ناگهانی به وضعیت قبلی پس از افت یا بحران؛ مثلاً در بازار، سلامتی یا احساسات. مثال: The ...