ترجمههای حسین کتابدار (١٩٥)
ارتش اکنون این مجوز را دارد تا به قصد کشتن، شلیک نماید.
توانایی برای این که بطور مستقل کاری را شروع و اقدام نمایید.
ایوان با انزجار برگشت و با گام های بلند و تند از اتاق خارج شد.
رسوایی زندگی خصوصی اش بزودی به شرکتش می رسد.
لاف زدن درباره مقدار ثروت و دارایی، نامناسب و نماد یک فرد تازه به دوران رسیده است.
همکاران نابغه جوان، او را یک تازه به دوران رسیده در نظر می گیرند.
تفریگاه های امروزی، هر نوع امکانات رفاهی برای خرید در طول روز و دسترسی به کلاب ها، دسکوها و کازینوها را در طول شب فراهم می کنند.
او خیلی زود متوجه امکانات رفاهی محیط جدید اطرافش شد.
آنها امکانات رفاهی لازم را برای مردم محلی فراهم خواهند کرد.
ناجی دیگر ما، ویلیام میلر وزیر خزانه داری بود.
در این وضعیت جوی نامناسب، با بالا رفتن از کوه، جان خود را به خطر نیندازید.
قصد ندارم با عصبانی کردن این مرد، جانم را به خطر بیندازم.
رانندگان یدک کش با جان خود بازی می کنند/ جان خود را به خطر می اندازند.
هنگامی که جوانان مواد مخدر مصرف می کنند، جان خود را به خطر می اندازند.
او برای من یک پیام نامفهوم روی دستگاه پیام گیر تلفن گذاشته است.
سابقاً بچه های دیگر ، در زمین بازی، او را که هم چاق بود و هم عینکی، مسخره می کردند.
در فصل بهار، روستاهای ماهیگیری بسیار فعال و سرزنده می شوند ( احتمالاً به دلیل ورود بیشتر فعالیت های ماهیگیری، گردشگران یا رویدادهای فصلی ) .
شهر پس از تاریک شدن هوا، فعال و جان گرفت.
او تاریخ را با داستان خاطرات خودش زنده کرد.
او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست داد.
در مجموع، استفاده از کلمه ولنگاری تقریبا یک اصطلاح توهین آمیز است.
اطلاق اصطلاح"خرخوان" به کسی که زیاد درس می خواند، تعبیر توهین آمیزی است.
و سپس یک جوک بی مزه و توهین آمیز درباره دو نفر که روی ویلچر بودند، گفت.
خدمتیار/ کمک پیشخدمت با سرعت لیوان آب مرا پس از هر جرعه نوشیدن، پُر می کند.
مورتن، خدمتیار/ کمک پیشخدمت جدید، در اوقات فراقتش به ورزش بکس می پردازد.
رییس جایگاه شغلی پیشخدمت بی دقت را به جایگاه خدمتیار تنزل داد.
من قبلاً هرگز موتورسیکلت سوار نشده بودم. اما برای جا زدن، خیلی دیر شده بود.
وقتی تصمیم می گیرید، هرگز پا پس نکشید.
اون دختر به تو لبخند زد. جا نزن/ پا پس نکش، برو شماره تلفنش را بگیر.
مادرش شاکی است که او بهانه هایی برای پیچوندن و نرفتن به مراسم خانوادگی، مثل عروسی ها، جور می کند.
بسیاری از کارهای ترجمه به مترجمان مستقل و آزاد سپرده می شود.
من فقط آثار ترجمه شده مادام بواری را مطالعه کرده ام.
اجاره نامه آپارتمان در 14 ژوئن منقضی می شود.
آتشپادها ( آتش نشان ها ) با کم ترین توجه به سلامتی و ایمنی خودشان، دوباره به داخل خانه آتش گرفته باز گشتند.
این داستان، توجه کمی را در مطبوعات به خود جلب کرد/ مطبوعات به این داستان توجه کمی نشان دادند.
کم تر از یک ساعت برای جمع کردن وسایل وقت دارید.
دو طرف دعوی، توافق کردند، به جای طرح اقامه دعوا، مسایل شان را خارج از دادگاه حل و فصل نمایند.
قانون جدید حق اقامه دعوا در محاکم قضایی را به آنها اعطا کرد.
اگر مجبور به طرح اقامه دعوا شویم، این کار را خواهیم کرد.
بالغ بر 27 فروشگاه و 9 رستوران، نیازهای مصرفی شما را تامین خواهند کرد.
ما باید برای مقابله با چالش های پیش رو در آینده آماده باشیم.
او همیشه دوست دارد اجاره را با تاخیر پرداخت کند.
جورج اورول نویسنده به دلیل ابتلاء به بیماری سل در 46 سالگی فوت کرد.
قحطی نتیجه خوردن محصولات کشاورزی توسط ملخ ها بود/ ملخ ها با خوردن محصولات کشاورزی، باعث قحطی شدند.
فرم ها برای تمام دوایر زیر مجموعه ارسال شده اند.
او اخطار آیین نامه ای فوق العاده ای را مطرح کرد.
برگزاری جلسه به دلیل یک اخطار آیین نامه ای به تعویق افتاد.