پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٤,٣٧٢)
🔸 معادل فارسی: جیغ / صدای تیز و گوش خراش / فریاد بلند و نازک در زبان محاوره ای: جیغ زد، صداش گوش خراش بود، یه جیغ تیز کشید، صداش آدمو کر می کرد ...
🔸 معادل فارسی: فروتنی / تواضع / بی ادعایی / افتادگی در زبان محاوره ای: خودشو نمی گیره، بی ادعاست، با احترام حرف می زنه، اهل پُز دادن نیست ______ ...
🔸 معادل فارسی: تیزی / برندگی / لحن تند / حالت تهاجمی / شدت در بیان در زبان محاوره ای: یه جور تیزی تو صداشه، لحنش تند شده، با حالت قاطع حرف می زنه ...
🔸 معادل فارسی: لحن کشیده / حرف زدن با کشش / لهجه ی کند و کش دار در زبان محاوره ای: یواش یواش حرف می زنه، کِش می ده، لهجه ش کش دار و تنبله ______ ...
رِزِنِنس ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: طنین / پژواک / غنای صوتی / عمق صدا در زبان محاوره ای: صداش پرطنینه، یه حس عمیق ...
🔸 معادل فارسی: سبک خاص / ذوق / حالت منحصربه فرد / شخصیت بیانی در زبان محاوره ای: یه جور خاص حرف می زنه، یه سبک خاص داره، بیانش باحاله، یه حس متفا ...
آرا / اُرا - - - ## 🔸 معادل فارسی: هاله / فضا / حال و هوا / حس کلی / میدان احساسی در زبان احساسی و ارتباطی: اشاره به تأثیر کلی، فضا، یا احساس ...
تفاوت بین سه مفهوم کلیدی در ارتباطات گفتاری و نوشتاری—**Delivery**, **Tone**, و **Expression** 1. **Delivery – شیوه ی ارائه / نحوه ی بیان** 🔸 تعر ...
## 🔸 معادل فارسی: شیوه ی بیان / نحوه ی ارائه / سبک گفتار / فن انتقال پیام در زبان ارتباطی و رسانه ای: اشاره به نحوه ای که فرد اطلاعات، احساسات، ی ...
تفاوت بین intonation، stress و rhythm؟ به جدول پیوست نیز مراجعه فرمایید. تفاوت بین intonation، stress و rhythm در زبان انگلیسی به شرح زیر است: ### ...
## 🔸 معادل فارسی: آهنگ گفتار / زیر و بمی صدا / لحن صوتی / نوسان آوایی در زبان شناسی و ارتباطات: الگوی تغییرات زیر و بمی صدا هنگام صحبت کردن که نق ...
IM ## 🔸 تعریف ها: ### 1. ** ( ارتباطی – پیام فوری ) :** مخفف *Instant Messaging*، اشاره به ارسال و دریافت پیام های متنی در لحظه از طریق اینترنت * ...
🔸 معادل فارسی: پست سنتی / نامه ی کاغذی / پست کند / ارتباط غیرالکترونیکی در زبان غیررسمی و رسانه ای: اشاره به ارسال نامه یا بسته از طریق پست سنتی ...
🔸 معادل فارسی: سرتیپ دوم / ژنرال جزء / ژنرال دو ستاره در زبان نظامی: مخفف **Major General**، یکی از درجات عالی رتبه در ارتش، معمولاً بالاتر از ** ...
🔸 معادل فارسی: مسیر غیررسمی ارتباط / کانال پشت پرده / گفت وگوی غیرعلنی / ارتباط موازی دیپلماتیک در زبان سیاسی و دیپلماتیک: اشاره به ارتباطات یا م ...
🔸 معادل فارسی: تنظیم کردن / دقیق سازی / سنجش هدفمند / میزان سازی در زبان فنی و راهبردی: اشاره به تنظیم دقیق شدت، زمان، یا اثر یک اقدام برای دستیا ...
داروی Olaparib یکی از داروهای مهم در درمان سرطان پروستات پیشرفته است که به گروه داروهای مهارکننده ی PARP تعلق دارد. این دارو در مردانی با سرطان پروست ...
🔸 معادل فارسی: نقطه ی اوج نوآوری / مرز تحول / خط مقدم فناوری در زبان استعاری و تخصصی: اشاره به پیشرفته ترین، نوآورانه ترین، یا تحول سازترین بخش ...
🔸 معادل فارسی: توده / برجستگی / غده ی غیرعادی در زبان پزشکی و اطلاع رسانی عمومی: اشاره به توده ای قابل لمس در بدن که ممکن است نشانه ی بیماری، الت ...
🔸 معادل فارسی: سلامت ناحیه ی تناسلی / بهداشت جنسی و لگنی در زبان غیررسمی و فرهنگی: اشاره به سلامت اندام های تناسلی، لگن، مثانه، پروستات، یا عملکر ...
🔸 معادل فارسی: پیچاندن / چرخاندن مارپیچی / حرکت پیچشی / پیچ دادن در زبان ورزشی و تصویری: اشاره به حرکت چرخشی و مارپیچی دست یا بدن برای افزایش ثبا ...
🔸 معادل فارسی: درست انجام دادن / ماهرانه زدن / قلق گیری کردن / قاپیدن موفقیت در زبان محاوره ای و انگیزشی: اشاره به انجام موفق، دقیق، یا بی نقص یک ...
پیش دیابت وضعیتی است که در آن میزان قند خون بالاتر از حد نرمال است اما هنوز به مرحله ای نرسیده که بیماری دیابت نوع ۲ تشخیص داده شود. پیش دیابت هشداری ...
متفورمین ( Metformin ) یک داروی خوراکی است که عمدتاً برای درمان دیابت نوع ۲ تجویز می شود. این دارو با بهبود حساسیت بدن به انسولین و کاهش تولید گلوکز ...
🔸 معادل فارسی: رابطه ی نسبی/ رابطه ی زیستی / نسبت خونی / پیوند نسبی در زبان حقوقی و خانوادگی: اشاره به رابطه ای که از طریق تولد یا پیوند زیستی بی ...
( رفتاری – روان شناختی ) : فردی که از ابراز احساسات، محبت، یا اطلاعات به طور عمدی خودداری می کند—گاه به عنوان ابزار کنترل یا محافظت مثال: He’s an em ...
🔸 معادل فارسی: حبس قطعی / زندان ادامه دار / حکم زندان تثبیت شده در زبان حقوقی و قضایی: اشاره به حالتی که حکم زندان توسط دادگاه تأیید، تمدید، یا ت ...
🔸 معادل های فارسی: انفال/اموال عمومی / دارایی عمومی / ملک دولتی / دارایی متعلق به عموم در زبان حقوقی، شهری، و اجتماعی: اشاره به دارایی هایی که مت ...
🔸 معادل های فارسی: حق قطع همکاری / مزایا یا پاداش پایان خدمت / غرامت اخراج / پرداخت جدایی در زبان حقوقی و منابع انسانی: پرداختی که کارفرما هنگام ...
🔸 معادل های فارسی: تأیید وصیت نامه / رسیدگی قضایی به ارث / اجرای قانونی وصیت، حصر وراثت در زبان حقوقی و قضایی: فرآیند رسمی ای که طی آن دادگاه وصی ...
کامن لا ( Common law ) نظام حقوقی ای است که از قرن یازدهم میلادی توسط دادگاه های شاهی انگلستان شکل گرفت و مبنای حقوق بسیاری از کشورهای انگلیسی زبان، ...
🔸 معادل های فارسی: صندوق خیریه / وقف خیریه / تراست عام المنفعه در زبان حقوقی و مالی: نهاد یا سازوکار حقوقی ای که در آن دارایی ها برای اهداف خیریه ...
🔸 معادل های فارسی: شرکت خیریه / مؤسسه عام المنفعه / نهاد نیکوکارانه / شرکت وقف شده برای امور خیر در زبان حقوقی و مالیاتی: نوعی نهاد یا شرکت که با ...
اِلِموسِنِری ________________________________________ 🔸 معادل های فارسی: خیریه ای / وابسته به صدقه / نیکوکارانه / وقف شده برای کمک در زبان ادبی، ...
🔸 معادل های فارسی: گزینشی / تلفیقی / ترکیبی / چندسبکی / چندمنبعی در زبان فرهنگی، زیبایی شناسی، یا فکری: اشاره به سبکی یا رویکردی که عناصر متنوع، ...
🔸 معادل های فارسی ( بسته به زمینه ) : - دانش آموز/دانشجوی مرفه و خوش پوش - تیپ کلاسیک و تمیز / استایل دانشگاهی - بچه پولدار منضبط / تیپ بورژوا ...
مغالطه false dilemma یا دوگانگی کاذب زمانی رخ می دهد که در یک استدلال یا بحث، فقط دو گزینه به عنوان انتخاب های ممکن مطرح شوند در حالی که گزینه های بی ...
یک اصطلاح لاتین به معنی به شخص است که در منطق به اشتباه منطقی یا مغالطه ای اطلاق می شود که در آن به جای پاسخ دادن به استدلال یا موضوع بحث، به شخصیت، ...
🔸 معادل فارسی: مغالطه آمیز / نادرست / گمراه کننده / فریبنده در زبان منطقی و انتقادی: اشاره به استدلال، باور، یا ادعایی که بر پایه ی منطق نادرست ی ...
یک edge node ( نود لبه ) در شبکه های کامپیوتری به دستگاه یا ماشین محاسباتی گفته می شود که در نزدیکی منبع داده، یعنی در �لبه� شبکه، قرار می گیرد و وظی ...
🔸 معادل فارسی: به طور موقت برنامه ریزی کردن / در تقویم نوشتن ( غیرقطعی ) / رزرو موقت جلسه در زبان اداری یا محاوره ای: اشاره به ثبت موقت یک جلسه ی ...
🔸 معادل فارسی: یادداشت کردن / سریع نوشتن / ثبت فوری در زبان محاوره ای یا کاربردی: نوشتن سریع و مختصر اطلاعات، معمولاً برای حفظ یا یادآوری ______ ...
🔸 معادل فارسی: فرستادن / اعزام کردن / تبعید کردن / روانه کردن در زبان محاوره ای یا استعاری: اشاره به فرستادن کسی یا چیزی به مکان دیگر، اغلب با حس ...
🔸 معادل فارسی: رها کردن / کنار گذاشتن / ترک کردن / انداختن روی چیزی در زبان محاوره ای، احساسی، یا توصیفی: می تواند به پایان دادن یک رابطه، کنار گ ...
🔸 معادل فارسی: با سرعت پایین رفتن / با شتاب پایین آمدن / زیپ لباس را باز کردن ( بسته به زمینه ) در زبان محاوره ای یا توصیفی: می تواند به حرکت سری ...
🔸 معادل فارسی: غیراشباع / اشباع نشده / دارای ظرفیت آزاد در زبان علمی و تغذیه ای: اشاره به ماده ای که هنوز ظرفیت جذب یا واکنش دارد—به ویژه در چربی ...
🔸 معادل فارسی: بیان کردن / گفتن / توضیح دادن / مطرح کردن در زبان محاوره ای یا نوشتار توضیحی: نحوه ای که کسی چیزی را بیان می کند، به ویژه در نقل ق ...
🔸 معادل فارسی: استخراج کردن / بیرون کشیدن / روشن کردن تدریجی / تحلیل و تفکیک کردن در زبان علمی و تحلیلی: به تدریج کشف کردن یا روشن ساختن رابطه ای ...
ژن BRCA ( براکا ) به دو ژن مهم به نام های BRCA1 و BRCA2 اشاره دارد که در بدن انسان وجود دارند و نقش اساسی در حفظ سلامت DNA و جلوگیری از رشد غیرقابل ک ...
شارلمانی ( با نام های دیگر شارل یکم فرانسه، کارل بزرگ، به لاتین Carolus Magnus ) پادشاه فرانک ها از سال ۷۶۸ میلادی و امپراتور روم مقدس از سال ۸۰۰ تا ...