پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٠,٩١٢)
🔹 بیست دلاری ( در اسلنگ مالی ) / اره دو تیغه ای ( در صنعت ) 🔸 تعریف ها: ( اسلنگ مالی – آمریکایی ) : در زبان عامیانه ی آمریکایی، Double Saw به اسک ...
🔸 تعریف ها: ( مالی – غیررسمی ) : در برخی محافل، اصطلاح Watermelon به اسکناس صد دلاری اشاره داره، به ویژه به خاطر رنگ سبز تیره ی پشت اسکناس که شبیه ...
🔹 صد دلار / یه صد تایی 🔸 تعریف عامیانه: در زبان عامیانه، Century به عنوان اصطلاحی برای صد دلار آمریکا استفاده می شه. این واژه از معنای اصلی خودش ی ...
🔹 استفراغ کردن در توالت / بالا آوردن با شدت و طنز 🔹 مثال ها: You're looking pale—do you need to talk to Ralph on the big white phone? رنگت پریده—ن ...
🔹 بالا آوردن / استفراغ کردن با شدت / تهوع انفجاری! 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی Yarf به شکل طنزآمیز و غیررسمی برای توصیف عمل استفراغ کردن استفاده می شه، ...
🔹 استفراغ کردن / بالا آوردن / تهوع شدید 🔸 تعریف ها: ( فعل – غیررسمی ) : به معنای استفراغ کردن، به ویژه در اثر مصرف زیاد الکل، بیماری یا دریازدگی م ...
🔹 بالا آوردن غذاها! / استفراغ کردن با شدت / خالی کردن معده به سبک انفجاری! 🔸 تعریف عامیانه: اصطلاح Blow Groceries به شکل طنزآمیز برای توصیف عمل است ...
🔹: لب هات رو جمع کن ( برای بوسه ) / آماده ی بوسه شو! / لب هات رو غنچه کن 🔸 تعریف ها: ( عاشقانه – عامیانه ) : جمع کردن لب ها به حالت بوسه، معمولاً ...
🔹 به سلامتی! / نوش جان! / پاینده باشی! 🔸 تعریف فرهنگی و کاربردی: واژه ی Kippis در زبان فنلاندی معادل اصطلاح انگلیسی "Cheers!" هست و هنگام: بالا بر ...
🔹 خیلی دوستت دارم / عشق فراوون / با کلی محبت 🔸 تعریف کاربردی: عبارت Much love به صورت غیررسمی در انتهای مکالمه یا پیام استفاده می شه برای: ابراز ع ...
🔹 تو خیلی باحالی! / محشر و بی نظیری! / تو ته جذابیتی! نشون دهنده ی اینکه طرف مقابل به شدت خوش حال کننده، خفن، و درجه یکه 🔹 مترادف ها: You’re awesom ...
👈عینک دودی / عینک آفتابی با لنز تیره / عینک دودگرفته 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی Smoked Specs به صورت غیررسمی برای توصیف عینک هایی استفاده می شه که: ل ...
🔹گوشت دودی شده ی اسپک / ژامبون دودی آلپ نشین / کالباس سنتی دودی 🔸 تعریف و منشأ: Speck نوعی گوشت خوک نمکی و دودی شده ست که از ناحیه ی South Tyrol در ...
🔹خواهر - رفیق / خواهر صمیمی / خواهر و بهترین دوست هم زمان 🔸 تعریف عامیانه: اصطلاح Bestie Sister به خواهر یا خواهری گفته می شه که: نه تنها رابطه ی ...
🔹 پیرمرد / سالخورده خردمند / شخصیت پدرسالار سنتی 🔸 تعریف ها: ( لاتین کلاسیک ) : واژه ی Senex در زبان لاتین به معنای مرد سالخورده یا پیرمرد هست. ری ...
🔹 پیرمرد غرغرو / پیرمرد خرفت و کله شق / پیرمرد عجیب وغریب 🔸 تعریف عامیانه: اصطلاح Old Goat معمولاً به مردی مسن اطلاق می شه که: رفتارهای عجیب، سرسخ ...
🔹 معادل فارسی پیشنهادی: پیرمرد قدیمی نگر / آدم از مد افتاده / محافظه کار خشک 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی Fogey به فردی اطلاق می شه که: نگرش های سنتی و ...
🔹پیرمرد عجیب وغریب / پیرمرد غرغرو / پیرمرد خرفت و بانمک 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی Old Coot معمولاً به مردی مسن اطلاق می شه که: رفتارهای عجیب، غرغرو ...
🔹خانم نقره ای جذاب / زن سالخورده ی خوش تیپ / بانوی مو خاکستری دل ربا 🔸 تعریف عامیانه و فرهنگی: اصطلاح Silver Vixen به زنی اشاره داره که: - موهای ...
👈 روباه نقره ای / مرد جذاب مو خاکستری / پیرمرد خوش تیپ 🔸 تعریف ها: ( زیست شناسی ) : گونه ای از روباه قرمز با جهش رنگی که موهای سیاه با نوک سفید یا ...
🔹 شهروند سالمند / فرد بازنشسته / سالخورده محترم 🔸 تعریف ها: 1 - ( رسمی ) : فردی که به سن بازنشستگی رسیده—معمولاً ۶۰ یا ۶۵ سال به بالا—و ممکنه از مز ...
🔹پیر کردن کسی / سال به عمر کسی اضافه کردن ( به صورت استعاری ) / فرسوده کردن از نظر ظاهری یا روحی 🔸 تعریف عامیانه و استعاری: این اصطلاح زمانی استفاد ...
🔹 پیرزن تپلی و بانمک / خانم تپل و سالخورده / پیرزن گرد و دوست داشتنی 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی Flumpnugget در منابع اسلنگ مثل Urban Dictionary به صور ...
🔹 اصطلاح: CCRC ( مخفف – Continuing Care Retirement Community ) 🔹جامعه بازنشستگی با مراقبت پیوسته / کمپ مراقبتی سالمندان با خدمات چندمرحله ای / مرک ...
🔹پوست و استخوان / فرد بسیار لاغر و نحیف / اسکلت متحرک 🔸 تعریف عامیانه: اصطلاح Bag of Bones به فرد یا حیوانی اشاره داره که: بسیار لاغر و نحیفه است ...
🔹شماره قدیمی نشریه / چیز یا فرد از مد افتاده / نسخه ی گذشته 🔸 تعریف ها: ( رسمی – نشریات ) : نسخه ای از روزنامه، مجله یا نشریه که مربوط به تاریخ گذ ...
🔹 افت آبجویی / نعوظ ناتوانی ناشی از مصرف زیاد الکل / شل شدگی الکلی Brewer’s droop اصطلاحی عامیانه در زبان انگلیسی است که به ناتوانی موقت در حفظ یا ا ...
🔹 قرص آبی / ویگرا / داروی اختلال نعوظ 🔸 تعریف پزشکی و عامیانه: - در زمینه ی پزشکی، Blue Pill به صورت غیررسمی برای اشاره به داروی Viagra استفاده می ...
🔹 واژه: Otōsan / お父さん ( اسم – ژاپنی ) 🔹 پدر / بابا / پدر محترم 🔹 مثال های ژاپنی: お父さん、今日は早く帰ってくる? Otōsan, kyō wa hayaku kaette kuru? بابا، امرو ...
🔹پدر / بابا / والد مرد 🔸 تعریف ها: 1 - ( معنای اصلی ) : واژه ی Vater در زبان آلمانی به معنای پدر یا والد مرد هست. این واژه در مکالمات روزمره، اسناد ...
🔹 پدر خانواده / رئیس خانوار / پدرسالار 🔸 تعریف ها: ( معنای عمومی ) : مردی که رئیس یا سرپرست خانواده است—معمولاً پدر یا پدربزرگ. در این معنا، واژه ...
🔹 بابای خرس گونه / پدر محافظ / بابای پرابهت و مهربان 🔸 تعریف و کاربرد معنایی: 1 - در فضای خانوادگی: توصیف پدری که حامی، مراقب، و محافظ بچه هاست گ ...
🔹 بابا جون / پدربزرگ عزیز / بابای مهربون واژه ی Poppy به عنوان اصطلاحی محبت آمیز و کودکانه برای اشاره به پدر یا پدربزرگ استفاده می شه. این واژه معمو ...
🔹 پدر یک روزه / بابای آخر هفته ای / پدر غایب جز روزهای یکشنبه 🔸 تعریف عامیانه: اصطلاح Sunday Dad به پدری گفته می شه که: فقط در روزهای یکشنبه یا آخ ...
🔹 ناپدری / بابای ناتنی / شوهر مادر 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی stepdude به صورت غیررسمی و دوستانه برای اشاره به مردی استفاده می شه که: با مادر فرد ازد ...
به پدری گفته می شود که به طور افراطی در مسیر حرفه ای هنری فرزندش دخالت می کند—مثل بازیگری، خوانندگی یا رقص. این اصطلاح معمولاً بار منفی دارد و نشان د ...
🔹 پدر / بابا / پیرمرد خونه 🔸 تعریف عامیانه: در زبان Cockney ( گویش عامیانه شرق لندن ) ، اصطلاحات قافیه دار ساخته می شن تا معنای اصلی رو پنهان کنن ی ...
🔹دستگاه شکافنده / قاتل زنجیره ای / چیز فوق العاده / ترک خفن 🔹 مثال ها: That concert was a ripper! اون کنسرت واقعاً ترک خفنی بود! He’s a ripper on ...
🔹 ریتم دار و مناسب رقص / پر جنب وجوش / موزیک شاد و پرانرژی 🔸 تعریف ها: ( در موسیقی ) : به آهنگی گفته می شه که ریتم تند، شاد و مناسب رقصیدن داره—نو ...
🔹آهنگ فوق العاده پرانرژی و جذاب / قطعه ی موسیقی ناب و هیجانی / ترکِ خفن 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی jamsauce به صورت غیررسمی برای توصیف آهنگی استفاده م ...
👈 گورگون / زن ترسناک و دلهره آور / موجود افسانه ای با موهای مارگونه 🔸 تعریف ها: ( اسطوره ای ) : در اسطوره های یونان، Gorgons سه خواهر افسانه ای بو ...
🔹 فرد بسیار لاغر و استخوانی / نحیف و ژنده پوش ( معنای استعاری ) : فردی که بسیار لاغر، استخوانی، و گاه ژنده پوش به نظر می رسه—طوری که ظاهرش یادآور م ...
🔹 جن شیطونک مکانیکی / موجود خیالی خرابکار / اشکال مرموز فنی 🔸 تعریف ها: ( موجود خیالی ) : موجود کوچولوی خیالی و شیطون که گفته می شه باعث خرابی های ...
🔹 موجود عجیب الخلقه / فرد یا چیز نازیبا و غیرعادی 🔸 تعریف عامیانه: در زبان غیررسمی، به ویژه در فضای اینترنت یا مکالمات طنز، mutant ممکنه برای توصیف ...
🔹همه چیزش خوبه جز صورتش / بدچهره با اندام جذاب / ظاهر ناقص این اصطلاح معمولاً برای توصیف زنی استفاده می شه که اندام جذاب و دل پسند داره، اما صورتش ا ...
🔹 وحشتناک زشت / زشتِ زشت / زننده از نظر ظاهری 🔸 تعریف عامیانه: واژه ی fugly ترکیبی از دو واژه ی fucking ugly هست و به صورت غیررسمی برای توصیف چیزی ...
🔹به شدت زشت / وحشتناک زشت / زشتِ زشت در واقع، واژه ی butt ( باسن ) در این ترکیب نقش تقویتی داره—یعنی: "زشت به اندازه ی باسن!" یا "زشت در حدی که آدم ...
🔹وعده ی کامل غذایی / غذای چندمرحله ای / پذیرایی چند دوره ای 🔸 تعریف کلی: اصطلاح Full Course Meal به وعده ای گفته می شه که شامل چند مرحله ی غذایی مت ...
🔹بی نقص! / عالیه! / شاهکار! ( با حرکت نمادین بوسه ی سر انگشتان ) 🔸 تعریف عامیانه: عبارت Chef’s Kiss هم به صورت ژست فیزیکی و هم به صورت بیان نوشتار ...
🔹 خوش طعم / دلپذیر / جذاب و وسوسه انگیز 🔸 تعریف ها: ( در مورد غذا ) : چیزی که بسیار خوش طعم، دلپذیر و اشتهابرانگیز باشه. مثال: a toothsome pie → پ ...