پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٩,٨٣٧)

بازدید
٩,٧٢٩
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

در روانشناسی، اصطلاح تیپ استخوانی یا تیپ بدنی به طبقه بندی افراد بر اساس ساختار و فرم بدنشان اشاره دارد و ارتباط آن با ویژگی های شخصیتی مورد بررسی قر ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

**TCM** مخفف عبارت **Traditional Chinese Medicine** است که در فارسی به عنوان �طب سنتی چینی� شناخته می شود. این سیستم پزشکی چند هزار ساله، بر پایه فلس ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

**کورتیزول** یکی از مهمترین هورمون های بدن است که نقش های حیاتی و گسترده ای در حفظ سلامت ایفا می کند. این هورمون توسط غدد فوق کلیوی ( آدرنال ) تولید ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

با امتیازات زیاد متولد شدن، موفقیت بدون تلاش واقعی متولد شدن در شرایطی که فرد از ابتدا مزایای زیادی دارد، اما به اشتباه تصور می کند که موفقیتش کاملا ...

پیشنهاد
٠

از بدو تولد ثروتمند بودن مترادف؛ privileged, wealthy from birth, born into money, fortunate, born to the purple مثال؛ He never had to work hard—he wa ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

به طور ساده بیان کردن توضیح دادن یک موضوع به شکلی واضح، مستقیم و قابل فهم است. این اصطلاح معمولاً زمانی استفاده می شود که یک موضوع پیچیده نیاز به سا ...

پیشنهاد
٠

وقتی شرایط سخت می شود، وقتی مجبور به اقدام می شویم زمانی است که وضعیت بحرانی، فوری یا نیازمند اقدام قاطع می شود. این اصطلاح نشان می دهد که وقتی همه ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ generally speaking, overall, on the whole, for the most part, in general مثال؛ By and large, the project was successful, despite some minor s ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ VIP, high - flyer, bigwig, mogul, tycoon, powerhouse, top dog مثال؛ He became a big shot in the tech industry after launching his startup. ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ star performer, main act, featured artist, top billing, lead entertainer مثال؛ The festival’s headliner will be announced next week. She wo ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

/ɛl ˈhɛ. feɪ/ ال خِفِی یا اِل حِفِی رئیس، رهبر، فرد قدرتمند یک اصطلاح اسپانیایی به معنای "رئیس" یا "رهبر" است. این واژه معمولاً برای اشاره به فردی در ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مهارت و دانش لازم داشتن داشتن دانش، مهارت یا تخصص مورد نیاز برای انجام موفقیت آمیز یک کار است. این اصطلاح معمولاً به تجربه عملی و توانایی فنی اشاره ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

( Adjective ) / ماهر، چابک، زبردست چابکی، سرعت و دقت در حرکت، به ویژه با دست ها است. همچنین می تواند به چالاکی ذهنی، زیرکی یا توانایی مدیریت موقعیت ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تیزهوش، سریع فهم درک سریع و یادگیری آسان یک موضوع است. این اصطلاح فردی را توصیف می کند که بدون نیاز به توضیح زیاد، مفاهیم جدید را به سرعت متوجه می ش ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ physically fit, strong, healthy, capable, robust, well - conditioned مثال؛ Only able - bodied individuals were selected for the rescue missio ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مهارت داشتن، توانایی داشتن داشتن توانایی لازم برای انجام کاری به صورت حرفه ای و تأثیرگذار است. این اصطلاح معمولاً در زمینه های موسیقی، ورزش، تجارت و ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

استعداد داشتن برای چیزی داشتن مهارت یا توانایی طبیعی در انجام کاری به صورت ماهرانه و بدون زحمت زیاد است. این اصطلاح نشان دهنده تسلط ذاتی یا درک شهود ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوست، رفیق پالسکی" یک اصطلاح عامیانه برای دوست یا رفیق است که معمولاً به شکل غیررسمی و دوستانه استفاده می شود. این واژه احساس صمیمیت، آشنایی و رفاقت ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

گروه، همراهان، هم دستان در زبان عامیانه، cohorts به گروهی از افراد که ویژگی، هدف یا ارتباط مشترکی دارند اشاره دارد. این اصطلاح می تواند همراهان، همکا ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

نیاز شدید، اضطرار یک نیاز فوری و شدید به چیزی است که اغلب احساس اضطرار، درماندگی یا ضرورت شدید را نشان می دهد. این اصطلاح معمولاً برای توصیف موقعیت ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشتیاق شدید، میل شدید یک اصطلاح عامیانه است که به اشتیاق شدید، میل عمیق یا ولع برای چیزی اشاره دارد. این واژه معمولاً برای توصیف تمایلات شدید، چه بر ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مقدار بسیار زیاد یک اصطلاح عامیانه طنزآمیز است که برای توصیف یک مقدار بسیار زیاد و نامشخص به کار می رود، معمولاً به صورت اغراق آمیز. این واژه اغلب ب ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

بالاخره، در نهایت، پس از مدت طولانی این اصطلاح احساس آسودگی، رضایت یا هیجان را هنگام وقوع یک اتفاق مورد انتظار نشان می دهد. مترادف؛ finally, at last ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Wrap Up the Loose Ends ( Slang ) / تکمیل جزئیات نهایی، بستن پرونده انجام کارهای ناتمام، حل مسائل باقی مانده یا نهایی کردن جزئیات قبل از پایان یک موض ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Close the Book on ( Slang ) / پایان دادن به یک موضوع، بستن پرونده پایان دادن، نهایی کردن یا متوقف کردن رسیدگی به یک موضوع، مسئله یا رویداد است. این ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Cap It All Off ( Slang ) / تکمیل کردن، به پایان رساندن به شکلی خاص به پایان رساندن یک اتفاق یا تجربه به شکلی خاص و برجسته است. این اصطلاح معمولاً زم ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Cash - Out ( Slang ) / نقد کردن، تسویه حساب نقد کردن/ برداشت پول از حساب، تبدیل دارایی ها به پول نقد یا خرج کردن مقدار زیادی پول است. این اصطلاح معمو ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chalk It Up ( Slang ) / نسبت دادن، پذیرفتن نتیجه نسبت دادن/ تخصیص یک نتیجه یا وضعیت به یک علت خاص است. این اصطلاح معمولاً پذیرش یک واقعیت یا توضیح را ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chalk ( Slang ) / اعتبار دادن، پیش بینی بر اساس احتمال بالا در زبان عامیانه، "chalk" به ترجیح دادن نتیجه ای که بیشترین احتمال وقوع را دارد اشاره دارد ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Checkmate ( Slang ) / پرداخت نهایی، تسویه حساب در زبان عامیانه، "checkmate" می تواند به پرداخت نهایی یا تسویه حساب یک بدهی یا صورتحساب اشاره کند و به ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chit ( Slang ) / یادداشت، بدهی، امتیاز سیاسی 1 - یادداشت یا رسید کوچک، معمولاً در زمینه های مالی یا نظامی. 2 - بدهی یا لطفی که باید جبران شود، به و ...

پیشنهاد
٠

Put One’s Best Foot Forward / بهترین تلاش را کردن کوشش برای ایجاد تأثیر مثبت یا ارائه بهترین عملکرد است. این اصطلاح معمولاً در موقعیت های حرفه ای، اج ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Show Off One’s Game ( Slang ) / نمایش دادن مهارت ها و توانایی ها به رخ کشیدن مهارت ها، استعدادها یا تخصص به صورت مطمئن و تأثیرگذار است. این اصطلاح م ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To showcase the goods means to proudly present or display one's talents, skills, or valuable possessions. It is often used in contexts where someone ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Put on a Show ( Slang ) / نمایش دادن، تظاهر کردن اجرای چیزی به صورت اغراق آمیز یا نمایشی است، معمولاً برای جلب توجه دیگران یا پنهان کردن احساسات واقع ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ wealthy, rich, affluent, well - off, prosperous, مثال؛ He comes from a well - heeled family with old money. The city’s most well - heeled ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To swim in it means to have an overwhelming amount of something, often referring to money, possessions, work, or emotions. It conveys the idea of bei ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "scads" refers to a large number or excessive amount of something, often used informally to emphasize abundance. It is commonly applied to ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "gobs" refers to a large quantity or excessive amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can describe money, fo ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "mountains" refers to a significant or plentiful amount of something, emphasizing abundance or excess. It is often used to describe large q ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Heaps refers to a large quantity or amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can also mean piles or stacks of objects ga ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Boatloads refers to a large quantity or amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can also mean the amount of cargo or pa ...

پیشنهاد
٠

To get something off your chest means to express feelings, worries, or concerns that have been bothering you, often leading to a sense of relief. It ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

دو معنی اصلی دارد: معنای واقعی: قرار دادن چیزی در معرض هوای تازه برای از بین بردن بو یا بهبود تازگی، مانند تهویه اتاق یا لباس. معنای استعاری: بیان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To chat up means to flirt with someone by engaging in conversation, often with the intention of attracting their interest or forming a connection. It ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مذاکره یا گفتگو کردن بین طرف های مخالف، معمولاً برای رسیدن به توافق یا حل اختلاف. این واژه بیشتر در زمینه مذاکرات صلح، دیپلماسی یا گفتگوهای استراتژیک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In slang, jaw can mean talking excessively, chatting idly, or engaging in casual conversation. It often implies long - winded or pointless discussion ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To air ideas means to express or share thoughts, opinions, or suggestions openly, often in discussions or brainstorming sessions. "بیان کردن ایده ه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To pick someone’s brain means to ask them for advice, knowledge, or expertise on a particular subject. It is often used when seeking insight from som ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گفتگوی غیررسمی/ به بحث گروهی آزاد و خودمانی گفته می شود که معمولاً شامل گفتگوهای دوستانه، بحث های آزاد یا داستان گویی بین دوستان یا همکاران است. این ...