پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٩١٢)

بازدید
١١,٥٤٥
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 پول / ثروت / مال / درآمد ( معمولاً با بار منفی طمع یا فساد ) اغلب در متون ادبی و انتقادی به کار می رود تا به طمع، حرص یا کسب درآمد ناپاک یا غیر ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ثروت نامشروع / مال حرام / دزدی یا غنیمت / پول بادآورده 🔹 مثال ها: He amassed great pelf through dishonest dealings. او ثروت زیادی از طریق معامل ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی خانمان / آدم ولگرد / کسی که در خیابان یا پناهگاه های ارزان می خوابد 🔹 مثال ها: He’s just a dosser who sleeps in cheap hostels and avoids work. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف کاربردی: 1 - ( شیمی و صنعت ) : مایعی که از طریق تقطیر به دست میاد؛ یعنی بخار حاصل از جوشاندن ماده ای جمع آوری و تبدیل به مایع خالص می شه. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف کاربردی: در زبان غیررسمی، به ویژه در زمینه ی نوشیدنی ها: Hard Stuff به نوشیدنی های الکلی با درصد بالا اطلاق می شه معمولاً شامل ویسکی، ودکا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها بر اساس نقش دستوری: 1 - ( اسم – نوشیدنی ) : یک نوشیدنی الکلی، به ویژه در گفت وگوهای غیررسمی یا طنزآمیز. مثال: Her favorite tipple is a ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( نوشیدنی – رایج ) : وقتی نوشیدنی الکلی، به ویژه ویسکی یا بوربِن، بدون آب و فقط با یخ سرو می شه. مثال: I’ll have a Scotch on the r ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔸 تعریف ها بر اساس کاربرد: 1 - ( نوشیدنی – رایج ) : نوعی ویسکی آمریکایی که حداقل ۵۱٪ از ذرت تهیه می شه و در بشکه های چوب بلوط سوخته نگهداری می شه. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**اسکاتچ** معمولاً به **ویسکی اسکاتلندی** اشاره دارد، نوعی ویسکی که در کشور اسکاتلند تولید می شود و قوانین سخت گیرانه ای برای تولید آن وجود دارد. - ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در فضای غیررسمی، به ویژه در میان طرفداران ویسکی، brown water به عنوان لقب شوخ طبعانه برای نوشیدنی های الکلی تیره رنگ مثل ویسکی، براندی یا رام استفاده ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 حبس عاشقانه / قفل احساسی / عشق در بند / عاشقانه ی محدودشده 🔸 تعریف ها: ( استعاری – احساسی ) : حالتی که فرد درگیر احساسات شدید عاشقانه شده ولی به ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح L - Bomb مخفف و استعاره ای از "Love Bomb" یا گفتن ناگهانی "I love you" به کسیه—به ویژه وقتی طرف مقابل آمادگی شنیدنش رو نداره یا رابطه هنوز در ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ILYSM مخفف عبارت "I Love You So Much" هست و برای بیان عشق و علاقه ی شدید به کسی استفاده می شه. این اصطلاح معمولاً در پیام های عاشقانه، دوستانه یا خان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 دل دادگی بی ثمر / غرق خیال کسی شدن / با حسرت به کسی فکر کردن / عاشقانه در فکر کسی بودن 🔹 مثال ها: She’s been mooning over that actor for weeks. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

### تعریف و ویژگی ها **جلابه** ( Djellaba یا Jillaba ) یک پوشاک سنتی و بلند با آستین های گشاد و کلاه نوک تیز است که هم مردان و هم زنان در مناطق مغرب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**کیمونو** یک پوشاک سنتی ژاپنی است که تاریخچه ای بسیار طولانی و غنی دارد و طی قرون متمادی تکامل یافته است. ### تاریخچه کیمونو - نخستین شکل های لبا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( طراحی داخلی – رایج ) : پارچه هایی که به صورت آویزان و چین دار برای تزئین فضا استفاده می شن؛ مثل پرده های سنگین، رومیزی های آویزان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹پز دادن / خودنمایی کردن / شیک و پرزرق وبرق / فخر فروشی / استایل لوکس 🔹 مثال ها: He was swanking about in his new sports car. داشت با ماشین اسپرت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مدباز افراطی / مدپرست نمایشی / فشن بازِ دنبال مد / استایل چیِ خودنما 🔸 تعریف کاربردی: ( اسلنگ مد و استایل ) : فردی که به شدت دنبال ترندهای مد رو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 با تمرکز کامل کار کردن / بی وقفه تلاش کردن / سر در کار داشتن 🔹 مثال : If you keep your nose to the grindstone, you’ll finish the project on time ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 جون کندن / خرکاری کردن / بی وقفه تلاش کردن / عرق ریختن برای انجام کاری 🔹 مثال ها: She busted her hump to get the house cleaned before guests arr ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹سهم خود را ادا کردن / خرج خود را درآوردن / مستحق بودن برای نگهداری / به اندازه ی مزایا تلاش کردن 🔹 مثال ها: She earns her keep by doing all the h ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال ها: She always pulls her weight in group assignments. همیشه در پروژه های گروهی سهم خودش رو درست انجام می ده. The team is frustrated becaus ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 جون کندن پای اجاق / خرکاری آشپزخونه ای / پخت وپز طاقت فرسا / عرق ریختن پای قابلمه 🔹 مثال ها: She’s always slaving over a hot stove for her famil ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( استعاری – فرهنگی ) : نماد روال تکراری، خسته کننده و بی پایان زندگی یا کار؛ مثل رفت وآمد روزانه، وظایف شغلی یا مسئولیت های خانوادگی. I’m tired of t ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معدن نمک / کار طاقت فرسا / خرکاری روزانه / محل زجر شغلی 🔹 مثال ها: He works in a real salt mine in Poland. اون واقعاً توی یه معدن نمک در لهستان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 جون کندن / بی وقفه کار کردن / بی مزد و منت کار کردن /خرکاری کردن 🔹 مثال ها: She slaved away in the kitchen all afternoon. تمام بعدازظهر توی آشپز ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 سیب زمینی / سیب زمینی خاکی / کنگر فرنگی اورشلیم / سیب زمینی زمینی 🔹 مثال ها: The sky pirates were eating baked snowbird and earthapple mash. دزد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی Caldar به عنوان اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به سیب زمینی استفاده می شه، به ویژه در زمینه ی آشپزی یا گفت وگوهای دوستانه. مثال ها: These caldar ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( رسمی – زبان روسی ) : شکل کوچک نمایی و محبت آمیز واژه ی brat ( برادر ) در روسی؛ یعنی برادر کوچک تر یا عزیز. در روسی: братишка مثال: Как дела, ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**ملامتی** ( در عربی: ملامتیه ) یکی از جریان های مهم عرفانی و اخلاقی در تاریخ تصوف اسلامی است که پیروان آن به �ملامتیان� شهرت دارند. این جریان از قرن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه آمریکایی ) : در برخی منابع، cold coffee به صورت طنزآمیز یا عامیانه برای اشاره به آبجو سرد استفاده می شه مثال: “Let’s meet up at the bar f ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توالت ( به صورت طنز ) ( طنزآمیز – عامیانه ) : در برخی منابع غیررسمی و شوخ طبعانه، Oval Office به عنوان لقب خنده دار برای توالت استفاده می شه—به ویژ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 عزیز دلم / بامزه جون / خرگوش کوچولو / عشق نازنین 🔸 تعریف ها: 1 - ( احساسی – عاشقانه ) : لقب محبت آمیز برای دوست دختر، دوست پسر یا شریک عاطفی؛ مثل ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 الهام بخش من / منبع خلاقیت من / مظهر الهام من 🔸 تعریف ها: 1 - ( شاعرانه – هنری ) : کسی یا چیزی که باعث برانگیختن احساسات، خلاقیت یا الهام هنری د ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیر زیرکی خندیدن / پنهانی خندیدن به کسی یا چیزی / خنده ی درونی و مخفیانه 🔹 مثال ها: She pretended to be sympathetic, but was laughing up her sleeve ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: ( عنوان بازی موبایلی ) : Screw Land 3D یک بازی پازلی سه بعدی ست که در آن بازیکن باید پیچ ها، مهره ها و پین ها را باز کند، بچرخاند و در ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال ها: Stop hitting me up for cash—I’m broke too! این قدر ازم پول نخواه—منم بی پولم! She hit her parents up for cash to pay rent. از پدر و ماد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( تبلیغاتی – غذایی ) : عبارتی احساسی و اغراق آمیز برای توصیف غذایی که به شدت لذیذ و دلپذیره—طوری که هر لقمه اش حس ورود به بهشت رو من ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( آلمانی – اسم ) : واژه ی رسمی برای مادر در زبان آلمانی؛ در موقعیت های رسمی یا نوشتاری استفاده می شه مثال: Meine Mutter ist�rztin. مادر من پزشک است. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 اصلاً برام مهم نیست / هیچ اهمیتی نمی دم / برام پشیزی ارزش نداره 🔹 مثال ها: She doesn’t care two hoots about fashion. اصلاً براش مهم نیست مد چی م ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 “جوان پررو” / “نوچه ی خودنما” / “چغوک بچه” 🔸 تعریف ها: ( عامیانه ) : جوان بی تجربه و پررویی که خود را باهوش تر یا مهم تر از دیگران نشان می دهد و ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**استحاله** در فقه اسلامی به معنای **تغییر ماهیت کامل یک شیء نجس به ماهیتی دیگر** است، به گونه ای که ماهیت قبلی آن به طور کامل از بین برود و ماهیت جد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( عمومی ) : تغییر چشمگیر در ظاهر، ماهیت یا ساختار چیزی یا کسی مثال: British society underwent a radical transformation. جامعه ی بریت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 همراه با وضعیت جاری / در کنار روند فعلی / هم زمان با ادامه ی وضعیت موجود 🔹 مثال ها: Coupled with the ongoing drought, the heatwave has devastate ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 هنوز تموم نشده / خیلی مونده تا تموم شه / ماجرا ادامه داره 🔹 مثال ها: Although the match seemed settled, the battle was far from over. با اینکه ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( فنی – آشپزخانه و آزمایشگاه ) : بخشی از اجاق گاز، بخاری یا چراغ که شعله یا گرما تولید می کنه. مثال: The stove has four burners. 2 ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( زندگی روزمره – غیررسمی ) : Zapper به عنوان اسلنگ برای ریموت کنترل تلویزیون یا دستگاه های الکترونیکی استفاده می شه. مثال: Hand me t ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: 1 - ( شخصیتی – اسلنگ عامیانه ) : Smartie به کسی گفته می شه که: خودش رو باهوش تر از بقیه نشون می ده گاهی خودنما، مغرور یا پُرادعا به نظ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - ( فنی – ارتباطات ) : Jammer دستگاهی الکترونیکی ست که با ارسال سیگنال های مزاحم در فرکانس خاص، باعث اختلال در ارتباطات بی سیم می شه. این دستگاه ها ...