outlast

/ˈaʊˌtlæst//ˌaʊtˈlɑːst/

معنی: بیشتر طول کشیدن از، بیشتر زنده بودن از
معانی دیگر: بیشتر عمر کردن، بیشتر دوام آوردن، بیشتر پایداری کردن، بیشتر مقاومت کردن، بیشتر طول کشیدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outlasts, outlasting, outlasted
• : تعریف: to last or live longer than.
مترادف: outlive, survive, weather
مشابه: endure, hold out, last, outwear, prevail

- Somehow this farm outlasted all the others in the area.
[ترجمه گوگل] به نوعی این مزرعه از تمام مزرعه های دیگر در منطقه دوام آورد
[ترجمه ترگمان] به هر حال این مزرعه بیش از همه در این منطقه از بقیه عمر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was sorrowful for her to outlast her sons, all of whom had been killed in the war.
[ترجمه گوگل] دوام آوردن پسرانش که همگی در جنگ کشته شده بودند برای او غم انگیز بود
[ترجمه ترگمان] برای او دردناک بود که از پسرانش باقی بماند، همه کسانی که در جنگ کشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. outlast one's (or its etc. ) usefulness
بیهوده بودن،دیگر به درد نخوردن،از حیز انتفاع افتادن

2. Rome Columns outlast the civilization that built them.
[ترجمه سمانه بازیار] ستون های رم، از تمدن هایی که آنهارا ساخته اند، باقی مانده است.
|
[ترجمه گوگل]ستون های رم بیشتر از تمدنی که آنها را ساخته است دوام می آورند
[ترجمه ترگمان]رم ستون ها از تمدن باقی می ماند که آن ها را ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The political system will outlast most of us.
[ترجمه گوگل]نظام سیاسی بیشتر از ما دوام خواهد آورد
[ترجمه ترگمان]نظام سیاسی از همه ما بیشتر عمر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These naturally dried flowers will outlast a bouquet of fresh blooms.
[ترجمه گوگل]این گل‌های خشک شده طبیعی از یک دسته گل‌های تازه دوام می‌آورند
[ترجمه ترگمان]این گل ها به طور طبیعی خشک از یک دسته گل از شکوفه های تازه عمر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A leather sofa will usually outlast a cloth one.
[ترجمه گوگل]یک مبل چرمی معمولاً از یک مبل پارچه ای بیشتر دوام می آورد
[ترجمه ترگمان]یک مبل چرمی معمولا از یک رومیزی کهنه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The legal process is long winded; it can outlast the life of the patent.
[ترجمه گوگل]روند قانونی طولانی است می تواند عمر اختراع را بیشتر کند
[ترجمه ترگمان]این روند قانونی طولانی است؛ این می تواند عمر حق اختراع را بیشتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even those leafless beech trees would outlast him.
[ترجمه گوگل]حتی آن درختان راش بی برگ هم از او دوام می آورند
[ترجمه ترگمان]حتی آن درختان بی برگ و برگ درختان چنار هم او را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People should listen to his music —it will outlast us all.
[ترجمه گوگل]مردم باید به موسیقی او گوش دهند - این موسیقی از همه ما بیشتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مردم باید به موسیقی او گوش بدهند - همه چیز از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can outlast the Energizer bunny.
[ترجمه گوگل]شما می توانید از اسم حیوان دست اموز Energizer دوام بیاورید
[ترجمه ترگمان] تو می تونی \"بانی\" رو از بین ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gold standard failed to outlast the Depression.
[ترجمه گوگل]استاندارد طلا نتوانست از رکود دوام بیاورد
[ترجمه ترگمان]استاندارد طلایی نتوانست از رکود اقتصادی بیشتر دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He will outlast me.
[ترجمه گوگل]او از من پیشی خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان] اون از من هم می مونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The old man is still in excellent health; so it's possible that he will outlast his wife.
[ترجمه گوگل]پیرمرد هنوز در سلامت کامل است بنابراین ممکن است او از همسرش دوام بیاورد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد هنوز سالم است، بنابراین امکانش هست که همسرش از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dissidents in Havana believe his regime would not long outlast the lifting of sanctions.
[ترجمه گوگل]مخالفان در هاوانا بر این باورند که رژیم او مدت زیادی از لغو تحریم ها دوام نخواهد آورد
[ترجمه ترگمان]مخالفان در هاوانا بر این باورند که رژیم او از بلند کردن تحریم ها فراتر نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The great use of life is to spend it for something that will outlast it. William James
[ترجمه گوگل]استفاده عالی از زندگی این است که آن را برای چیزی خرج کنیم که دوام بیشتری داشته باشد ویلیام جیمز
[ترجمه ترگمان]استفاده عظیم از زندگی این است که آن را برای چیزی که از آن عمر می کند خرج کند ویلیام جیمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیشتر طول کشیدن از (فعل)
outlast

بیشتر زنده بودن از (فعل)
survive, outlast, outlive

انگلیسی به انگلیسی

• last longer than; survive longer
if one thing outlasts another, it lives or exists longer than the other thing.

پیشنهاد کاربران

جان سالم به در بردن
زنده ماندن
Trees can outlast for many years
درختان می توانند سالها عمر کنند یا زنده بمانند
پیشی گرفتن
ادامه، دوام، تداوم، طولانی شدن، بقا
آخرین بار

بپرس