می سرخ از بساط سبزه میخورد چنین تا پشت بنمود این گل زرد چو خورشید از حصار لاجوردی علم زد بر سر دیوار زردی چو سلطان در هزیمت عود میسوخت علم را میدرید و چتر میدوخت عنان یک رکابی زیر میزد دو دستی با فلک شمشیر میزد چو عاجز گشت ازین خاک جگرتاب چو نیلوفر سپر افکند بر آب ✏ «نظامی»
می سرخ از بساط سبزه میخورد چنین تا پشت بنمود این گل زرد ✏ «نظامی»
در بیت«دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد گر چه او بالاتر است» چه ارایه ای به کار رفته است؟ الف) عکس ب) متناقض نما پ) اسلوب معادله ت) ایهام
در همه ی گزینه ها، متناقض نما (پارادوکس) به کار رفته است، به جز گزینه؟ الف) دولت فقر خدایا به من ارزانی دار. ب) از تهی سرشار، جویبار لحظه ها جاری است. پ) سحر از سپیده ی چشمان تو می شکوفد /و شب در سیاهی ان به نماز می ایستد. ت) برگ بی برگی نداری لاف درویشی مزن
این شعر در مدح و منقبت کیست و نام سراینده ی آن چیست؟ «چگونه شمشیری زهرآگین /پیشانی بلند تو- این کتاب خداوند را- از هم می گشاید /چگونه می توان به شمشیری دریایی را شکافت»
ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد من ابلهانه گریزم به آبگینه حصار زمانه مرد مصاف است و من ز ساده دلی کنم به جوشن تدبیرِ وهم، دفع مَضار عُرفی
پیام اصلی حافظ دربیت زیر چیست؟ ای صاحب کرامت . شکرانه ی سلامت روزی تفقدّی کن درویش بینوا را
شیر را بر گردن ار زنجیر بود بر همه زنجیر سازان میر بود
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
اکنون که ز قید گشتی آزاد ای زن بنمای یکی جامه دانش بر تن وانگاه به میدان عمل پای بنه با سعی خود آباد نما خاک وطن.