معنی اصطلاح "غایت الغایات"
از دو پاره پیه این نور روان موج نورش میزند بر آسمان گوشتپاره که زبان آمد ازو میرود سیلاب حکمت همچو جو سوی سوراخی که نامش گوشهاست تا بباغ جان که میوهش هوشهاست ✏ «مولانا»
عقل من گنجست و من ویرانهام گنج اگر پیدا کنم دیوانهام ✏ «مولانا»
در سایه سدره نظر جبریل خو آمد بشر / درخورد او نبود دگر مهمانی عجل سمین "سدره" به چه مفهومی در این بیت اشاره دارد؟
معنی نقصان در این بیت از مولانا کفر و فرعونی هر گبر بعید جمله از نقصان عقل آمد پدید
یک گُرُه را خود مُعَرِف جامه است در قبا گویند کو از عامه است یک گُرُه را ظاهر سالوس زهد نور باید تا بود جاسوس زهد نور باید پاک از تقلید و غول تا شناسد مرد را بی فعل و قول در رود در قلب او از راه عقل نقد او بیند نباشد بند نقل ✏ «مولانا»
در موج دریاهای خون بگذشته بر بالای خون وز موج وز غوغای خون دامانشان ناگشته تر در بیت بالا ، منظور از "دریاهای خون" چیست؟
خشم خود بشکن تو مشکن تیر را چشم خشمت خون شمارد شیر را ✏ «مولانا»
در بیت بیکسب و بیکوشش همه چون دیگ در جوشش همه بیپرده و پوشش همه دل پیش حکمش چون سپر دل انسانها به چه چیزی تشبیه شده است و چرا؟
سلام دوستان من درحال تحقیق کردن در یک موضوعی هستم و خیلی خیلی معنی این ابیات رو لازم دارم خواهشمندم که اگر معنی و مفهوم رو میدونید دریغ نکنید قصیده۹۱ از خاقانی هست بیت۵۵: ملک منطق الطیر طیار داند ز ژاژ مطین که طیان نماید بیت۵۸: قوی چار بینان ارکانش چندان که دور فلک هفت بنیان نماید ممنون میشم توضیح مختصری راجب مفهوم کلی این قصیده بفرمایید