آثار صنادید فس فرنگی زنخ زنی مامولم تفیدند بتکادو
درود بر شما آثار صنادید، آثار بزرگان و نوابغ، آثار کهن و باستان، کتب و دانش پیشینیان. فس فرنگی، آداب و افکار غربی زنخ زنی، یاوه گویی و یا همان زر ردن و چانه زنی بی مورد. مامولم، وقتی منتظر نامه یا چیزی هستیم که آرزوی آنرا داریم، میرسد، گفته میشه مامولم رسید، از ریشه امل، به معنی دلخواسته و آرزو شده. تفیدند، گرم گرفتند، خوش بودند بتکادو، به تکاپو و تلاش.
سِدره شده صُدرهٔ پیراهنش عرش گریبان زده در دامنش همسفرانش سپر انداختند بال شکستند و پر انداختند پرده نشینان که درش داشتند هودج او یکتنه بگذاشتند رفت بدان راه که همره نبود این قدمش زآن قدم آگه نبود چون بنه عرش به پایان رسید کار دل و جان به دل و جان رسید مطلق از آنجا که پسندیدنیست دید خدا را و خدا دیدنیست ✏ «نظامی»
سلام گزینه دوم داره ماجرای معراج پیامبر را به تصویر میکشد.
انگلستان (England) تنها یکی از چهار کشور تشکیل دهنده بریتانیا است. بریتانیا (United Kingdom) شامل چهار کشور از جمله انگلستان، ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی است. به همین دلیل هرچند که انگلیس بخشی از بریتانیا است اما خود بریتانیا یک کشور واحد و وسیع تر است که شامل دیگر مناطق نیز می شود
آثار صنادید فس فرنگی زنخ زنی مامولم تفیدند بتکادو
آثار صنادید=آثار بزرگان فس فرنگی=کلاه فرنگی زنخ زنی=چانه زنی و صحبت زیاد مامولم=مورد انتظارم تفیدند=گرم گرفته و خوش بودند بتکادو=معنی ندیدم براش شاید یعنی دوزاری کسی افتادن
شما دوستان train dreams را چی معنی میکنید ؟ قطار رویاها یا رویاهای قطار ؟
قطار رویاها فیلمی درام بهمین نام محصول۲۰۲۵ ایالات متحده میباشد
شما دوستان train dreams را چی معنی میکنید ؟ قطار رویاها یا رویاهای قطار ؟
قطار رویاها: train of dreams یا dreams train رویاهای قطاری، رویاهای قطار: train dreams اگه منظورتون رمانی هست که به این اسم منتشر شده و بهتازگی هم ازش فیلمی ساختن، توضیحاتی که از چتبات دستم اومد ا ...
گشت و گذار در ایران زیبا جهان را ببینید .......
درود در اسپهان نیز هریک از دامادهای یک خانواده همدیگر را همریش مینامند بهویژه در گذشته و امروز کمتر، اکنون واژهی باجناق هم در زبان مردم شنیده میشود که درواقع تقلیدی کورکورانه از برنامههای رسانهای ساختهشده در تهران است. واژههایی مانند همریش و همداماد اصیلتر و پارسیترند و نباید با واژهای ناخودی جایگزین شده و فراموش گردند.
A journey of a thousand miles begins with a single step یک ضربالمثل داریم در همین مورد اگه به خاطرتون رسید
سفری هزار مایلی با یک قدم آغاز میشود. اهمیت شروع کردن و آغاز مسیر رو بیان میکنه و میگه که بزرگترین کارها هم با یک قدم ساده شروع شدن. ضربالمثل معادلش در فارسی رو نمیدونم
آیا «حذف فعل» در جملهٔ زیر درست و طبیعی است، یا موجب ابهام و خطای دستوری میشود؟ «اگر تو را مجالی بود و مرا حالی…» در پاسخ استدلال کنید که: ۱) آیا حذفِ فعل در این ساخت، مطابق قواعد زبان فارسی و سبک متون ادبی است؟ ۲) این حذف، معنای جمله را تقویت میکند یا باعث ابهام و نقص میشود؟ ۳) نمونههایی از متون کلاسیک (در صورت امکان) برای توجیه یا رد این نوع حذف ارائه کنید.
اگر تو را مجالی بود و مرا حالی… از نظر فارسی کاملاً طبیعیه. توی نثر و شعر کلاسیک حذف فعل خیلی رایجه، مخصوصاً وقتی دو بخش جمله همساخت باشن. این حذف، حالت تعلیق و لطافت میده، نه ابهام. نمونههاش هم زیاده؛ مثل سعدی: اگر دلی داری و درد عاشقی … که فعل رو نمیاره چون از سیاق جمله معلومه.
درود دربیت زیر مرجع ضمیر «این »را مشخص کنید به نام خداوند جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد
در این بیت، ضمیر این دقیقاً به خداوند جان و خرد برمیگردد. یعنی شاعر میگوید: به نام خداوندی که جان و خرد از اوست و از این (خداوند) بالاتر، اندیشهٔ انسان نمیتواند عبور کند. این برداشت هم در شرحهای معتبر شاهنامه مثل تصحیح دکتر خالقیمطلق و هم در فرهنگ اساطیر و ادبیات ایران تأیید شده؛ آنها هم این را اشاره به ذات خداوند دانستهاند، نه چیز دیگر.