ایجاد تعرضهمراه با عارضه های درد ناک جسمی ذهنی روحی با کلک و چندی به همدست شدن و نامردیبرای در یک هویت مثلا یک انسان ویا یک روح ایجاد مثلا حقارت یا نشان دادن قدرت غیر طبیعی مثلا قدرت جنی با جمعی از هو ...
آزار دادن یه نفر با هویتهای جعلی و بیثبات، طوری که از خودش دور بشه و حقیقت گم بمونه. یا فرسایش هویت یک فرد با هجوم مداوم بیهویتهای متغیر برای سلطه، تحقیر و انحراف ذهنی و روانی از مسیر حقیقت پنهان.
فقط ادامه بده / وای نایستا مثلاً توی شرایط سخت یعنی بیخیال توقف، برو جلو.
the car is on fire and there's no driver at the wheel and the sewers are all muddied with a thousand lonely suicides and dark wind blows , the government is corrupt and we are on so many drugs with th ...
✅ the sun has fallen down درسته، نه falling ✅ the curtains are drawn بهتره تا drown ✅ billboards are leering خوبه اگه منظورت نگاه شیطنتآمیزه، ولی اگه منظورت تابش شدیده، بگو glaring ✅ ساختار کلی جملهها خوبه ولی فضای استعاری سنگینه، بهتره بعضی جاها شفافتر باشه.
It has been followed by subsequent and more comprehensive volumes
بعدش کتابهای بعدی و کاملتری هم منتشر شدهاند. یه جورایی میگه این کتاب یا مطلب اولی، دنبال شده توسط جلدهای بعدی که هم کاملترن و هم جدیدتر. اگر بخوام خیلی ساده بگم: یه کار شروع شده، بعدش نسخههای بهتر و بیشترش اومده. منبع: Cambridge Dictionary و Oxford Learner’s Dictionaries
در جمله زیر منظور از later train " قطار بعدی" هست یا کلا منظور قطار هایی هست که در ادامه روز به ایستگاه می رسند؟ You should have caught a later train
later train یعنی هر قطاری که بعد از قطاری که از دست دادی میآد، یعنی قطار بعدی یا قطارهای بعدی توی روز. منبع: Cambridge Dictionary خلاصه و مفید، مثل سوار شدن به قطار! 😄🚆
خیلی ها تو خارج از خزه داران یا همون فیوری ها استفاده میکردند و یک چیز منفی تلقی میکردند ولی نیاز به توضیح کامل خرده فرهنگ خزه دار ها نیست فقط فلسفشو بگین
فلسفهی furry یا همون خزهدارها اینه که آدمها با انتخاب شخصیتهای حیوانی که براشون خاص و معنیدارن، هویت یا بخشی از وجود خودشون رو بهتر ابراز کنن. یه جور آزادی در بیان احساسات و خودشناسیه، جایی که م ...
این بیت را معنی کنید، متشکرم: ((ازین دست کو برگ رز میخورد عجب دارم ار شب به پایان برد))
برگ رز یعنی چیزی خیلی ظریف و شکننده. شاعر تعجب میکنه چطور این دست حساس تونسته شب (سختیها یا زمان) رو تموم کنه. مثل این میمونه که بگی چطور یه چیز ظریف اینقدر دوام آورده؟
Antivirus (که بیشتر برای نرمافزارها و ضد ویروسهای کامپیوتری به کار میره) Virucide (که بیشتر به مادهای گفته میشه که ویروسها رو از بین میبره، مثل محلولها و مواد ضدعفونیکننده) پس اگه درباره نرمافزار باشه بگو antivirus اگه درباره ماده یا محلول باشه بگو virucide منبع خوب برای این کلمات: دیکشنری آکسفورد (Oxford Dictionary)
بیشتر منظورم قهر کردن عادی با دوست هست نه کات کردن یا قطع رابطه
To sulk — یعنی اخم کردن، دلخور شدن و کم حرف زدن. To be upset with someone — یعنی از کسی دلخور بودن. To give someone the cold shoulder — یعنی عمداً سرد برخورد کردن با کسی. To have a falling ou ...
با سلام در کتابهای رمان بسیار دیده میشود که از کلمه خُب به معنای باشه استفاده میشود و یا همراه بسیار بصورت بسیار خب. بجای خوب استفاده میشود ایا این کلمه در فرهنگ واژگان فارسی هست یا خیر و اگر نیست چرا استفاده میشود؟ با تشکر
خُب یه واژهی محاورهایه که تو گفتوگوها برای ادامه حرف، تایید، یا واکنش استفاده میشه. مثلاً: خُب بریم، خُب چی شد؟ فرقش با خوب اینه که خُب حرف ربطه، ولی خوب یعنی نیک یا درست. ✅ توی فرهنگ لغت هم اومده و رسمیه. پس استفادهش طبیعیه و اشتباه نیست.