پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٢٨٩)
روی فلک انداختن کارها ساده کردن کارها ( بوسیله زدن شاخ و برگ اضافی ) یک روتین صبح خوب می تواند کمک کند به شما که ساده کنید کارهای تان را و به حداقل ...
اجازه . . . . . . را دادن فرصت . . . . را قراهم کردن مجال. . . . . را دادن این عبارت صنایع ادبی ( استعاره، کنایه ) هست والا از کسی اجازه گرفته تمی شو ...
ملغی کردن متضاد: Institute : راه اندازی کردن
باعث کج فهمی شدن It distorted the children's understanding این موضوع باعث کج فهمی بچه ها شد.
قدرت نمائی کردن
قدرت نمایی کردن
پیرو کاربر محترم مجید نمازی: ( در مورد فیلم، داستان و یا رمان ) : مهیج و غیر قابل پیش بینی. فیلمی که آدم را بلاتکلیف معلق در هوا نگه می دارد دربار ...
در پاسخ به کاربر محترم سعید امدادی: عبارت come over me مربوط به این مدخل نمی شود، باید در مدخل come آنرا بیاورید که در طیف معنایی "اتفاق افتادن" hap ...
برخورد قهری داشتن با . . . . . .
همه چی ردیف است شما از هر جهت آماده هستید
مثل اینکه مثلا. . . . . . . � ، مثلا در ( این جمله ) . . . . . . A - What's the meaning of "to put it mildly" B - say without exaggeration, as in I ...
ایده ی خام ( کارشناسی نشده ) نظر حدودی نظر تقریبی ایده فکر و خام ( نتراشیده و نخراشیده، پرداخت نشده )
صفحات سنگ بستر
( حمله، رقابت، مخالفت. . . ) جدی fierce fighting in the city fierce attack/opposition/criticism etc The government’s policies came under fierce atta ...
امیدوار باقی ماندن روحیه خود را حفظ کردن I helped him cheer up من کمکش کردم روحیه اش را حفظ کند من کمکش کردم امیدوار باقی بماند
( پرس غذا ) خیرمندانه ، سر پر Generous portion of rice . . . . . . . . . . Rich tea چای پر رنگ چای پر تخمه
پرس شانه با دمبل
پرس پشت گردن با هالتر ایستاده
پرس سینه با هالتر خوابیده
پرس سینه ایستاده با هالتر
پس شانه با هالتر
( تقلب ) رساندن که چی بگه ( تقلب ) رساندن که چکار کنه ( با پانتومیم یا گفتن یک کلمه یا کالوکیشن یاساختار ) به دانش آموز برسانیم که چی بگه
Get right = get to do sth right
بیراهه، کوره راه
کاهش ارزش پول ملی
جالبه، تمام دیکشنری ها این لغت را اشتباه توضیح داده اند. از لانگمن گرفته تا کولین و آکسفورد. شاید چون بنا و کارگر ساختمانی نبوده اند. Stucco = ceme ...
چون لغتformal و کاملا رسمی هست پس بهتره معنی اش این باشه آراستن، مزین کردن
در خاتمه به عنوان جمع بندی. . . . . .
دودو چی چی کردن لوکو موتیو
( مکان ) کارت پستالی ، قابل قاب کردن
Chronicle
فقدان غم انگیز I’m sorry to hear of your family’s sad loss ( =the death of someone you love ) متاسفم که می شنوم فقدان اندوهناک خانواده تان را
occupancy : [خاص ) استفاده [ از یک مکان ) Use :� عام ) استفاده ) ( synonym ) استفاده ی خانواده از این آپارتمان فقط ۶ ماه طول کشید. family's occupa ...
ماجرای نگاشته شده ( روی پروفایل شبکه های اجتماعی )
= couldn't be better
عدسی همگرا
جوابیه پاسخ استعلام/ پاسخ شکایت دعوت به همکاری immediately got a call back from them and they said they will take strict action against this complain ...
پروژه های به اتمام رسیده پروژه های تکمیل شده =achivement دستاورد
سازمان بهزیستی
Redact�� حذف کردن ( مطالب طبقه بندی شده ) ، ممیزی کرن =Recheck��� بازبینی کردن =edit������� ویرایش کردن، ویراستاری کردن ارتش ممیزی خواهد کرد این پر ...
پنجره دوجداره
( جزیره ) تنب بزرگ
( جزیره ) تنب کوچک
سلام می خواهم اشتباه خودم را در اظهار نظر قبلی جبران کنم با مقایسه سه فعل زیر: تحمیل کردن به کسیimpose on sb دوست ندارم تحمیل کنم به شما، اما آیا می ...
طلبیدن It was a warm Saturday evening, the kind of night that just begs for adventure. � عصر شنبه ی گرمی بوداز اون نوع شب ها که فقط ماجراجویی میچسبد ...
وبال گردن کسی شدن سربار ( جامعه، کسی ) شدن We could ask to stay the night, but I don’t want to impose on them ما می توانیم در خواست کنیم که بمانیم شب ...
هلو انجیری
( قالی بافی ) ریشه زدن گره زدن نخ قالی
( قالی ) پود دادن
دار قالی داربست قالی دستگاه قالی بافی
گره قالی بافی ( ریشه ) ( قالی ) ریشه زدن
نمودار مدرج صفحه شطرنجی
اظهار نظر منظور دار اظهار نظر انتقادی ( با طعنه و کنایه )
I can manage my own affairs خودم از پس کارهام بر می آیم. a ) I'm going to go abroad for a while? Perhaps England! b ) Well! Do you know English well ...
Stand for:���� پای چیزی ایستادن ( حمایت کردن ) ۲ - نشانه ( سمبل ) چیزی بودن در انتخابات شرکت کردن WHO stands for world health organization Stand fo ...
فرشته ی شانس
شیء نمادین که شانس میاره شیءسمبلیک که شانس میاره ( عروسک، اسباب بازی، حیوان. . . نمادین ) که شانس میارد
فعالیتی که یخ جلسه را بشکند فعالیتی که فضای جلسه را گرم و صمیمی کند
بوتیک مغازه با اجناس مد روز و برند
Kick out of sth را با اصطلاح get a kick out of sth اشتباه نگیرید Get a kick out of sth= خیلی حال کردن با جیزی از چیزی خیلی لذت بردن
طیفی از. . . . تا . . . . . بودن در محدوده. . . . . بودن گستره ای از. . . . . تا. . . . بودن
آنکارد کردن موی صورت Grow a beardریش گذاشتن
آنکارد کردن ریش
کوتاه نگه داشتن ( موی صورت، زیر بغل، پا ) Keep your facial hair at bay
آب گرفتگی پیدا کردن هر دفعه باران میاد ما آبگرفتگی پیدا می کند اتاق خوابمان �Every time�it rains we get a flood in the bedroom
Deficit
دست به دست کردن، پاس دادن به بغل دستی
Carpet cover
روفرشی Door mat پادری Carpet cover روفرشی
روفرشی Carpet cover
گیج کردن کسی، به اشتباه انداختن کسی He is trying to mix me up او دارد سعی می کند من را گیج کند ( به اشتباه بیاندازد ) I'm mxed up من گیج شده ام
۱ - اشتباه گرفتن کسی با کسی دیگه ۲ - گیج کردگی کسی، به اشتباه انداختن کسی He is trying to mix me up او دارد سعی می کند من را گیج کند ( به اشتباه بیان ...
Mix sb up He is trying to mix me up او دارد سعی می کند مت را به اشتباه بیاندازد او دارد سعی می کند مگ را گیج کند Decive= cheatگول زدن، فریب لادن
سوار ماشین شدن و رفتن drive to/down/off etc After accident, the other car drove off بعد از تصادف، اون یکی ماشین گذاشت رفت در این حالت phrasal verb ن ...
دقیقا بعدش همانجا ( درجا )
زیر آب کسی را زدن
توی فکر مات برده
یکی از معانیhurt "درد کردن" میباشد اینجا این طیف معناییhurt بکار می رود: I hurt my back کمرم درد می کند تفاوت زبان فارسی و انگلیسی: ایرانی ها میگن: ک ...
هر یک از انگشت های پا ( فقط به انگشت شصت پا نمی گویندtoe ) ( تمامی انگشت های پا را می توان toe نامید ) any of the five separate parts at the end ...
I put my foot on his foot= I trod on his foot فعلputمتعدی است و مجبوریم مفعولmy foot برایش بیاریم ولی tread on فعل لازم است و نیازی به مفعول my foot ...
حیفم آمد جمله ی کاربر گرامی" farhood" را ترجمه نکنم: 💠 Where freedom meets repression: Australian academics tread a fine line over ties to Iran جائی ...
نه افراط کنیم نه تفریط پرهیز کردن از افراط و تفریط مرز باریک حق و باطل را رعایت کردن
در تایید کاربر گرامی"farhood" پا گذاشتن، قدم گذاشتن، روی چیزی رفتن Tread = step Sorry, did I tread on your foot? ببخشید آیا پام را گذاشتم روی پایتان؟ ...
( ناخن، شصت پا، بینی. . . . ) گیرکردن به چیزی، گیر کردن و خراشیده شدن، قلوه کن شدن He stubbed his toe ( =hurt it by kicking it against something ) on ...
یک ردیف پله There are three flights of stairs with two landings between two floors سه ردیف پله با دو تا پا گرد هست بین دو طبقه
به جهنم به درک نمی دانم چرا دوستان به ترجمه ی کاربران پر سابقه ای مثل "دکتر محمد رضا ایوبی صانع" و" میثم علیزاده لنکرانی " توجهی نمی کنند. تعریف این ...
کدام گوری ?where the hell are all my friends کدام گوری هستند دوستای من؟
( نگاه ) غضب آلود ( صدا ) شدید الحن
Means you must face the consequences of your actions ضرب المثل: هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت ( وقتی چای دم می کنی، پس باید بخوری )
حضور قلب یعنی از آنچه که الان در خودت تجربه میشود ، آگاه باش و مشاهده اش کن و با آن هم هویت و هم پندار نشو .
دکمه ی خاموش کردن زنگ هشدار تایمر دکمه ی برای چرت زدن بیشتر
پا را در خانه گذاشتن I open the window as soon as I walk in the door من پنجره ها را باز می کنم به محض اینکه پایم رابگذارم توو ( خانه )
( کمد دیواری، . . . . ) که یک آدم تووش جا میشه جا دار
Chores : کار های روزمره ، خورده کاری Household: کار منزل . . . . . . . . . . . . لغت chorse عام هست و شامل هر نوع خورده کاری اعم از داخل منزل یا خار ...
تجهیزات بدنسازی در فضای باز
تجهیزات ورزشی فضای باز
این صفت هم بار معنائی مثبت و هم بار معنائی منفی دارد یعنی نمی توان آن را تنها در صفات مثبت دسته بندی کرد یا تنها در بین صفات منفی پیدا کردن یک معادل ...
بنائی: گچ کاری
دیوار گچی
try to stay fit, but I’m not obsessive about it. من سعی می کنم روی فرم بمانم ولی وسواسی نیستم روی آگ
آدم واسواسی
Wall plug ( رول پلاک ( برای پیچ Sink plugدرپوش کف سینک آشپزخانه Female plug دوشاخه سیم سیار Spark plugشمع خودرو Basim plugدر پوش کف سنگ روشویی توالت ...
میل پرده= curtin rod چوب پرده=curtin rail
میل پرده= curtin rod چوب پرده=curtin rail
میز غذا خوری مسافرتی Folding picnic tray میز غذاخوری مسافرتی تا شو
Take - out container
ظرف یکبار مصرف
از کسی در خواست کنید یک لطفی در حق تان بکنند از کسی خواستن که مساعدت کنند با شما
حائل کردن Can we prop the window open with something? میشه پنجره را با چیزی حائل کنی باز بماند؟
قابلمه با دو دستگیره pot قابلمه با یک دستگیره دراز sauce pan ماهی تابه pan
کله گنجشکی در ایران این کلمه معادل خوبی برای کله گنجشکی می باشد. البته مدل های دیگری هم طبخ میشه مثلا با ماکارونی ما در ایران ماکارانی را با دانه ها ...
برای armchair معادل فارسی نداریم ومجبور از چند لغت برای توصیف آن استفاده کنیم Sofa= couch� دمبل راحتی چند نفره armchair مبل راحتی تک نفره Wooden sofa ...
آمدن ( و سر زدن ) این لغت غیر رسمی و خودمانی هست و ترجمه دقیق آن میشود" آمدن" و نباید سر زدن را بیان کرد بلکه در دل این کلمه مستتر هست و در جمله منظ ...
( بو، تجربه، شخص، رفتار ) ناجور آدم ناجور ( بد ) بوی ناجور ( بد ) رفتار ناجور ( بد )
کمد بچه
China cabinet
جاصابونی سینی صابون Soap dispenserجاصابونی فشاری
جا صابونی فشاری
بصورت کپه شده I always put my books in a pile on the floor من همیشه کتاب هایم را بصورت کپه شده کف اتاق می گذارم
کاربر کرامی"Young man" : جمله ی come out of the closet یک اصطلاح ( idiom ) هست و شما می توانستید این جمله را به عنوان یک مدخل جدید در دیکشنری آبادیس ...
میز کشوئی کنار تخت
Awesome: با شکوه، با ابهت ( از روی شادی ) ۲ - عالی، خیلی خوب Aweful:������ با ابهت ( از روی ترس ) ۲ - خیلی بد ، افتضاح
۱ - خیلی بد، افتضاح ۲ - با ابهت ( از روی ترس ) Awesome:با شکوه ( از روی شادی ) Aweful=با ابهت ( از روی ترس )
کاربر محترم "حسین قربانی مدرس سه زبان" آنقدر که وقت خودتان را صرف ارسال محتوای تکراری در آبادیس می کنید برای تبلیغ شغلتان اگر صرف تحقیق می کردید بهتر ...
۱ - با ابهت ۲ - عالی، خیلی خوب ۳ - ( کالوکیشن ) awesome responsibility =مسوولیت خطیر ( کالوکیشن ) مسوولیت خطیر Lincoln understood keenly that with t ...
( کالوکیشن ) مسوولیت خطیر Lincoln understood keenly that with the extraordinary power that circumstances had placed in his hands came awesome respons ...
یک سورپرایز واقعی When we were kids, a trip to the beach was a real treat. وقتی ما بچه بودیم، مسافرت به ساحل یک سورپرایز واقعی بود
یک سورپرایز
کفش بدون پاشنه کفش تخت
جائی برای مسافرت
شاعرانه رمانتیک با صلح و صفا Rosie's idyllic world came to an abrupt end when her parents' marriage broke up. دنیای شاعرانه ( رمانتیک ) رزی به پایا ...
زیستگاه شناسی دانش نحوه ی سازگاری جانداران در زیستگاه شان بوم شناسی
=long - distance bus اتوبوس راه دور Civil services busاتوبوس داخل شهری، اتوبوس خدمات شهری
اتوبوس راه دور اتوبوس بین شهری =intercity bus
اتوبوس خدمات شهری اتوبوس داخل شهری
زیست جانوری یک منطقه چرخه ی زیستی ( یک منطقه ) چرخه زیستی بومی
کلمهeco تقریبا مترادف با envirenmentally friendly می باشد
۱ - راهپیمائی صعب العبور You can walk to town from here, but it's quite a trek. تو می توانی پیاده بری شهر از اینجا. اما این یک راهپیمائی صعب العبور ...
حال و هوا
فضای غالب اتمسفر و جو غالب
( مقاله، نقاشی، کاردستی، . . . . ) شرکت داده شده در مسابقه وارد شده در مسابقه راه یافته به مسابقات مورد نمونه طرح My entry was ranked third in the fl ...
Get a sense of sth درک ی از چیزی داشتن ، درک کردن چیزی = understand If you don't understand some words in a text, find other words that will help you ...
شگفتانه های آشپزی ( غذاهای خوشمزه ) ’ culinary delights ( =food that tastes very good
( فوتبال ) قیچی برگردان زدن
توپ را کاشت ( برای زدن ضربه ایستگاهی )
گل باشگاهی
رکورد ورزشی نقطه عطف شغلی Ronaldo reach a career milestone of 500 club goal رونالدو به رکورد ۵۰۰ گل باشگاهی رسید رونالدو به نقطه ی عطف شغلی ۵۰۰ گل با ...
رکورد ( ورزشی )
کاربر محترم: حسین قربانی مدرس سه زبان این لغت به هیچ عنوان به معنی "سرو کردن غذا " نمی باشد. به چه منبعی استناد کرده اید؟ این دومین باری است که ترجم ...
خدمات پیشنهادی خدمات عرضه شده خدمات ارائه شده
فرد درون سازمانی
اطلاعات درون سازمانی
اطلاعات طبقه بندی شده ( ی یک مجموعه ) اسرار داخلی ( یک مکان )
کارمند دارای دسترسی محرمانه کارمند با دسترسی به اسناد محرمانه کارمند دارای مجوز دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده
( اطلاعات، نصیحت، سخنان. . ) طلا His words is gem a gem حرف هایش طلا است
اماکن رفاهی
مرخصی برای تعطیلات ساحلی گرفتن
مرخصی برای تعطیلات ساحلی گرفتن Why don't you take a beach vacation چرا مرخصی برای تعطیلات ساحلی نمی گیری؟
Take a beach vacation برای تعطیلات به ساحل رفتن Why don't you take a beach vacation چرا برای تعطیلات به ساحل نمی ری ( در ایران کسی نمیگه تعطیلات ساح ...
برای تعطیلات به ساحل رفتن Why don't you take a beach vacation چرا برای تعطیلات به ساحل نمی ری ( در ایران کسی نمیگه تعطیلات ساحلی بگیر/مرخصی ساحلی بگ ...
همه جمع شده در یکی Mum was cook, chauffeur, nurse, and entertainer all rolled into one. مامانم یک آشپزی، راننده، پرستاروبازیگربود همه اینهاجمع شده ب ...
همه جمع شده در یکی Mum was cook, chauffeur, nurse, and entertainer all rolled into one. مامانم یک آشپزی، راننده، پرستاروبازیگربود همه اینهاجمع شده ب ...
=and things =stuff like that =and evrything
( لباس ) کمر کشی لباسی که از ناحیه ی کمر بند دار هست drawstring waist dress لباس زنانه دارای بند کشی در ناحیه کمر
بدرد می خورد = come in handy
عدم سوء پیشینه گواهینامه عدم سوء پیشینه Clearance means the Service issued document that indicates whether or not a person has a criminal record, out ...
توافق/موافقت نامه A long term accommodation توافق بلند مدت
معرفی نامه ی بانکی
معرفی نامه شخصی
کارت اتوبوس مدت دار ( در ایران کارت اتوبوس عکسدار و متعلق به شخص خاص نیست )
incidental=side ( effect ) incidental expensesهزینه های جانبی Side effect=تاثیرات جانبی
incidental to=از نتایج. . . . . . . برآمده از. . . . . . . . عارضه ی جانبی. . . . . . مشتق شده از. . . . . . منشعب شده از. . . . . . نتیجه ی بدی ...
آب کافی بنوشید
کیسه ی پلاستیکی مخصوص لباس های کثیف
have it in you ( =have the skill or special quality needed to do something ) You should have seen the way Dad was dancing – I didn’t know he had it ...
درپوش سوراخ تخلیه سینک
informal name for mosquito پشه کوره
یک محصول با دو خاصیت یک کالا با دو خاصیت Two in one shampoo and conditioner شامپوی ۲ در ۱ یک شامپو که هم شامپو است و هم نرم کننده
اسپری زیر بغل مام زیر بغل
مام زیر بغل اسپری زیر بغل
اسپری زیر بغل =roll - on deodorant
استادکار اوستا کار
استادکار استادکار =tradie
ملزومات اطراق در فضای باز
استاد کار اوستا کار traidie= = tradie
پرستار بچه_دانشجو
لوازم اردو لوازم تفریح در کوه و دشت
Sole کف کفش insole کفی کفش Soule روح، . . . .
Jandals دمپائی جلو باز Sandalsکفش جلو باز Thongs=flip flopدمپائی لا انگشتی Slippersدمپائی جلو بسته
نیمه ی پائینی =lower half =lower part =bottom part . . . . . . . . . . . . . . Top halfنیمه بالائی
آماده ی سفر ( کسی که چمدان هایش را بسته ) I am packed من آماده ی سفر هستم من جمدان هایم را بسته ام I get packed من آماده سفر شده ام Are you packed ...
کیف دوکار۶ هم کوله پشتی هست هم تبدیل میشه به چمدان دسته دار
کیف پیک موتوری کیف کوچک روی کتف
گردش یک روزه سفر تفریحی یک روزه
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری ( همه ی انسانهای خوب را کنار جمع کنی تازه میشه تو ) مزایای همه ی اونهای دیگر را هم دارد بهترین های همه را با خودش ...
البته اینم بگم ها ( نظر مخالف )
مرخصی =vacation ( تعطیلات رسمی که در تقویم هست و جزء مرخصی سالیانه شخص حساب می شود ) دیکشنری لانگمن: : e 2[uncountable]especially American Englis ...
( اصطلاحا ) زمین، ( اصطلاحا ) ملک، مالکیت، منافع
منافع Making sense of the turf war between governors and the state government منطقی بودن جنگ بر سر منافع بین استانداران و دولت ایالتی
قلمرو مالکیتی، زمین ماکیتی ، مِلک The hosts spent a lot of time and probably money putting together a meal for you and several other people on their ...
اقامت سرخانگی اقامت در منزل میزبان
Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...
Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...
فرزند خواندگی دانشجوئی دانشجو - فرزند گردشگر - هم خانه گردشگر - همسایه
میخ چادر مسافرتی
( خودرو ) کشید کنار، زد کنار، توقف کرد
کاربر گرامی آقای حسین قربانی ( مدرس سه زبان ) : معنی جمله ای که فرمودید این هست: I forgot to pack some stuff for the trip من فراموش کردم یک سری چیزی ...
برنامه تبادل فرهنگی - زبانی بین افراد دو کشور
مسافرت یک طرفه مسافرت یک سره مسافرت با بلیط رفت Round tripمسافرت دو سره، مسافرت با بلیط رفت و برگشت
( زیر انداز ) پا دری
( زیر انداز ) رو فرشی
دمپایی روفرشی
Designer shop بوتیک مغازه با اجناس برند و تازه طراحی شده و مد روز = boutique
سفر گردشی پیاده تور گردشگری پیاده گشت و گزار پیاده
نفوذ دادن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) گذراندن آب از درون فیلتر سریال دادن آب از درون فیلتر پمپاژ کردن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) پمپاژ کردن آب د ...
با هیاهو تکان دادن با هیاهو تکان خوردن بطور مهیب تکان دادن The earthquake rattled Northeast زلزله شما شرقی را بطور مهیبی لرزاند He rattled the handle ...
دو دسته شدن دو دسته گی و اختلاف نظر پیداکردن اختلاف نظر داشتن
فوتبال : اخطار، کارت زرد
در فوتبال: تحت فشار قرار دادن ( تیم مقابل ) Mark the opposition =guard the opposition دفاع من تو من کردن
۱ - ورزش تماشاگر پسند Rugby has become big business and a spectator sport. راگبی یک کسب و کار بزرگ شده است و یک ورزش تماشاگر پسند ۲ - چیزیکه باید به ...
اصطلاحی که گزارشگران فوتبال با هیجان می گویند: توی دروازه! Henry kicked the ball into the back of the net. هنری توپ را شوت کرد توی دروازه
تفاوت ramp و steep Ramp :سطح شیب دار ( دست ساز بشر ) Steep: سر بالایی ( عوارض طبیعی زمین )
Get around = commute
رفت و آمد کردن ( به جاهای مختلف ) It's easy to get around London. رفت و آمد در لندن آسان است.
ناظم مدرسه
معلم پرورشی معلم مهارتهای زندگی
( مدل لباس ) تن خور ( مدل لباس ) فیت بدن / اندامی یک نوع برش برای لباس Loose# slim fit baggy#slim fit
به نکته خوبی اشاره کردی
تیوب سواری کردن در برف
خدا رحم کنه =that was close shaveخطر از بیخ گوشت رد شد =God helped youخدا کمکت کرد
دیوانه ام کرده عاصی ام کرده
دختر خاله دختر عمه دختر عمو =female cousin =cousine
دور دور کردن Do people still drive around after a wedding in a line of car behind and honk their car's horn?
خطبه عقد سوگند عقد
سفره شام با چیدمان مخصوص عروسی Engagement table سفره عقد
سفره عقد
Gown عبا، قبا، لباس سر تاپائی Ball gown����������� لباس رقص، لباس عروس Wedding gown�� ، لباس عروس، لباس سرتاپای عروسی Evening gown��� لباس سرتاپائی ز ...
هنرمند چند منظوره هنرمند چند وجهی هنرمند با مهارتهای چندگانه ( مجری - خبرنگار ، بازیگر - مجری. . . . . ) someone who does several different jobs, e ...
بطور ذاتی زیبا، ذاتا زیبا، زیبا بدون هیچ آرایشی
( حرف ) تکه کلام ( عمل ) تکراری Giving a girl red roses is a bit of a romantic clich�. دادن گل رز به یک دختر یک کم تکراری شده
برخورد، رفتار ( treatment ) Get a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Pick a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Get a better dealبرخورد بهتری داشتن Get a raw d ...
( نرم افزار ) نسخه ی ارتقا یافته
سو استفاده از حلال های ( صنعنی ) سوء مصرف مواد مخدر
یک اصطلاح در حوزه اقتصاد می باشد هزینه بر بودن روی گرداندن مشتری از یک کالا هزینه بر بودن سوئیچ کردن مشتری روی کالای دیگر صرف نکردن ( مقرون به صرفه ن ...
۱ - تحمیل کردن ۲ - ( مالیات ) بستن، ( ممنوعیت ) اعمال کردن، ( بارمسوولیت ) بر دوش کسی گذاشتن put a ban/tax/burden/strain�on something =�impose a ban/ ...
Do with sth ( phr. v ) : informal برطرف کردن نیاز با چیزی، گذراندن ( سرکردن با چیزی ) چیزی کارم را راه می اندازد 1 - could do with something�spok ...
همیشگی بودن Patents doesn't last for everحق انصار ها همیشگی نیستند
Suck sb in:������������ به زور درگیر کسی را مطلبی کردن، به اجبار کسی را درگیر مطلبی کردن کشاندن کسی دریک گرفتاری/بحث/جنگ/باندبازی ، زد و بند/قمار/کلا ...
قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای. . . . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری
Premium pricing قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای، . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری
قیمت گزاری ( عوارض ) جاده Road tollsعوارض جاده
قیمت گزاری دیکشنری لانگمن: the act of deciding the price of something that you sell a competitive pricing policy سیاست قیمت گزاری رقابتی . . . . . . ...
به بهترین نحو هزینه شده بطور موثری هزینه شده
خوب ازآنجایی که. . . . . . . . ( بیان علت و هدف )
Accompanied by = with
۱ - بدون هیچ پولی ۲ - بدون هیچ دلیلی
اگر اسم باشد: Lease =� قرار داد اجاره، اجاره نامه Rent= پول اجاره I pay the rent at the beginning of every month. من ( پول ) اجاره را در اول هر ما ...
مجبور به پرداخت ( پول ) شدن دست به جیب شدن خرج کردن ( بابت ) Why is it always me who has to pay out چرا همیشه این منم که باید دست به جیب بشم gethe ...
ادعای دروغین In advertising there is a big difference between exaggerating and false claim در تبلیغات تفاوت فاحشی وجود دارد بین اغراق کردن و ادعای در ...
گردهمایی مجدد همشاگردی های قدیم ( معادل فارسی ندارد ) معادل پیشنهادی: شاگرد یاد ، شاگرد گشت، همشاگردانه
با قلتک موس روی آیتمی رفتن
یک سری مطالب یک سری کارها ACTIVITIES/IDEAS informal used when talking about different activities, subjects, or ideas, when you do not say exactly wh ...
تو نخ چیزی بودن ( علاقه داشتن و مورد استفاده قراردادن ) تو کار چیزی بودن ( علاقه داشتن و مورد استفاده قرار دادن ) I'm recently into Ahmad tea من اخ ...
آهنگ سازی کردن = Compose music
تئاتر تلوزیونی تله تئاتر سریالی که بصورت نمایشنامه می باشد سریالی که دیالوگهای هنر پیشه ها دقیقا بصورت تئاتر خوانده اجرا می شود بدون جلوه های ویژه و ...
کاشت ابرو
Fiction: داستان ( غیر واقعی ) ، تفکر ( غیر منطقی ) توهم، خیال باطل =illusion توهم، ۲ - موهومات ✔اگر داستان باشد بار مثبت دارد ( تخیل نیاز است ) sh ...
۱ - داستان تخیلی داستان ادبی با شخصیت های غیر واقعی she has written many works of fiction او آثار داستانی زیادی را نگاشته است ۲ - تفکر غیر منطقی، توه ...
( غذا ) پر تخمه ( غذا ) غلیظ ( غذا ) سنگین
جویای احوال شدن
تفاوت it's time و it's due عبارت it's timeیعنی همین الان وقتش است عبارت it's due یعنی هر زمان تعیین شده ای وقتش است It's time to go homeهمین الان وقت ...
به کل مبلغی که روی آن صرف شده می ارزد ارزش مقدار پولی که بابتش صرف شده را دارد
Extra. . . . . very. . . . . too Extraبیش از حد ( خنثی ) Veryخیلی ( بار مثبت دارد ) Tooزیادی ( بار منفی دارد ) This shirt is too looseاین پیراهن ز ...
ببخشید ولی نظرمن متفاوت است
هرچی بگی می ارزه ارزش اینهمه پول را دارد
با ظاهر مدرن شیک و امروزی
من اینطور فکر نمی کنم. من اینطور نمی گویم من موافق نیستم
اینطور فکر نمی کنی؟
( لباس ) مجلسی
برنامه ی توسعه I have to input my assessments to course books من باید ارزیابی هایم را در برنامه توسعه� وارد کنم
در رخت خواب بیدار بودن
که شامل همه می شود که همه استفاده می کنند ( فعالیت، کلاس ) که همه درآن مشارکت دارند ( غذا ) که همه آن را می خورند ( به مزاج همه ساز گار است ) ( ک ...
که همه استفاده می کنند که همه درآن مشارکت دارند همگانی I've got to use inclusive examples and expression من مجبورم از مثال ها و اصلاحاتی را که همه اس ...
خلاصه درس خلاصه سخنرانی چکیده ی درس چکیده سخنرانی
همایش علمی
مدرس دوره تربیت معلم مدرس مهارت های معلمی
معلم پشتیبان کسیکه پی گیر پیشرفت تحصیلی دانش آموز در غیر ساعات مدرسه هست مانند معلم پشتیبان های قلمچی