adorn

/əˈdɔːrn//əˈdɔːn/

معنی: اراستن، زیبا کردن، ارایش کردن، قشنگ کردن، ارایش دادن، زینت دادن، مزین ساختن، با زر و زیور اراستن
معانی دیگر: آراستن، پیراستن، تزیین کردن، آذین کردن، مزین کردن، زینت بخش بودن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adorns, adorning, adorned
مشتقات: adorningly (adv.), adorner (n.)
(1) تعریف: to beautify, as with ornaments.
مترادف: deck, deck out, decorate, garnish, trim
متضاد: disfigure
مشابه: apparel, array, beautify, bedeck, bedizen, bejewel, caparison, dress, embellish, embroider, festoon, figure, gild, gussy up, ornament, prettify

- She adorns herself with rings and bracelets.
[ترجمه گوگل] او خود را با انگشتر و دستبند می آراست
[ترجمه ترگمان] خود را با حلقه و دست بند زینت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The house was adorned with flowers for the party.
[ترجمه گوگل] خانه برای مهمانی با گل آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان] خانه با گل تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to be an ornament or enhancement to.
مترادف: enhance, enrich
مشابه: beautify, brighten, glorify, grace, ornament, prettify

- A single star adorned the evening sky.
[ترجمه گوگل] یک ستاره تنها آسمان عصر را زینت داد
[ترجمه ترگمان] یک ستاره آسمان غروب را تزئین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She likes to adorn herself with jewels.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد خود را با جواهرات آراسته کند
[ترجمه ترگمان]دوست دارد خود را با جواهرات تزیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Several magnificent oil paintings adorn the walls.
[ترجمه گوگل]چندین نقاشی رنگ و روغن با شکوه دیوارها را تزئین می کند
[ترجمه ترگمان]چندین نقاشی باشکوه از روغن تزیین دیوارها را تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These qualities adorn the character of Portia, and these go to accomplish a perfect woman.
[ترجمه گوگل]این ویژگی‌ها شخصیت پورتیا را زینت می‌دهد و اینها به یک زن کامل می‌رسند
[ترجمه ترگمان]این کیفیات شخصیت of را زینت می بخشند و این these برای رسیدن به یک زن کامل به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She loved to adorn herself with finery.
[ترجمه Edi.nozari] او دوست داشت خودش رو با ظرافت آراسته کند
|
[ترجمه گوگل]او دوست داشت خود را با زینت آراسته کند
[ترجمه ترگمان]دوست داشت خود را با زرق و برق زینت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He tried to adorn his story with a lot of lies.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد داستان خود را با دروغ های فراوان مزین کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد داستان خود را با دروغ های زیادی تزیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mary loves to adorn herself with jewels.
[ترجمه گوگل]مریم دوست دارد خود را با جواهرات آراسته کند
[ترجمه ترگمان]ماری دوست دارد خود را با جواهر تزیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His water-colour designs adorn a wide range of books.
[ترجمه گوگل]طرح های آبرنگ او طیف وسیعی از کتاب ها را زینت می دهد
[ترجمه ترگمان]طرح های رنگ آبی او طیف وسیعی از کتاب را تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cobham might adorn a diplomatic mission but would surely mismanage a key political post such as that of Canterbury's archbishopric.
[ترجمه گوگل]کوبهام ممکن است یک مأموریت دیپلماتیک را زینت دهد، اما مطمئناً یک پست سیاسی کلیدی مانند اسقف اعظم کانتربری را سوء مدیریت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Cobham ممکن است ماموریتی دیپلماتیک را بر عهده داشته باشد، اما قطعا یک مقام سیاسی کلیدی از جمله اعظم اعظم کانتربری را تعیین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Roman art continued to adorn the walls of churches and the sides of sarcophagi.
[ترجمه گوگل]هنر رومی همچنان دیوارهای کلیساها و کناره های تابوت ها را تزئین می کرد
[ترجمه ترگمان]هنر رومی به تزیین دیواره ای کلیسا و کناره های تابوت ساز ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Expect Mark and Jason Lee to adorn your screens right about now.
[ترجمه گوگل]انتظار داشته باشید مارک و جیسون لی همین الان صفحه نمایش شما را تزئین کنند
[ترجمه ترگمان]انتظار داشته باشید که مارک و جیسون لی در حال حاضر screens را تزئین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No player did more to adorn the Premiership in its early years.
[ترجمه گوگل]هیچ بازیکنی برای آراستن لیگ برتر در سال‌های اولیه آن کاری انجام نداد
[ترجمه ترگمان]هیچ بازیکن برای تزیین the در ساله ای اولیه خود کاره ای بیشتری انجام نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Large, colorful graphs and charts will adorn the walls of most offices and factories of the workplace of the future.
[ترجمه گوگل]نمودارها و نمودارهای رنگارنگ بزرگ، دیوارهای اکثر دفاتر و کارخانه‌های محل کار آینده را زینت خواهند داد
[ترجمه ترگمان]نمودارها و نمودار رنگی بزرگ، دیوارها و کارخانه های محل کار آینده را تزیین خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Several of Gemma's paintings adorn the walls.
[ترجمه گوگل]تعدادی از نقاشی های جما دیوارها را تزئین می کنند
[ترجمه ترگمان]چند نقاشی جما دیوارها را زینت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of the fifteen rotary controls that adorn the S120's front panel, all except one is dual function.
[ترجمه گوگل]از پانزده کنترل چرخشی که پنل جلویی S120 را تزئین می کنند، همه به جز یکی دو کاره هستند
[ترجمه ترگمان]از ۱۵ کنترل گردان که پنل جلویی S۱۲۰ را تزئین می کنند، همه به جز یک تابع دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In Rio schoolkids adorn their workbooks with pictures of Michael Jackson.
[ترجمه گوگل]در ریو، دانش‌آموزان کتاب‌های کار خود را با تصاویر مایکل جکسون تزئین می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در ریو schoolkids عکس های خود را با تصاویری از مایکل جکسون تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اراستن (فعل)
range, blazon, habit, trim, adorn, decorate, primp, illustrate, apparel, groom, titivate, attire, bedeck, prettify, smarten, bedight, ornament, grace, brave, arrange, fettle, line, equip, array, rank, tidy, perk, deck, inlay, prim, clothe, endue, embroider, prune, stud, indue

زیبا کردن (فعل)
adorn, beautify, embellish, smarten up, groom, titivate

ارایش کردن (فعل)
adorn, embellish, attire, bedeck, manicure

قشنگ کردن (فعل)
adorn, prettify, smarten

ارایش دادن (فعل)
adorn, decorate, beautify, embellish, garnish, lard, plume, purfle

زینت دادن (فعل)
trim, adorn, embellish, bedeck, overset

مزین ساختن (فعل)
adorn, primp, bedight, ouch

با زر و زیور اراستن (فعل)
adorn

انگلیسی به انگلیسی

• decorate; beautify
if a place is adorned with things, or if things adorn it, those things make it look more attractive or noticeable; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : adorn
✅️ اسم ( noun ) : adornment
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
آراستن
زینت یافتن،
تزئین شدن
E. g. Before having access to Air Force One, Trump shuttled between campaign stops in his $100 million Boeing 757 adorned with gold seatbelts
با توجه به توضیحات آکسفورد و برداشت هایی که از آن توضیح به نظرم رسید، به نظرم معادلهای زیر مناسب باشه:
فریبا، دلربا، دلکش، لوند. محمدرضا ایوبی صانع
به کلمه attractive در توضیح این کلمه در تعریف آکسفورد دقت کنید. آراستن، پیراستن و مانند آن که با جاذبه های جنسی همراه است. پس قاعدتاً هر زیبایی و مانند آن را شامل نمی شود. محمدرضا ایوبی صانع
to make something/somebody look more attractive by decorating it or them with something. Ox

بپرس