so as to
برای مصدر

جمله های نمونه
1. Work expands so as to fill the time available.
[ترجمه ethan] هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول می کشد|
[ترجمه گوگل]کار گسترش می یابد تا زمان موجود را پر کند[ترجمه ترگمان]کار گسترش می یابد تا زمان موجود پر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He read a lot so as to learn about the intellectual history of Europe.
[ترجمه گوگل]او بسیار مطالعه کرد تا با تاریخ فکری اروپا آشنا شود
[ترجمه ترگمان]او چیزهای زیادی می خواند تا در مورد تاریخ فکری اروپا یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او چیزهای زیادی می خواند تا در مورد تاریخ فکری اروپا یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They recycle empty tins so as to use the metal.
[ترجمه گوگل]آنها قوطی های خالی را بازیافت می کنند تا از فلز استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قوطی های خالی را بازیافت می کنند تا از فلز استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قوطی های خالی را بازیافت می کنند تا از فلز استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He inclined forward so as to hear more clearly.
[ترجمه گوگل]او به جلو متمایل شد تا واضح تر بشنود
[ترجمه ترگمان]او به جلو خم شد تا بهتر بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به جلو خم شد تا بهتر بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He noted every detail so as to fix the scene in his mind.
[ترجمه گوگل]او تمام جزئیات را یادداشت کرد تا صحنه را در ذهن خود ثابت کند
[ترجمه ترگمان]او به همه جزئیات آن توجه کرد تا صحنه را در ذهنش ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به همه جزئیات آن توجه کرد تا صحنه را در ذهنش ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was virtually impossible to synchronise our lives so as to take holidays and weekends together.
[ترجمه گوگل]تقریباً غیرممکن بود که زندگی خود را به گونه ای هماهنگ کنیم که تعطیلات و تعطیلات آخر هفته را با هم بگذرانیم
[ترجمه ترگمان]تمام زندگی مان را هماهنگ کنیم تا تعطیلات و تعطیلات آخر هفته را کنار هم بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام زندگی مان را هماهنگ کنیم تا تعطیلات و تعطیلات آخر هفته را کنار هم بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They mowed the field so as to provide the cattle with fodder.
[ترجمه گوگل]مزرعه را چمن زدند تا علوفه دام ها را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها زمین را چنان درو کردند که گاو را به علوفه تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها زمین را چنان درو کردند که گاو را به علوفه تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We raced against the clock so as to fulfill our production plan according to schedule.
[ترجمه گوگل]ما با ساعت مسابقه دادیم تا برنامه تولید خود را طبق برنامه انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]ما با سرعت به سمت ساعت حرکت کردیم تا برنامه تولید خود را طبق برنامه برآورده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما با سرعت به سمت ساعت حرکت کردیم تا برنامه تولید خود را طبق برنامه برآورده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He interacted closely with us so as to finish the difficult task.
[ترجمه گوگل]او از نزدیک با ما تعامل داشت تا کار دشوار را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]او با ما تعامل نزدیکی داشت تا کار دشوار را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با ما تعامل نزدیکی داشت تا کار دشوار را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They must reduce the books price so as to bring them within the reach of all students.
[ترجمه گوگل]آنها باید قیمت کتاب را کاهش دهند تا در دسترس همه دانشجویان قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]آن ها باید قیمت کتاب ها را کاهش دهند تا آن ها را در دسترس همه دانش آموزان قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها باید قیمت کتاب ها را کاهش دهند تا آن ها را در دسترس همه دانش آموزان قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The player had to fade back so as to have room to pass the ball.
[ترجمه گوگل]بازیکن باید محو می شد تا جایی برای پاس دادن توپ داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بازیکن باید دوباره محو می شد تا جایی برای عبور از مجلس رقص داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازیکن باید دوباره محو می شد تا جایی برای عبور از مجلس رقص داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Let us discipline ourselves so as to help feed a hungry world.
[ترجمه گوگل]بیایید خودمان را تادیب کنیم تا به غذای جهان گرسنه کمک کنیم
[ترجمه ترگمان]بگذارید به خود نظم و انضباط بدهیم تا به غذا دادن به یک دنیای گرسنه کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بگذارید به خود نظم و انضباط بدهیم تا به غذا دادن به یک دنیای گرسنه کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At worst we'll have to sell the house so as to settle our debts.
[ترجمه گوگل]در بدترین حالت مجبور می شویم خانه را بفروشیم تا بدهی هایمان را تسویه کنیم
[ترجمه ترگمان]در بدترین حالت باید این خانه را بفروشیم تا بدهی هامون را تسویه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بدترین حالت باید این خانه را بفروشیم تا بدهی هامون را تسویه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Please address your letters properly so as to reduce delays.
[ترجمه گوگل]لطفا نامه های خود را به درستی ارسال کنید تا تاخیرها کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]لطفا حروف را به درستی خطاب کنید تا تاخیرها را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا حروف را به درستی خطاب کنید تا تاخیرها را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[ریاضیات] برای، زیرا
به انگلیسی
• in order to, in order that, so that
پیشنهاد کاربران
برای ، in order to
تا
برای اینکه
بدین منظور که
برای اینکه
بدین منظور که
به این دلیل که, از آن جهت که
تا بدین ترتیب
In order to
علارقم
So as to do something= inorder to do sth
تا ازاین طریق
به طوری که. . . . . . . . طوری که. . . . . . so that. . . . . . . . . . so as to. . . . . . .
تا ، برای
تا
برای اینکه
بدین منظور که
far
in order to
to
برای اینکه
بدین منظور که
far
in order to
to