Have a test _ Have a smell _ Left a bad / unpleasant test in our _mouth Tested freedom Smells of
معادل فارسی برای اصطلاح : race against time
ضرب ال مثل فارسی هم معنی «آب را باید از سرچشمه بست.» داریم ؟
چه جا هایی ازاصطلاح انگلیسی "call someone out" استفاده میکنیم ؟
دوستان معادل فارسی اصطلاح a bone of contention چی هست ؟؟ معنیش چی هست؟
معنا و مفهوم کلمه ابهت چست؟ آیا آدمی اُبُهت را در ذات داردیا باید با جستجو و پیگیری به صورت علمی دارای اُبهت شود؟
don't make me kill you again چی هست
معادل لغات جنگ دیده و جنگ بلد رو میخواستم.باتشکر
اصطلاح کنتاک داشتن با کسی درست است یا کنتاکت داشتن؟ (نزاع و دعوا) بر فرض مثال فلانی با فلانی کنتاک داره یا کنتاکت داره؟
معادل bigger than life چه اصطلاح یا ضربالمثلی میشود؟