Have a test _ Have a smell _ Left a bad / unpleasant test in our _mouth Tested freedom Smells of
معادل فارسی برای اصطلاح : race against time
ضرب ال مثل فارسی هم معنی «آب را باید از سرچشمه بست.» داریم ؟
چه جا هایی ازاصطلاح انگلیسی "call someone out" استفاده میکنیم ؟
دوستان معادل فارسی اصطلاح a bone of contention چی هست ؟؟ معنیش چی هست؟
معادل لغات جنگ دیده و جنگ بلد رو میخواستم.باتشکر
در فیلم meet Joe black در سکانس کافه
ترجمه ی اصطلاح "i m begging you"
آب از سر گذشتن کنایه از چیه ؟
۱-توماس از رفتار او نفرت داشت، از اینکه تلاش میکرد معقول و موجه به نظر برسد.... معقول و موجه یعنی چه؟؟ ۲- من یه لحظه هم چشم رو هم نذاشتم... یعنی چه؟؟ ممنون باتوجه شما 🙏🌹