تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آقای پارسا عزیز lights out خودم شخصا توی چند دیکشنری بررسی کردم توی سریالهایی دیدم، موقعی که وقت خوابیدن میرسه و لامپ ها رو خاموش میکنن این اصطلاح رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مترادفها: broke, flat/stone broke, busted, destitute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

اجرا یا نمایش افتضاح ( به درد نخور ) ، گند زدن ( توی امتحان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دقیقا مترادف، beats me، یکی از معنی هاش، نمیدونم، سردر نمیارم،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مترادف ya got me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

dry milk هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

مترادف shindig,

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

افتضاح، مترادف terrible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

والسلام، ختم کلام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلمه ازدواج مبارکه بنابراین معادل درست واسه این میشه هم بستری، هم بالینی، هم خوابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

حتی smart off هم داریم که اسلنگ آمریکن هست یعنی، شوخی بی ادبانه کردن، He smarts off to his teachers and friends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

شوخی های بی ادبانه گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معنی باکلاس و مجلل هم میده، One of Bonn's smartest restaurants

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان معانی زیادی داره اگه واسه لباس و اینا باشه یعنی، شیک پوش و خوش لباس، معادل آمریکنش sharp هست، اگه فعل باشه دو معنی داره یکیش میشه، دلخور و نار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معادل food drive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سازمان خیریه پخش غذا معادل، food bank

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دست و پنجه نرم کردن با مرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یکی از معانی جالبش که sick note هم میشه، گواهی پزشکی واسه مدرسه یا سرِکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

اگه اسم باشه یکی از معنی هاش، نجیب زاده رده بالا، کُنت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

پرتو نور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معادل، in a bit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

معادل none of your business

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

بیشتر واسه صدای برخوردن کلید باهم کاربرد داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همینو کم داشتیم ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لفتش نده، quit stalling answer my questions

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باهم سازگار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با فعل های have , be میاد به معنی، حس و حال چیزی ( کاری ) رو داشتن، توی موود چیزی بودن، حوصله چیزی رو داشتن

پیشنهاد
-١٠

دلت هوای چی رو کرده؟ ( معمولا واسه غذاخوردن ) ، حس و حال چی رو داری؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلمه language معانی و متعلقات زیادی داره، مثلا strong language یعنی بددهنی یا فُحش دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در چند قدمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عیب کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چوب لایِ چرخ، موی دماغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دولت مستعجل، موفقیت زودگذر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مایه افتخار و سرافرازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فرزند خَلف،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساده لوح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازیچه، آلت دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معانی که دوستان گفتن اکثرا درسته، a bolt out of the blue هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سر صحبت رو باز کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چُسیدن، مترادف cut the cheese

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

خود David Burke توی کتابش ( street talk1 ) نوشته به کار بردن dead به عنوان صفت غیر از این موارد صحیح نیست، مثلا dead happy, dead angry, dead interest ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اگه صفت باشه به معنی، به شدت، کاملا، دقیقا هستش، و طبق کتاب street talk1 فقط قبل این صفتها میاد، dead serious, dead ahead dead last, dead on, dead ri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معمولا توی رستوران کاربرد داره به معنی، من انتخاب میکنم، من میخورم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

عکس نامه، عکس نوشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غذای اصلی یا همون entre'e

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آب بطری ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان آب معدنی میشه mineral water , این کلمه میشه آب بسته بندی شده ( داخل بطری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

انواع نوشیدنی ( گرم و سرد ) البته دوستان شام آب هم میشه، چون توی TopNotch 1A یونیت چهار گفته شامل bottled water هم میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

البته معنی که دوستمون گفتن تحت اللفظی هستش. معنی روانترش میشه، کسی رو ناکار کردن، کسی رو ضربه فنی کردن، معادل eat sb for breakfast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا همون eat humble pie هستش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آمریکایی ها eat crow هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با دقت فکر و تصمیم گیری کردن، متاسفانه یکی از دوستان به اشتباه در آب نمک خواباندن معنی کردن، البته توی کتاب ۵۰۴ ترجمه شده هم یکی از اساتید همین اشتبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به نحو احسن اداره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آب پز شده ( البته بدون پوست ) ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنی هاش، scramble an egg, نیمرو درست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در بازی کارت یعنی، پیشنهاد بالاتر دادن، I'll raise you $100

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

اکثر معانی که دوستان گفتن درسته، مخالفش میشه bad/poor sport ، بی جنبه، بی مرام،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

دست خُشک و خسیس بودن، ( البته موقع انعام دادن به کار میره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بستگی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lover یعنی خاطرخواه، بیشتر واسه آقا کاربرد داره و مقابلش mistress یعنی دلداده و واسه خانم کاربرد داره، دوستان این الفاظ بار معنایی منفی داره و خارج ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رویداد. مناسبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

مفید، مورد استفاده، کاربردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مغازه ای که در آن وسایل رادیویی یا الکترونیکی میفروشن، توی قسمت اول فصل اول سریال Young Sheldon این عبارت رو دو سه بار میگن، پیشنهاد میکنم حتما این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مورد تحسین قرار گرفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عامیانه، من توی دستشویی ام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عملیات معدن کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

توی عامیانه معنی دستشویی هم میده مثلا، I'm on the can

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی عامیانه س به معنی، هروئین کشیدن، informal, to smoke the drug heroin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وول خوردن، ور رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغ کبابی ( سوخاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه خیری توشه

پیشنهاد
٠

شاید یه خیری توشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

به عمل آوردن، تبدیل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

دقیقا میشه سنجاب، chipmunk نوعی سنجاب آمریکایی هست

پیشنهاد
٠

دائما روی چیزی فکر کردن، روی چیزی وسواس داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

لاف زدن، رجز خوندن، معادل، boast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

فسقلی، سره قلیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ریزه میزه، فسقلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

لُپ کلام رو گرفتن، اصل موضوع رو متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لُپ کلام رو گرفتن، اصل موضوع رو متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توش موندم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معلوم شدن، کاشف به عمل اومدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی موجود در دیکشنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دندون قروچه گرفتن ( از سرما )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دردسر افتادن، به زحمت افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به گمونم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معادل make friends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی سیستم طبقه بندی اعشاری که در کتابخانه ها برای مرتب سازی بکار میبرن

پیشنهاد
٠

the information superhighway= internet

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آشفته، پَکَر، داغون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اعصاب داغون، فشاری،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو از تنهایی درآوردن، همراه کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نفسی کشیدن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قاطی کردن، جوش آوردن، از کوره در رفتن، مترادف lose it, freak out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشت سر هم، بی وقفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خانواده ( فامیل ) گسترده، خانواده ( فامیل ) درجه دو، در مقابلش immediate family، فامیل درجه یک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جستجوگر، کاشف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جدا کردن طلا از خاک ( به وسیله شستن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داخل شدن، وارد شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ولع ( حرص و طمع ) طلا، عشق طلا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مواد اولیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ول گشتن، پرسه زدن، پلکیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم کارتونی تلویزیونی ( قصه های اردک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حتی quit whining هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ژل یا مایع زده عفونی کننده دست که الان برند شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیب زمینی، دهاتی های آمریکن بهش میگن potater

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاییدن، معادل دقیق آمریکنش میشه، bang, hook

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وارد بحث و نزاع شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

لحاظ کردن، درنظر گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لباس ( پوشش ) ورزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوشش دانش آموزی ( دانش جویی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر از معنی کلبه، اگه فعل باشه یعنی، همخوابی کردن، همبستری کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به مزاجم خوش نمیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان در این عبارت کلمه is حذف شده در اصل is followed by بوده، مثلا Carl is followed by a car یعنی یک ماشین به دنبال ( پشت سر ) کارل میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر معانی که دوستان گفتن، در نظرگرفتن، دیدن، I find that very reassuring

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

وقت خاموشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آمادگی، تمرین، آشنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آفرین به آقا ایمان، دوستان hometown یعنی محل سکونت و زندگی، birthplace میشه زادگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توی سریال young sheldon قسمت اول، مادر sheldon توی کلیسا به یه زنی میگه، I'll knock your lights out یعنی دل و روده ت رو میکشم بیرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کوره در رفتن، جوش آوردن، قاطی کردن، معادل، fly off the handle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه آمریکن، معادل بریتیشش میشه tramp

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بلیت فروش، ticket taker هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعبیر یا تفسیر متفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه میگو، خرچنگ خوراکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدگمان، بدبین، شکّاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نون خامه ای، در اصطلاح عامیانه به آدم ساده لوح و زود باور هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اصل یعنی کُره اسب جوان ماده، توی عامیانه به دخترای جوان چموش هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شُل و وِل، آویزون، بیشتر واسه آلت کاربرد داره، flaccid penis

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس و حال تُخمی ( کیری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوستان توی سریالها و فیلمهاشون خیلی شنیدم که موقعی که کسی حرف بی ادبانه ای میزنه معمولا بچه ها، بزرگتر در جوابش میگه language, این در اصل watch/mind ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خنگ، کودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی خود بودن، پکر بودن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با عرض معذرت bang و hump هردو توی خیلی عامیانه آمریکن معنی گاییدن رو میده، یا ترتیب کسی رو دادن، حالا دقیقا معادل بریتیش اینا میشه shag دوستان تا م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی رو ناراحت و ناامید کردن، کسی رو به ترحم واداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناراحت و نامید کردن، به ترحم واداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان با عرض معذرت معنی کلوچه خانم رو هم میده، البته خیلی عامیانه س

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستشویی، can هم میگن که هردو خیلی عامیانه س

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاندوم، rubber هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درود بر سواد ایشون آقای کتابدار، دوستان کلمه Johnson با عرض معذرت توی عامیانه یعنی کیر، حالا آمریکایی ها این کلمه رو بعضی وقتا به رُخ بریتانیایی ها م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

finders keepers, losers weepers توی قسمت چهار فصل اول سریال فرندز، تقریبا میتونیم بگیم جوینده یابنده س، بیشتر بین بچه ها گفته میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیک و تر و تمیز، اعیانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

cushion/soften the blow, مرحم بودن بر دردی، تسکینی بر درد بودن، به خود دلخوشی دادن، البته cushions the blow هم میگن، اولین بار توی قسمت۳ فصل اول سر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از خود درآوردن، سرِهم کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دو معنی داره، یکیش، نوعی کشِ سر واسه بستن دُم اسبی، دومیش، خیلی informal هست یعنی پَکر، بی اعصاب، مثلا what's the matter why so scrunchie?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشای هیز، چشای اغواکننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بُرش مد نظر کارگردان، ( در فیلم و سریال )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازه رسیده، همین الآن رسیده ( در مورد اخبار بکار میبرن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوق العاده، بینظیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیتی که طرف خیلی سرش شلوغه یا خیلی گرفتاره ( مشغول کاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کپک، قالِب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعلی، تقلبی، الکی، مترادفهاش، false, counterfeit, bogus, کلمه آخریش بیشتر توی عامیانه رایجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعلی، تقلبی، الکی، بیشتر واسه پول و محصولات استفاده میشه مثلا، counterfeit money/currency, counterfeit products, مترادفهاش، false, fraudulent, , bogu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کُص، معادل بریتیشش میشه cunt , البته معنی ترسو هم میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وجود داشت، ( گذشته there is )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی حرکت، لمس، بی حس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه معنی informal هم داره، خوردن، توو رگ زدن، the family was digging into a delicious meal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوسان کردن، بالا و پایین کردن، ( بیشتر واسه قیمتها بکار میره ) ، 20 prices were volatile, fluctuating between $ and $40

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحقیق و بررسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به سهم خود کمک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی استعلاجی گرفتن، معادل sick leave

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی استعلاجی، معادل sick leave

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق استراحت، اتاق انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت در کتاب family & friends starter هستش که بعداز هرسه یونیت وجود داره، میتونیم واسه ترجمه روان بگیم، وقت ارزشیابی، زمان ارزش گذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حروف صدادار شامل، a e i o u

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمبود نیروی کار و پرسنل، معادل short handed و understaffed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق عادی و معمولی ( در هتل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رزرو شده ( به نام کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرِ کار رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیراز تمامی معانی که دوستان گفتن یه معنی informal هم میده، یعنی غُرزدن سر کسی، انتقاد کردن، مثلا the coach blasted off at the team for poor playing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غُرزدن، انتقاد کردن، توپیدن به کسی، البته بعضی وقتها به جاش blast off هم میگن مثلا the coach blasted off at the team for poor playing, گرچه معنی اصلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سری توی سرها درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آویزون کسی بودن، با کسی حشر و نشر داشتن، ( معمولا با افراد معروف و ثروتمند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دور بزن، برگرد عقب معادل go back

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برگرد عقب، برگرد جای اول، معادل turn back

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوتا کاربرد داره یکی واسه کاره که معنیش میشه خیلی آسون، مثل آب خوردن، و دیگریش واسه انسان که میشه تو سری خور، بی اراده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان arctic صفته و فقط قبل اسم میاد معنیش میشه شمالی، مربوط به شمال که نواحی خیلی سردیه، حالا antarctic که اسم هست و معنیش میشه قطب جنوب هچنین کلمه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ملت، گاهی یعنی کس و کار، والدین، توی خیلی عامیانه هم یعنی رفقا، دوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جدال از پیش باخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگه صفت باشه میشه، اشباع شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس آرامش، آسودگی خاطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

احساس راحتی کردن، خوش بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

امرار معاش کردن، پول درآوردن، زندگی رو چرخوندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به وسایل برقی منزل appliances میگن و جمع بسته میشه، بقیه اثاثیه منزل بهش میگن furniture و غیرقابل جمع بستن هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوب بنظر میرسه، معادل sounds nice

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اکثر دوستانی که معنی کردن اشتباهه بغیر از دو سه نفر، دوستان این اصطلاح یعنی جایی که خونه شما نیست ولی توش به اندازه خونه خودتون راحتین، یعنی میشه خون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشانه ای، اشاره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دریای مرده یا بحرالمیت، یه دریاچه بین فلسطین اشغالی و کشور اُردن هستش، حدود ۲۵ درصدش نمکِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

از لحاظ، از نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

practical life : زندگی واقعی، زندگی روزمره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

coke, fries and burger , نوشابه، سیب زمینی سرخ شده و همبرگر، فست فوود محبوب آمریکایی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته دوتا اصطلاح دیگه هستن مخصوص بریتیش، to play truant, skive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جیم زدن از کلاس، کلاس رو پیچوندن، ( البته کمی قدیمیه ) مترادف، ditch a class, cut class وskip a class هستش، این اصطلاح آخری مخصوص بریتیش بقیه امریکن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گندزدن، سوتی دادن، صدمه دیدن، مترادف، blow sth, هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

توی آمریکا خیلی ازش استفاده میکنن، موقع دعواکردن یکی از طرفین به اون یکی میگه sue me یعنی ازم شکایت کن، منظورش اینه که واسه دعواکردن ازت معذرت خواهی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته دوستان یه اصطلاح دیگه هست jump in the queue که مخصوص لهجه بریتیش و دقیقا معادل caught in the line هست که دومی آمریکن هستش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان یه اصطلاح قشنگ دارن، caught in line, خیلی کاربردیه، مثلا شما توی صف وایسادین و یکی میاد بی ادبانه caught in line میکنه، یعنی خودش رو میندازه ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I have kittens : دلم مثل سیر و سرکه میجوشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اون طرف ( اونورِ ) خیابون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

به هرحال، راستی، بگذریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان غیر از تمامی معانی که گفته شد عبارت shine someone که خیلی عامیانه س توی کتابstreet talk2 اومده یعنی، محل نذاشتن، تحویل نگرفتن، مترادف blow som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قال گذاشتن ( معشوق ) ، کات کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به مین خاطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

محل دفن زباله، آشغال دونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گند زدن، افتضاح به بار آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبروریزی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان خود laundry, دوتا معنی داره. رخت و لباس های کثیف، خشکشویی، حالا do the laundry یعنی همه این مراحل رو انجام دادن، متاسفانه توی فارسی معادل دقیق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهبود یافتن ( بعدِ بیماری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یا حتی، big gun, big wheel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

توی لهجه بریتیش یعنی مهم و بانفوذ، کله گنده، معادل دقیق آمریکنش میشه big shot, big cheese

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان hippo یعنی اسب آبی و بدون شاخه ولی rhino یعنی کرگدن و شاخ داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راهی دیگه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان خود dozen یعنی دوجین، دوازده، ولی اگه dozens of باشه یعنی، ده ها، البته به صد و هزار نمیرسه، توی عامیانه هم a dozen یعنی a lot of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان خود کلمه notion در حالت مفرد یعنی، تصور، عقیده ایده، ادراک، ولی اگه جمع notions باشه توی آمریکن یعنی وسایل خیاطی، مثل نخ و سوزن و قیچی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

انتخاب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی پرنده آبی رنگ آمریکای شمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شورت خیلی کوتاه، مایو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افشاگر، برملا کننده،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

سرِ کیسه رو شُل کردن، دست توی جیب مبارک کردن ( علیرغم میل باطنی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوره شانس ( شانس کوچولو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درخت نشان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در اصل یعنی قمبلِ باسن، ولی در اصطلاح اسلنگ یعنی روشنفکر، آگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کشته مرده ی کسی بودن، با for میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کپل، keester, یا keister

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توی بدبختی و فلاکت بودن، بیچاره شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم کله گنده و بانفوذ، مترادفش میشه big shot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باطنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ظاهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصلی، ریشه ای، واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شناساندن، معرفی کردن، نام بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عشق و حال کردن، صفا سیتی رفتن، دوستان دوتا مترادف خیلی عامیانه داره، 1 to have a ball, 2 to have a blast البته یه مترادف دیگه داره که خیلی عامیانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دَری وَری ( چرت ) نگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دلقک بازی ( مسخره بازی ) بسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درجا بال زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برید کنار، دارم رَد میشم، راه رو باز کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دمق و درب و داغون، پوکیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان یکی از معنی های جالبش، گودی دورِ چشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبروی کسی رو بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان غیراز تمام معانی که گفتین یه معنی خیلی عامیانه هم میده، البته عذرخواهی میکنم به معنی تلمبه زدن هم هست یا همون تقه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تقریبا همون دانشگاه البته توی لهجه آمریکن، توی بریتیش میگن university

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان اگه فقط lay low باشه، یعنی کوتاه اومدن، از خیر چیزی گذشتن، ولی اگه lay sb low باشه یعنی کسی رو زمین زدن، زمین گیر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیف کردن، حال کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حال کردن، کیف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تُخمی ( شُخمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زبان محلی سنندج میشه: کمیله، چلم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ببخشید ولی معنی ( گاییدن ) هم میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عجوزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

jugs به معنی مَمه هستش ( slang )