college

/ˈkɑːlɪdʒ//ˈkɒlɪdʒ/

معنی: دانشگاه، کالج، دانشکده
معانی دیگر: مدرسه ی عالی، آموزشگاه، مجمع، همایند، گروه، انجمن، دانشجویان و استادان و کارکنان موسسه ی آموزشی، ساختمان دانشکده یا مدرسه عالی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a school or institution of higher learning beyond the level of high school, usu. providing education in general studies or liberal arts.

- She'll go to college next year and begin a program in mathematics.
[ترجمه مهرداد] او سال آینده به دانشگاه می رود و یک برنامه در ریاضیات را آغاز می کند.
|
[ترجمه باران عسگرزاده] او سال آینده به دانشگاه میرود و ریاضیات را آغاز می کند
|
[ترجمه گوگل] او سال آینده به کالج می رود و برنامه ای را در ریاضیات شروع می کند
[ترجمه ترگمان] او سال آینده به کالج خواهد رفت و برنامه ای را در ریاضیات آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He started at a community college and transferred after one year to a four-year college.
[ترجمه گوگل] او در یک کالج محلی شروع کرد و پس از یک سال به یک کالج چهار ساله منتقل شد
[ترجمه ترگمان] او یک کالج اجتماعی را آغاز کرد و بعد از یک سال به یک کالج چهار ساله منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a specialized division of a university.

- Our university has one of the best colleges of engineering in the country.
[ترجمه صیادی] دانشگاه ما یکی از بهترین دانشکده های مهندسی را در کشور دارد
|
[ترجمه گوگل] دانشگاه ما یکی از بهترین دانشکده های مهندسی کشور را دارد
[ترجمه ترگمان] دانشگاه ما یکی از بهترین دانشکده های مهندسی در کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: an organization of persons having a common purpose or common duties.

- the college of cardinals
[ترجمه گوگل] کالج کاردینال ها
[ترجمه ترگمان] دانشکده کاردینال ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. college of accounting
مدرسه ی عالی حسابداری

2. college of medicine
دانشکده ی پزشکی

3. college students who could patter in english or french
دانشجویان دانشگاه که می توانستند انگلیسی یا فرانسه به هم ببافند

4. a college president must be his own man
یک رئیس دانشگاه بایستی از هیچ کس حساب نبرد.

5. the college had double the number of expected students
آن دانشکده دو برابر انتظار شاگرد گرفت.

6. this college has graduated many fine engineers
این دانشگاه تعداد زیادی مهندس خوب تحویل جامعه داده است.

7. a few college kids and i
من و چند بچه ی دانشگاهی

8. a normal college
دانشکده ی تربیت معلم

9. a secretarial college
آموزشگاه منشیگری

10. an accredited college
کالج معتبر،دانشگاه دارای امتیازنامه رسمی

11. intake of college students is up
میزان پذیرش دانشجو بالا رفته است.

12. the electoral college
(درانتخابات ریاست جمهوری امریکا) گروه گزینگران،هیئت گزینش

13. general staff college
دانشگاه جنگ،دانشکده ی فرماندهی و ستاد

14. a mickey mouse college course
کلاس مزخرف در دانشگاه

15. an ivy league college
دانشگاه (متعلق به گروه) آیوی لیگ

16. hassan and his college brothers
حسن و برادران دانشگاهی اش

17. he goes to college
او دانشگاه می رود.

18. she is in college
او در دانشگاه است.

19. the requirements for college entrance
شرایط (پیش نیازهای) ورود به دانشگاه

20. to graduate from college with distinction
از دانشگاه با امتیاز فارغ التحصیل شدن

21. a gut course in college
درسی آسان در دانشگاه

22. ali's failure at the college entrance examination disappointed him very much
شکست علی در آزمون ورودی دانشگاه او را بسیار سر خورده کرد.

23. security police at a college
ماموران انتظامی در دانشگاه

24. those who receive a college education will have a head start over others
آنان که از آموزش دانشگاهی برخوردارند از دیگران جلو خواهند بود.

25. at ahmad's retirement ceremony, the college did him proud
در مراسم بازنشستگی احمد دانشگاه بسیار از او تجلیل کرد.

26. he passed all of his college courses
او در همه ی کلاس های دانشگاهی خود قبول شد.

27. i was fresh out of college and itchy for travel
تازه از دانشگاه درآمده بودم و دلم برای مسافرت لک می زد.

28. the monthly paper of our college
ماهنامه ی دانشکده ی ما

29. a course that prepares students for college
کلاسی که دانشجویان را برای دانشگاه آماده می کند

30. a lapse in the number of college graduates
افت تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه

31. fencing was a part of german college education
شمشیربازی جزیی از آموزش دانشگاهی آلمان ها بود.

32. when i was a junior in college
وقتی که در سال سوم دانشگاه بودم

33. they help freshmen to orient themselves to college life
آنها به دانشجویان سال اول کمک می کنندتا خود را با زندگی دانشگاهی همساز کنند (وفق بدهند).

34. he was inducted as the president of the college
او به عنوان رییس دانشگاه رسما به کار گمارده شد.

35. that success was the high-water mark of my college education
آن موفقیت درخشانترین رویداد آموزش دانشگاهی من بود.

36. last year he had to hump himself and finish college
پارسال مجبور شد بکوشد و دانشکده را تمام کند.

37. they had granted him a franchise to open a college
به او امتیاز تاسیس یک مدرسه ی عالی را داده بودند.

38. a good many years ago now, when i was a college student
سال ها پیش از این،وقتی که دانشجو بودم

39. a limited number of transfers will be accepted by the college
دانشگاه شمار معدودی (دانشجوی) انتقالی را خواهد پذیرفت.

40. he wanted to spare his parents the expense of sending him to college
او می خواست هزینه ی دانشگاه رفتن خود را به والدینش تحمیل نکند.

مترادف ها

دانشگاه (اسم)
academy, university, college

کالج (اسم)
college

دانشکده (اسم)
college

انگلیسی به انگلیسی

• council; institution of higher education that grants degrees
a college is an institution where students study after they have left school.
a college in a university is one of the institutions which some british universities are divided into.

پیشنهاد کاربران

دانشگاه
مثال: He studied engineering at the college.
او در دانشگاه مهندسی خواندند.
دانشسرا
college 4 ( n ) =an organized group of professional people with special interests, duties, or powers, e. g. the National College of District Attorneys. the American College of Cardiology.
college
college 3 ( n ) =the teachers and or students of a college
college
college 2 ( n ) =one of the main divisions of some large universities, e. g. The history department is part of the College of Arts and Sciences.
college
college 1 ( n ) ( kɑlɪdʒ ) =a place where students can study for a degree after they have finished high school, e. g. a private college. He got interested in politics when he was in college.
college
دانشکدگان یا دانشکده ها. مثال: دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران.
تقریبا همون دانشگاه البته توی لهجه آمریکن، توی بریتیش میگن university
دانشکده
آموزشکده
کالج _ دانشگاه
دوره ای پس از اتمام دبیرستان و قبل از دانشگاه ( university ) که دو تا سه سال طول میکشد و مدرکی که از کالج صادر میشود در ایران معادل ندارد.

سبک، مکتب
دانشگاه و کالج موسسات تحصیلات عالی هستند که بسته به محلی که در آن واقع شده اند، در معنا تفاوتهایی دارند. کتاب فرهنگ لغت مک میلان “کالج” را در ایالات متحده آمریکا جایی است که به دانشجویان مدرک تحصیلی اعطا میکند. این مکان آموزشی همچنین میتواند دانشگاه نیز خطاب شود اگر به اندازه ای بزرگ باشد که بتواند بیش از یک رشته تحصیلی را پوشش دهد.
در انگلستان کالج مکانی است که به دانشجویان گواهینامه علمی با ارزش کمتر از دانشگاه اعطا میکند و معمولا آموزش مهارت خاصی است که افراد در زمینه شغلی به آن نیاز دارند. کالج میتواند یک موسسه تحصیلی اعطا کننده مدرک درجه سه، یک موسسه در داخل یک دانشگاه، یک موسسه تعلیمات حرفهای و یا یک مدرسه در مقطع متوسطه باشد.
در مقابل در ایالات متحده آمریکا همواره کلمه “دانشگاه” برای اشاره به موسسات تحقیقات علمی استفاده میشده است و یکبار هم خطاب به موسساتی بوده که درجه تحصیلی دکتری به دانشجویان اعطا میکنند. درجات و مدارک علمی توسط دانشگاه به افراد اهدا میشوند، درحالی که کالجها، موسسات یا سازمان هایی وابسته به دانشگاه هستند که دانشجویان را برای کسب درجه خاصی در دانشگاه آماده میکنند. کالج هایی که به دانشگاهها وابسته هستند، عمدتا “کالج دانشگاهی” نامیده میشوند.
کالجها همیشه هم به دانشگاهها وابسته نیستند. یک کالج میتواند موسسه مستقلی باشد که دانشجویان را آماده میکند تا به عنوان داوطلبان خارجی وارد سایر دانشگاهها شوند، یا مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار را کسب کنند. به همین ترتیب در کشور کانادا “دانشگاه” یک موسسه تحصیلی است که اجازه اعطای درجه علمی به افراد را دارد؛ در حالیکه کالجها این اجازه را ندارند و تنها میتوانند گواهینامه های علمی یا دیپلم صادر کنند.
کالجها نسبت به دانشگاهها به شکل مستقیم برای تربیت نیروهای حرفهای برای بازار کار فعالیت می کنند. این به این معنی است که آنها آموزش عملی یا حرفه ای را ارائه می دهند. به طور کلی طول مدت یک دوره حرفهای ( Certificate ) یک سال یا کمتر است و برنامه دیپلم و یا لیسانس در کالجها ممکن است 3 - 2 سال طول بکشد.
کالجها همچنین دوره های کارآموزی در زمینه ی تجارت و مدیریت، آموزش زبان و ارتقاء مهارتها ارائه میدهند. علاوه بر این برخی از کالجها در استان انتاریو به طور تخصصی بر برنامههای کشاورزی، علوم پزشکی، هنر و یا دروس نظامی تمرکز دارند.
▶️خلاصه بخوام بگم دانشگاه خیلی بهتره ( نه همیشه ولی تو ۹۵ درصد مواقع بهتره ) . هم از لحاظ بزرگی هم از لحاظ تجهیزات هم از لحاظ کیفیت کار و کیفیت مدرک و اساتید و جامع بودن رشته ها اونم خیلی گسترده تره، کلاس کار بالاتره در واقع باکلاس تره اینکه توی دانشگاه درس بخونی، رسمی تر و قابل قبول تره تقریبا نه خیلی ولی تو جاهای حساس و معتبر تاثیر زیادی داره. مثلا اگه میخواید برید یه شرک عادی ثبت نام کنید زیاد فرقی نداره مدرکت کالجه یا دانشگاه. ولی اگه قراره برید یه جای حرفه ای ( جاهایی مثل ناسا و . . . ) اگه مدرکتون دانشگاه باشه تاثیر خیلی بیشتری ظاهرا داره، هر چند بار علمی هم مهمه.
. گاهی هم کالج به دانشکده های زیرمجموعه یک دانشگاه اشاره داره گاهی موسسه جدا. ولی اگه بین موسسه کالج مستقل و دانشگاه موندید تحقیق کنید ولی من شخصا دانشگاه رو ترجیح میدم خفن تر و باکلاس تر و به قول خودمون جامع تره
If I go to college, I will find a job 🇿🇲
موسسه آموزش عالی
( ساعئ ) ، تلاش در دانگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس