پیشنهاد‌های محمدرضا مرادی پور (٢٦٢)

بازدید
٤٤٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل make friends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی سیستم طبقه بندی اعشاری که در کتابخانه ها برای مرتب سازی بکار میبرن

پیشنهاد
٠

the information superhighway= internet

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آشفته، پَکَر، داغون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اعصاب داغون، فشاری،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو از تنهایی درآوردن، همراه کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نفسی کشیدن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قاطی کردن، جوش آوردن، از کوره در رفتن، مترادف lose it, freak out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشت سر هم، بی وقفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خانواده ( فامیل ) گسترده، خانواده ( فامیل ) درجه دو، در مقابلش immediate family، فامیل درجه یک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جستجوگر، کاشف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جدا کردن طلا از خاک ( به وسیله شستن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داخل شدن، وارد شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ولع ( حرص و طمع ) طلا، عشق طلا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مواد اولیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ول گشتن، پرسه زدن، پلکیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم کارتونی تلویزیونی ( قصه های اردک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حتی quit whining هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ژل یا مایع زده عفونی کننده دست که الان برند شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیب زمینی، دهاتی های آمریکن بهش میگن potater

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاییدن، معادل دقیق آمریکنش میشه، bang, hook

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وارد بحث و نزاع شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

لحاظ کردن، درنظر گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لباس ( پوشش ) ورزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوشش دانش آموزی ( دانش جویی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر از معنی کلبه، اگه فعل باشه یعنی، همخوابی کردن، همبستری کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به مزاجم خوش نمیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان در این عبارت کلمه is حذف شده در اصل is followed by بوده، مثلا Carl is followed by a car یعنی یک ماشین به دنبال ( پشت سر ) کارل میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر معانی که دوستان گفتن، در نظرگرفتن، دیدن، I find that very reassuring

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت خاموشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آمادگی، تمرین، آشنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آفرین به آقا ایمان، دوستان hometown یعنی محل سکونت و زندگی، birthplace میشه زادگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توی سریال young sheldon قسمت اول، مادر sheldon توی کلیسا به یه زنی میگه، I'll knock your lights out یعنی دل و روده ت رو میکشم بیرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کوره در رفتن، جوش آوردن، قاطی کردن، معادل، fly off the handle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه آمریکن، معادل بریتیشش میشه tramp

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بلیت فروش، ticket taker هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعبیر یا تفسیر متفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه میگو، خرچنگ خوراکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدگمان، بدبین، شکّاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نون خامه ای، در اصطلاح عامیانه به آدم ساده لوح و زود باور هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اصل یعنی کُره اسب جوان ماده، توی عامیانه به دخترای جوان چموش هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شُل و وِل، آویزون، بیشتر واسه آلت کاربرد داره، flaccid penis

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس و حال تُخمی ( کیری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان توی سریالها و فیلمهاشون خیلی شنیدم که موقعی که کسی حرف بی ادبانه ای میزنه معمولا بچه ها، بزرگتر در جوابش میگه language, این در اصل watch/mind ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خنگ، کودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی خود بودن، پکر بودن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

با عرض معذرت bang و hump هردو توی خیلی عامیانه آمریکن معنی گاییدن رو میده، یا ترتیب کسی رو دادن، حالا دقیقا معادل بریتیش اینا میشه shag دوستان تا م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو ناراحت و ناامید کردن، کسی رو به ترحم واداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناراحت و نامید کردن، به ترحم واداشتن