پیشنهاد‌های محمدرضا مرادی پور (٢٦٢)

بازدید
٤٤٧
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ته جیب رو تکوندن، بی پول شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

سر صحبت رو باز کردن،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چُسیدن، مترادف cut the cheese

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خود David Burke توی کتابش ( street talk1 ) نوشته به کار بردن dead به عنوان صفت غیر از این موارد صحیح نیست، مثلا dead happy, dead angry, dead interest ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اگه صفت باشه به معنی، به شدت، کاملا، دقیقا هستش، و طبق کتاب street talk1 فقط قبل این صفتها میاد، dead serious, dead ahead dead last, dead on, dead ri ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معمولا توی رستوران کاربرد داره به معنی، من انتخاب میکنم، من میخورم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عکس نامه، عکس نوشته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذای اصلی یا همون entre'e

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب بطری ای

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان آب معدنی میشه mineral water , این کلمه میشه آب بسته بندی شده ( داخل بطری )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انواع نوشیدنی ( گرم و سرد ) البته دوستان شام آب هم میشه، چون توی TopNotch 1A یونیت چهار گفته شامل bottled water هم میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته معنی که دوستمون گفتن تحت اللفظی هستش. معنی روانترش میشه، کسی رو ناکار کردن، کسی رو ضربه فنی کردن، معادل eat sb for breakfast

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا همون eat humble pie هستش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

آمریکایی ها eat crow هم میگن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

با دقت فکر و تصمیم گیری کردن، متاسفانه یکی از دوستان به اشتباه در آب نمک خواباندن معنی کردن، البته توی کتاب ۵۰۴ ترجمه شده هم یکی از اساتید همین اشتبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نحو احسن اداره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آب پز شده ( البته بدون پوست ) ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معنی هاش، scramble an egg, نیمرو درست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بازی کارت یعنی، پیشنهاد بالاتر دادن، I'll raise you $100

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اکثر معانی که دوستان گفتن درسته، مخالفش میشه bad/poor sport ، بی جنبه، بی مرام،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آلت مردانه ( مودبانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست خُشک و خسیس بودن، ( البته موقع انعام دادن به کار میره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بستگی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

lover یعنی خاطرخواه، بیشتر واسه آقا کاربرد داره و مقابلش mistress یعنی دلداده و واسه خانم کاربرد داره، دوستان این الفاظ بار معنایی منفی داره و خارج ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

رویداد. مناسبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفید، مورد استفاده، کاربردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مغازه ای که در آن وسایل رادیویی یا الکترونیکی میفروشن، توی قسمت اول فصل اول سریال Young Sheldon این عبارت رو دو سه بار میگن، پیشنهاد میکنم حتما این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مورد تحسین قرار گرفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عامیانه، من توی دستشویی ام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عملیات معدن کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

توی عامیانه معنی دستشویی هم میده مثلا، I'm on the can

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی عامیانه س به معنی، هروئین کشیدن، informal, to smoke the drug heroin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وول خوردن، ور رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغ کبابی ( سوخاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه خیری توشه

پیشنهاد
٠

شاید یه خیری توشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عمل آوردن، تبدیل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دقیقا میشه سنجاب، chipmunk نوعی سنجاب آمریکایی هست

پیشنهاد
٠

دائما روی چیزی فکر کردن، روی چیزی وسواس داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لاف زدن، رجز خوندن، معادل، boast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فسقلی، سره قلیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریزه میزه، فسقلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لُپ کلام رو گرفتن، اصل موضوع رو متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لُپ کلام رو گرفتن، اصل موضوع رو متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توش موندم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

معلوم شدن، کاشف به عمل اومدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی موجود در دیکشنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دندون قروچه گرفتن ( از سرما )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دردسر افتادن، به زحمت افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به گمونم