panning


کامپیوتر : حرکت افقى داده گرافیکى در عرض یک صفحه نمایش

جمله های نمونه

1. He spent weeks panning for gold in the river.
[ترجمه ناشناس] او ( مذکر ) هفته ها را برای استخراج طلا در رودخانه گذراند.
|
[ترجمه گوگل]او هفته‌ها در رودخانه به دنبال طلا بود
[ترجمه ترگمان]او هفته ها را برای گرفتن مدال طلا در رودخانه گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some old miners are still panning for gold in the streams.
[ترجمه cc] برخی از معدنچیان قدیمی هنوز در جریان آب برای طلا ریگ شور می کنند.
|
[ترجمه گوگل]برخی از معدنچیان قدیمی هنوز در جویبارها به دنبال طلا هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از معدنچیان قدیمی هنوز در جریان آب در حال پنینگ برای طلا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But others panning for gold on the Net are starting to come up empty.
[ترجمه گوگل]اما دیگرانی که به دنبال طلا در شبکه هستند، شروع به خالی شدن می کنند
[ترجمه ترگمان]اما دیگران پنینگ برای کسب مدال طلا در Net شروع به خالی شدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ridged surface that results tends to prevent panning.
[ترجمه گوگل]سطح برآمده ای که به دست می آید تمایل به جلوگیری از پانینگ دارد
[ترجمه ترگمان]سطح نوک دار که منجر به پیش گیری از پنینگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The projectionist was panning the camera attentively.
[ترجمه گوگل]پروجکشن با دقت دوربین را پشت سر می‌گذاشت
[ترجمه ترگمان]The با دقت دوربین را پنینگ (panning)کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zooming and panning are navigational tools for exploring 2 D and 3 D information.
[ترجمه گوگل]بزرگنمایی و سوژه حرکتی ابزارهای ناوبری برای کاوش اطلاعات دو بعدی و سه بعدی هستند
[ترجمه ترگمان]زوم کردن و پنینگ ابزار جهت یابی برای کشف اطلاعات ۲ بعدی و سه بعدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cropping, panning and custom effects are easy with automatic key frames.
[ترجمه گوگل]برش، سوژه متحرک و جلوه های سفارشی با قاب های کلید خودکار آسان است
[ترجمه ترگمان]بریدن، پنینگ و عوارض معمول با فریم های کلید خودکار آسان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Panning and zooming, especially when paired together, create navigation difficulties for users.
[ترجمه گوگل]جابجایی و بزرگنمایی، به خصوص زمانی که با هم جفت شوند، مشکلات ناوبری را برای کاربران ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]پنینگ و زوم به خصوص زمانی که با یکدیگر جفت می شوند، مشکلات ناوبری برای کاربران ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After two rounds of panning, 21 positive plaques were selected each round at random respectively. ELISA assay was used to examine the immunocompetence of each clone.
[ترجمه گوگل]پس از دو نوبت پانینگ، به ترتیب 21 پلاک مثبت در هر دور به صورت تصادفی انتخاب شد برای بررسی قابلیت ایمنی هر کلون از روش الایزا استفاده شد
[ترجمه ترگمان]پس از دو دور از پنینگ، ۲۱ لوح مثبت به ترتیب به ترتیب به ترتیب تصادفی انتخاب شدند برای بررسی immunocompetence هر کلون از روش های ELISA مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The panning knob is made of the same high grade duralumin. If anyone dare to do so, they can try to scrape off the surface.
[ترجمه گوگل]دستگیره پانینگ از همان دورالومین درجه بالا ساخته شده است اگر کسی جرات انجام این کار را داشته باشد، می تواند سعی کند سطح را خراش دهد
[ترجمه ترگمان]این دکمه پنینگ از همان duralumin درجه بالا درست شده است اگر کسی جرات کند این کار را بکند، آن ها می توانند سعی کنند سطح زمین را باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was not satisfied with the drama critic panning his new play.
[ترجمه گوگل]او از نمایشنامه جدیدش توسط منتقد نمایشنامه راضی نبود
[ترجمه ترگمان]او از پنینگ یک منتقد درام برای نمایش جدیدش راضی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Touch scrolling and panning is now supported pervasively throughout the user interface in the bookmark list and other areas.
[ترجمه گوگل]اکنون پیمایش لمسی و متحرک به طور فراگیر در سراسر رابط کاربری در لیست نشانک ها و سایر مناطق پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]حرکت لمسی و پنینگ در حال حاضر از pervasively در سرتاسر واسط کاربر در فهرست چوب الف و دیگر مناطق پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A weekend's sport in California no longer requires a surfboard: panning for gold is now the sport of choice.
[ترجمه گوگل]ورزش آخر هفته در کالیفرنیا دیگر نیازی به تخته موج‌سواری ندارد: حرکت برای طلا اکنون بهترین ورزش است
[ترجمه ترگمان]ورزش یک تعطیلات آخر هفته در کالیفرنیا دیگر به یک surfboard نیاز ندارد: پنینگ برای طلا اکنون ورزش انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Last year, Courtney broke the bank with seven out of eight predictions panning out.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، کورتنی با انجام هفت پیش‌بینی از هر هشت پیش‌بینی، شکست خورد
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، کورتنی این بانک را با هفت مورد از هشت پیش بینی پنینگ بیرون کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was walking along at a good clip, his eyes idly panning the facades of the brownstone houses.
[ترجمه گوگل]او در حال قدم زدن در یک کلیپ خوب بود، چشمانش بیکار نمای خانه های سنگی قهوه ای را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]او داشت با یک گیره خوب راه می رفت، نگاهش از روی بیکاری به نمای خانه های مجلل آن تجاوز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] حرکت افقی دوربین - چرخش افقی دوربین براساس قاعده ای ثابت - چرخش افقی حول محور ثابت - چرخش افقی (دوربین ) - چرخش افقی - چرخش - حرکت افقی دوربین از یک طرف به طرف دیگر
[کامپیوتر] حرکت افقی داده گرافیکی در عرض یک صفحه نمایش
[برق و الکترونیک] حرکت پانورامایی حرکت دوربین تلویزیونی در طول میدان دید .
[زمین شناسی] طلاشویی تکنیکی برای کشف و استحصال کانیهای سنگین (برای مثال طلا) از طریق شستن پلاسر یا مواد رگه ای خرد شده در یک لاوک یا طشت، به گونه ای که طی این فرآیند، قسمتهای سبکتر حذف شده و فلزات سنگین در طشت، بر جای می مانند.
[ریاضیات] جابجایی
[معدن] لاوکشویی (عمومی اکتشاف)

انگلیسی به انگلیسی

• horizontal movement in an image display or capture; use of camera for scanning a subject in a horizontal position (video technology); act of moving a video camera from one side to the other to capture a panoramic view; use of plastic plates or surfaces covered with antigen or antibody to separate or select particular cells with suitable receptors (medicine)

پیشنهاد کاربران

جدا کردن طلا از خاک ( به وسیله شستن )
پیدا کردن یا جمع آوری طلا در یک مکان
Panning of gold
پیدا کردن یا جمع کردن طلا

بپرس