پرسش خود را بپرسید
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٣١٧ بازدید

گفت رنج احمقی قهر خداست رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست ابتلا رنجیست کان رحم آورد احمقی رنجیست کان زخم آورد آنچ داغ اوست مهر او کرده است چاره‌ای بر وی نیارد برد دست ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت صحبت احمق بسی خونها که ریخت ✏ «مولانا»  

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٠٢ بازدید
چند گزینه‌ای

معنی بیت  "به ملازمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟ / که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را"  چیست؟

١ سال پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٩١٥ بازدید

معنی فعل بفگند نم در  این بیت از جنگ رستم و اکوان دیو چیست؟ کمند و سلیحش چو بفگند نم                                                     زره را بپوشید شیر دژم

١ سال پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٧٩٦ بازدید

دلبری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت هرچه کردم ناله از دل، سنگدل نشنید و رفت

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٧٢ بازدید
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٥٩ بازدید

هر طروقی این فروقی کی شناخت جز دقوقی تا درین دولت بتاخت   آن دقوقی داشت خوش دیباجه‌ای عاشق و صاحب کرامت خواجه‌ای منقطع از خلق نه، از بد خوی منفرد از مرد و زن نه، از دوی ✏ «مولانا»  

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٤٧ بازدید

نیست جنسیت ز روی شکل و ذات آب جنس خاک آمد در نبات باد جنس آتش آمد در قوام طبع را جنس آمدست آخر مدام جنس ما چون نیست جنس شاه ما مای ما شد بهر مای او فنا چون فنا شد مای ما او ماند فرد پیش پای اسپ او گردم چو گرد ✏ «مولانا»  

١ سال پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١٣٠ بازدید
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢١٣ بازدید

گفت پس من نیستم معشوق تو من به بلغار و مرادت در قتو پس نیم کلی مطلوب تو من جزو مقصودم ترا اندر زمن خانهٔ معشوقه‌ام‌، معشوق نی عشق بر نقدست‌، بر صندوق نی هست معشوق آنک او یکتو بود مبتدا و منتهاات او بود چون بیابی‌اش نمانی منتظر هم هویدا او بوَد هم نیز سِرّ ✏ «مولانا»  

١ سال پیش
٤ رأی
٦ پاسخ
٥٤٢ بازدید

هم بتقلیب تو تا ذات الیمین تا سوی ذات الشمال ای رب دین  دوستان لطف کنید معنی این بیت رو توضیح بدید سپاس

٨,٣٢٧
١ سال پیش