منظور از "تو" در این بیت کیه ؟ ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست
این شعر از کیه و تفسیرش چیه ؟ سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست
صوفیان در دمی دو عید کنند عنکبوتان مگس قدید کنند
عقل گوید شش جهت حدسست و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
بیا ساقی آن می که عکسش زجام یعنی چه ؟ بیا نادرسته ؟
با دشمن من یار چو بسیار نشست با یار نشایدم دگر بار نشست
پرهیز از آن گلی که با خار نشست بگریز از آن مگس که با مار نشست
" دِرخش " در بیت زیر به چه معناییه ؟ همان دم تهمتن برآمد به رخش جهان گشت از گرد رخشش درخش
شراب در دلم و توبه هم، کجاست قدح؟ که دل بشویم از آن توبه شراب آلود گمراه تر ز روح شرابی و دیده را در شعله می نشانی و مدهوش می کنیگمراه تر ز روح شرابی و دیده را در شعله می نشانی و مدهوش می کنی مست گشتم زان شراب آلوده لبهای تنک مست چون گشتم ندانم، چون تنک بود آن شراب
من از بیراهه های حِلِه بر میگردم و آواز شب دارم مفهوم حِلِه در این بیت چیست؟