"رب اعلا" در بیت زیر به چه معناییه ؟ همت عالی است در سرهای ما از علی تا رب اعلا میرویم
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
معنی مصرع "روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست" چی میشه ؟ گر برانی و گرم بنده مخلص خوانی روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست
منظور از "بی جا " چیه ؟ ما از آن جا و از این جا نیستیم ما ز بیجاییم و بیجا میرویم
خنک آن قمار بازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
پنجه ی دیو به بازوی ریاضت بشکن کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست "پنجه ی دیو" کنایه از چیه ؟
" طفلان رهند" در این بیت کنایه از چیه ؟ عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند مرد اگر هست به جز عارف ربانی نیست
کشت ماراملخان خورده وماساده دلان دل به اندام پر ازکاه مترسک بستیم
نیک برنج اندرم ازخویشتن گم شده تدبیروخطاکرده ظن
تا که نبض از نام کی گردد جهان او بود مقصود جانش در جهان