"نسخِ " و "فسخِ " چه آرایه ای رو تو این بیت شکل دادن ؟ این حروفِ حال هات از نسخِ اوست / عزم و فسخت هم ز عزم و فسخِ اوست
معنی "دولت " چیه؟ ای بسا دولت که آید گاه گاه / پیشِ بی دولت ، بگردد او ز راه
منظور شاعر از"خوشخو و حلیم" چیه ؟ قصد خون تو کند تا ممکنست گرچه خوشخو و حلیم و ساکنست
معنی "لطف تو ناگفته ی ما میشنود" چیه ؟ ” ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ی ما میشنود “
منظور از "صاحب فتوا" کیست ؟ ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم با این همه مستی زتو هُشیار تریم
"بنده طرار" یعنی چی؟ گویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش تو گویی بیا حجت مجو ای بنده طرار من
مفهوم مورد نظر سعدی از این حکایت چیه ؟ جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.چو کنعان را طبیعت بی هنر بود
مدتی زن شد مراقب هر دو را تاکشان فرصت نیفتد در خلا تا در آمد حکم و تقدیر اله عقل حارس خیرهسر گشت و تباه حکم و تقدیرش چو آید بیوقوف عقل کی بود در قمر افتد خسوف
تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده است چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند
این قسمت از شعر سهراب استعاره از چیست؟ پسر روشن آب، لب پاشویه نشست، و عقاب خورشید آمد اورا به هوا برد که برد.