"ورطه" در مصرع " خواست کزان ورطه قدم درکشد"
معنی کلمه "ورطه"
در مصرع
" خواست کزان ورطه قدم درکشد"
١٣ پاسخ
معنی میشه منطقه یا جا
در این مصرع ورطه به معنای غرقاب، مهلکه، منجلاب است.(چشمه وقتی به دریا رسید خواست خودش را از مهلکه نجات دهد.)
از نظر لغوی یعنی هرجای خطرناکی،منجلاب ، گرداب،ورطه ، مهلکه
در اینجا نیما یوشیج بزرگوار می گوید:
چشمه خواست که از آن مهلکه دور شود و خود را از خطر دور سازد.قدم در کشیدن: کنایه از دور شدن/ برتر کشیدن: کنایه از نجات دادن. چو چشمۀ کوچک به آن جا رسید، و از آن همه هنگامۀ دریا [را] بدید، [چشمه] خواست که از آن ورطه قدم [را] درکشد، خویشتن [را] از حادثه برتر کشد.اگر چشمه آرام به دریای خروشان برسد دیگر ماهیت خود را از دست خواهد داد!
مهلکه
هنگامه
موقعیت خطرناک
وضعیت بغرنج
مهلکه
گیر و دار
بزنگاه
حادثه
گرفتاری
دردسذ
مهلکه
البته دوستانی هم که به مکان و منطقه اشاره کردند نظرشون درسته
مهلکه معنای صحیحی است.
دراینجا معنای مهلکه میدهد
موضوع، میدان، قسم، راه ونیز مکان و راهی که ورود به آن مخاطره آمیز است.
ورطه مکانی که امکان مرگ داشته باشد
زمینه، حوزه، موضوع
خواست که از آن مهلکه دور شود.
ورطه به معنای مهلکه ،جای بد،منجلآب
معنی: خواست تا خود را از آن مهلکه و حادثه نجات دهد.
ورطه به معنی گرداب ،مهلکه