کاربرد I'm having کجاست
٦ پاسخ
I have کلی هست و برای گذشته و حال و آینده هست ولی I'm having فقط حال هست
پیشنهاد میکنم سرچ کنید و با افعال حالتی یا stative verbs آشنا بشید. افعالی هستند که نمیتونیم حالت استمراری بهشون بدیم. افعالی مثل like, hate, know, want و الی آخر.
در مقابل افعال حالتی، افعال حرکتی یا پویا رو داریم یا dynamic verbs. با این افعال میتونیم از حالت استمراری استفاده کنیم، مثل run, eat, watch, work و غیره. این افعال رو سرچ کنید و بررسی کنید.
مثلا نمیتونیم بگیم I am liking you. چون like فعل حالتی محسوب میشه. باید بگیم I like you.
استثنا: برای برخی افعال حالتی استثنا وجود داره. مثل see , have, think ,be , taste
فعل think:
اگه think به معنی فکر کردن باشه، میشه فعل dynamic . ولی اگه به معنی اعتقاد و عقیده باشه، میشه فعل stative .
هیچوقت نمیگیم I'm thinking that learning programming is really hard.
بلکه باید بگیم I think that learning programming is really hard . چون think در اینجا به معنی عقیده و اعتقاد است.
معنی: من معتقد هستم که یادگیری برنامه نویسی واقعا سخته!
مثال دیگه: I'm thinking about going to the beach tomorrow دارم به این فکر میکنم که فردا برم ساحل. در اینجا think به معنی فکر کردن است، لذا جمله صحیح است.
فعل see: اگه به معنی فهمیدن و دیدن باشه، میشه stative ولی اگه به معنی دیدار و ملاقات باشه، میشه dynamic
I am seeing him tomorrow در اینجا see معنی ملاقات کردن میده. معنی: فردا باهاش قرار دارم. فردا باهاش ملاقات میکنم.
I see a lot of cars in the street یه عالمه ماشین توی خیابون می بینم.
فعل have:
اگه به معنی مالکیت باشه، میشه فعل stative ولی اگه به معنی خوردن باشه، میشه فعل dynamic
مثال:
نباید بگیم I'm having a red car بلکه باید بگیم I have a red car.
I'm having pizza right now یعنی در حال حاضر دارم پیتزا میخورم. در اینجا have به معنی خوردن (eat) به کار رفته. لذا فعل حالتی محسوب نمیشه.
البته مواردی که گفتم، همگی از نظر گرامر استاندارد زبان انگلیسی بود. ممکنه شما برید سفر خارجی، ببینید که اونجا بعضا افعال حالتی رو بهش استمرار میدند مثلا ممکنه بگند I'm having a headache.
بحث گرامر استاندارد با چیزی که افراد در مکالمات روزمره به کار می برند، فرق میکنه. ما توی فارسی هم خیلی وقتها جوری صحبت میکنیم که قوانین دستور زبان فارسی رو نقض میکنه. ولی موقع نوشتن مقاله و کتاب، حق نداریم قوانین دستور زبان فارسی یا انگلیسی رو زیر پا بذاریم.
در پایان یک ترفند میگم که بتونید تشخیص بدید باید فعل حال استمراری استفاده کنید یا حال ساده.
معمولا اگه فعل و جمله معنای زودگذر و موقتی داشت، باید از حال استمراری استفاده کنید. غیر از این باشه، از حال ساده استفاده کنید. این یک قانون کلی هست و ممکنه استثنائاتی هم داشته باشه.
مثلا وقتی شما مالک یه ماشین یا خونه هستید، مالکیت شما مدت دار هستش. اینطور نیست که 1 روز مالک باشید و 1 روز مالک نباشید. پس اینجا از حال ساده استفاده میکنید. I have a house. I have a car.
فرضا شما در حال حاضر مشغول حل یه معما هستید، و دارید فکر میکنید تا حلش کنید. اینطوری میگید:
I'm thinking to find the answer
دارم فکر میکنم تا جواب رو پیدا کنم.
در این مثال، شما 24 ساعت که مشغول فکر کردن نیستید، لذا در این مثال، فکر کردن یک امر موقت و زودگذر هستش.
“I am having” and “I have” are interchangeable when you are referring to things that you might “have” at present.
"I'm having" is a good choice when you are speaking informally. Often, you use it when you want to show how you feel or what you own.
"I have” is much more general and follows traditional rules, though. You’ll often find it works in many more contexts, making it the more suitable choice.
I'm having برای زمان حال استمراری به کار میره که نشان دهندهی عملیه که در حال انجام و اتفاق افتادنه.
یعنی فرد در همین لحظه داره فعالیتی رو انجام میده و یا چیزی رو تجربه میکنه.
• I'm having dinner.
• I'm having a great time.
در مثال اول فرد داره در همین لحظه شام میخوره. یا در مورد دوم، در همین لحظه داره بهش خوش میگذره.
I have زمان حال سادهست که عموما برای بیان مالکیت و صحبت دربارهی یک وضعیت طولانی مدت یا دائمی استفاده میشه.
• I have a car. ➝ به این معنیه که شما به طور کلی یک ماشین دارید، نه لزوما در همین لحظه.
• I have brown eyes. ➝ این جمله به وضعیت دائمی شما با عنوان داشتن چشم های قهوه ای اشاره داره.
هرچند اینها توضیحات کلی و مختصر بودن و هر دو عبارت دارای توضیحات جزئی تر و استثنائاتی هستن که همه رو نمیشد اینجا بیان کرد.
با سلام.
I have که یعنی من دارم.
اما وقتی فعل have , به آن ing اضافه میشود و حالت استمراری میگیرد، دیگر معنای داشتن را نمی دهد و معنی آن در این حالت به صورت : تجربه کردن یک موقعیت یا احساس جدید و یا فعالیتی ، می باشد.
به عنوان نمونه :
I have a book = من یک کتاب دارم (نشان دهنده ی حالت مالکیتی)
I'm having a shower = من دارم دوش میگیرم (دارم فعالیت دوش گرفتن را تجربه می کنم یا دارم آن را انجام می دهم.)