ایمان حجتی
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
painstaking١٠:٢٨ - ١٤٠١/٠٥/٣١دقیق، جامع و کامل، موشکافانه a painstaking analysis یک تحلیل جامع و کاملگزارش
12 | 0
wean off١٥:٢٤ - ١٤٠١/٠٥/٢٨she intends to wean herself off her father's pocket او قصد داره وابستگیش به جیب پدرش را بذاره کنار ( قصد داره از نظر مالی از باباش مستقل بشه )گزارش
0 | 0
at the height١١:٠٣ - ١٤٠١/٠٥/١٠at the height of the storm در اوج طوفان at the height of fame در اوج شهرتگزارش
2 | 0
take hold١٦:٠٨ - ١٤٠١/٠٥/٠٦how do you combat misinformation before taking hold چطور با این اطلاعات غلط مقابله میکنید، قبل از اینکه تاثیر بگذارند؟گزارش
2 | 0
mugged٢٣:٢٩ - ١٤٠١/٠٥/٠٥Los Angeles police says that If you don't want to get mugged, don't wear high - end car and don't wear flashy jewelry پلیس لس آنجلس میگه اگه میخواید ... گزارش
9 | 0
tearoff١٤:١١ - ١٤٠١/٠٥/٠٤tear those absurd flyers off the wall اون تراکت های تبلیغاتی مزخرف رو از دیوار بکن ( از دیوار جدا کن )گزارش
5 | 0
take on water١٢:١٢ - ١٤٠١/٠٥/٠٤the fire department is taking on water آب داره آتش نشانی را میگیره یا آتش نشانی داره از آب پر میشهگزارش
0 | 0
walk away with١٢:١١ - ١٤٠١/٠٥/٠٣پیروز شدن، بردن، دست یافتن همون معنی win را میده، با این تفاوت که win رسمیه، ولی walk away with غیررسمیه و بیشتر در مکالمات روزمره استفاده میشهگزارش
2 | 0
hold on to١١:٤٨ - ١٤٠١/٠٥/٠٣Two cities are captured by the enemy, but we managed to hold on to key cities دشمن دو شهر را تصاحب کرده، ولی ما موفق شدیم شهرهای کلیدی را حفظ کنیمگزارش
5 | 0
back to you١١:٢٦ - ١٤٠١/٠٥/٠٢وقتی گزارشگر در برنامه زنده تلویزیونی گزارش خودش را ارائه داد، وقتی صحبت هاش تموم میشه خطاب به مجری اخبار میگه: back to you یعنی حرفای من تموم شد، حا ... گزارش
5 | 0
rule out١٦:١٥ - ١٤٠١/٠٤/٢٣are we going to see president Biden in the Ukrain? I rule it out آیا بایدن را در اوکراین می بینیم؟ ( بایدن قراره بره اوکراین؟ ) من اینو رد میکنم ( ق ... گزارش
0 | 1
recalibrate١٢:٠٦ - ١٤٠١/٠٤/٢٢این فعل گذرا هستش ( transitive ) ترجمه صحیح: مجددا تنظیم کردن، مجددا طبق استاندارد درآوردن، مجددا استانداردسازی کردنگزارش
5 | 0
funnel١٠:٢١ - ١٤٠١/٠٤/٢٢جمع آوری اطلاعات یا وسایل یا پول و غیره از جاهای مختلف و انتقال آنها به یک نقطه یا منطقه ( متمرکزسازی ) we managed to funnel funds and materials f ... گزارش
2 | 0
hard hit٠٠:٥٩ - ١٤٠١/٠٣/٣٠آسیب دیده، خسارت دیده، hard hit people مردم آسیب دیده here's the hardest hit area by that dire storm اینجا، خسارت دیده ترین منطقه در اثر آن طوفان ... گزارش
2 | 0
lifesaving١٤:٣٠ - ١٤٠١/٠٣/١٦life saving aid کمک های حیاتی بسته های غذایی حیاتی مخصوص مواقعی که حوادثی مثل سیل و زلزله رخ میدهگزارش
2 | 0
quit while you're ahead١٥:٠٤ - ١٤٠١/٠٣/٠٨در اوج خداحافظی کنید. مثل بازیکنان فوتبال که وقتی اسمشون همچنان سر زبونهاست، از میادین بازی خداحافظی میکنندگزارش
7 | 0
keep the change١١:١٤ - ١٤٠١/٠٣/٠٦مثلا میری فروشگاه، به اندازه 1 میلیون و 25 هزار تومن خرید میکنی. بهت میگه keep the change یعنی نمیخواد 25 هزار تومنش را پرداخت کنی، نگه دار برای خودت ... گزارش
5 | 0
poke out٠٢:١٠ - ١٤٠١/٠٢/٢٠I will poke your eyes out if you cheat on me اگه بهم خیانت کردی چشماتو از حدقه درمیارمگزارش
2 | 0
if i am not mistaken١٦:٤١ - ١٤٠١/٠٢/١٨If I'm not mistaken, they're done اگه اشتباه نکنم اونا از هم جدا شدندگزارش
0 | 0
until then١٤:٢١ - ١٤٠١/٠٢/١٨My grandmother's doctor will visit her the next two weeks. Meanwhile, I am living with her. دکتر مادربزرگم دو هفته آینده مادربزرگم را ویزیت میکنه. د ... گزارش
9 | 0
pull yourself together٠٠:٣٤ - ١٤٠١/٠٢/١٧وقتی کسی بابت موضوعی ناراحته، گریه میکنه، یا عصبانی و هیجان زده شده، میگیم احساساتت را کنترل کن، به اعصابت مسلط باش، و عبارت هایی از این دستگزارش
21 | 0
فهرست جمله های ترجمه شده
influx١٦:١٤ - ١٤٠١/٠٥/٠٥
• The hotel has received a large influx of guests.
این هتل پذیرای مهمانان زیادی بوده است.0 | 0
tear down١٤:٢٤ - ١٤٠١/٠٥/٠٤
• He tore down the old, unsafe building.
او ساختمان ناامن قدیمی را تخریب کرد0 | 0
confront١٨:٥٨ - ١٤٠١/٠٤/٢٢
• He decided to confront his accuser.
او تصمیم گرفت با اتهام زننده اش ( کسی که بهش اتهام زده ) رو در رو شود5 | 1
corrupt١٢:٤٤ - ١٤٠١/٠٣/٢١
• The corrupt politician was perfectly happy to accept the bribe.
سیاستمدار فاسد از قبول رشوه کاملا خوشحال بود.0 | 1
hear from١٢:٠١ - ١٤٠١/٠٣/٢٠
• If we do not hear from you by December 199 . .
اگه تا 19 دسامبر خبری از شما به ما نرسید . . .0 | 0
flank١٦:١٨ - ١٤٠١/٠٣/١٩
• The army was attacked on the left flank.
ارتش از جناب چپ مورد حمله قرار گرفت0 | 0
under the weather١٢:٢٥ - ١٤٠١/٠٣/٠٥
• You've been under the weather for some days now; why don't you see a doctor?
چند روزه که کسالت داری. چرا نمیری دکتر؟0 | 0
seasick١٤:١٠ - ١٤٠١/٠٢/٣٠
• 'I feel seasick already,' she moaned.
اون خانم با ناله گفت: همین الانش احساس دریازدگی میکنم0 | 0
call the shots٠١:٠٦ - ١٤٠١/٠٢/١٧
• He isn't in a position to call the shots here.
او اینجا در جایگاهی نیست که دستور بده. او اینجا در جایگاهی نیست که حرف حرف اون باشه0 | 0
ado٢٢:١٨ - ١٤٠١/٠٢/٠٧
• My sister always makes much ado about nothing.
خواهرم همیشه سر هیچی جنجال به پا میکنه. خواهرم همیشه بیخودی جنجال به پا میکنه2 | 0
endeavour١١:٢١ - ١٤٠١/٠١/٢٧
• I will endeavour to arrange it.
سعی میکنم جورش کنم. سعی میکنم فراهمش کنم5 | 0
enquire١٠:٥٢ - ١٤٠١/٠١/٢٧
• I'm writing to enquire about language courses.
یه جمله تقریبا رسمی هست. معادل غیر رسمی اون را میشه اینطور نوشت: I want to ask you about language courses0 | 0
let alone١٨:٥٣ - ١٤٠١/٠١/٢٤
• Sorrow is hard enough, let alone hide sadness.
مصیبت به اندازه کافی سخته، چه برسه به اینکه غم و اندوه رو مخفی کنی2 | 0
fall in with٢٢:٤٥ - ١٤٠١/٠١/٢٣
• He always expects me to fall in with his plans.
او همیشه ازم انتظار داره با نقشه هاش موافقت کنم.0 | 0
give back٢٢:٤٦ - ١٤٠١/٠١/٢١
• When can you give back the money that you owe?
پولی که بدهکار هستی را کی میتونی برگردونی؟0 | 0
bully١٢:٥٧ - ١٤٠١/٠١/١٤
• They bullied the new kid until he found a way to stand up to them.
اونها به پسر تازه وارد زور میگفتند، تا اینکه او راهی برای مقابله باهاشون پیدا کرد9 | 0