معنی و کاربرد اصطلاح " On cloud nine"
معنی و کاربرد اصطلاح
" On cloud nine"
٣ پاسخ
درود و وقت به خیر
be on cloud nine:
to be very happy about something
خیلی خوشحال بودن، از خوشحالی روی ابرا بودن
مثال؛
Finally i've gotten promotion and I'm on cloud nine.
من بالاخره ترفیع گرفتم و از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجم.
- فوق العاده شاد و هیجان زده بودن
- در آسمان هفتم بودن
- در پوست خود نگنجیدن
- رو ابرها پرواز کردن
- ذوق مرگ شدن
- سر خوش بودن
- خر ذوق بودن
Example: Was Helen pleased about getting that job?" "Pleased? She was on cloud nine!"
آیا هلن از به دست آوردن آن شغل راضی و خوشحال بود؟» «خوشحال؟ تو پوستِ خودش نمیگنجید.»
مترادفها:
Synonyms:
- In seventh heaven
- In the twilight zone
- Filled with joy
- Carried away
- Euphoric
- Transported
- Entranced
- enraptured
- etc.
ما میگیم آسمان هفتم ( خوشبخت) غربیها میگویند آسمان ۹م