پرسش خود را بپرسید

معنی و کاربرد اصطلاح " On cloud nine"

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
٤٣

معنی و کاربرد اصطلاح 

" On cloud nine"

١,٧٦٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٧٩

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

درود و وقت به خیر 

be on cloud nine:
to be very happy about something

خیلی خوشحال بودن، از خوشحالی روی ابرا بودن 

مثال؛

Finally i've gotten promotion and I'm on cloud nine.

من بالاخره ترفیع گرفتم و از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجم.

٣,٨٠١
طلایی
٣
نقره‌ای
٨١
برنزی
١٦
تاریخ
١ ماه پیش

- فوق العاده شاد و هیجان زده بودن

- در آسمان هفتم بودن

- در پوست خود نگنجیدن

- رو ابرها پرواز کردن

- ذوق مرگ شدن

- سر خوش بودن

- خر ذوق بودن

Example: Was Helen pleased about getting that job?" "Pleased? She was on cloud nine!"

آیا هلن از به دست آوردن آن شغل راضی و خوشحال بود؟» «خوشحال؟ تو پوستِ خودش نمی‌گنجید.»

مترادف‌ها:

Synonyms:

- In seventh heaven

- In the twilight zone

-  Filled with joy

- Carried away

- Euphoric 

- Transported

- Entranced 

- enraptured 

- etc.

٣٧,٣٢٢
طلایی
٤٦
نقره‌ای
٨٦٨
برنزی
٢٥١
تاریخ
١ ماه پیش

ما میگیم آسمان هفتم ( خوشبخت)  غربیها میگویند آسمان ۹م 

٢,١٦٥
طلایی
١
نقره‌ای
٣٢
برنزی
٧
تاریخ
١ ماه پیش

پاسخ شما