پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی " I'm fuming"

تاریخ
٣ ماه پیش
بازدید
١١١

معادل فارسی 

" I'm fuming"

٣,٠٩٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١٠٧

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

دارم گر  می گیرم!

آتیش گرفتم!

دارم(از عصبانیت)منفجر میشم!

در حال جوش و خروشم!

Adjective

  • feeling, showing, or expressing great anger.

    "Smith was left fuming following the security breach"

noun

  • the process of exposing wood to ammonia fumes in order to produce dark tints.

    "fuming is a highly toxic process"

١٦,٢١٣
طلایی
١١
نقره‌ای
١٨٩
برنزی
١٢٦
تاریخ
٣ ماه پیش

دارم خودخوری می کنم

تاریخ
٣ ماه پیش

با سلام

I'm fuming:

دارم از عصبانیت  می‌سوزم

دارم از عصبانیت آتیش می‌گیرم

دارم از عصبانیت منفجر می‌شم

از خشم دارم به جوش می‌آم

٨,٠٨٧
طلایی
٧
نقره‌ای
١٣٩
برنزی
٢١
تاریخ
٣ ماه پیش

پاسخ شما