پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی " I'm fuming"

تاریخ
١١ ماه پیش
بازدید
١٧٧

معادل فارسی 

" I'm fuming"

٣,٤٧٩
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
١٢٢

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

دارم گر  می گیرم!

آتیش گرفتم!

دارم(از عصبانیت)منفجر میشم!

در حال جوش و خروشم!

Adjective

  • feeling, showing, or expressing great anger.

    "Smith was left fuming following the security breach"

noun

  • the process of exposing wood to ammonia fumes in order to produce dark tints.

    "fuming is a highly toxic process"

٥٤,٥٨٥
طلایی
٢٩
نقره‌ای
٤٤٣
برنزی
٦٢٤
تاریخ
١١ ماه پیش

دارم خودخوری می کنم

١,٠٤٨
طلایی
٠
نقره‌ای
٥
برنزی
٥
تاریخ
١١ ماه پیش

با سلام

I'm fuming:

دارم از عصبانیت  می‌سوزم

دارم از عصبانیت آتیش می‌گیرم

دارم از عصبانیت منفجر می‌شم

از خشم دارم به جوش می‌آم

١٢,٩٨٦
طلایی
١٠
نقره‌ای
٢٣٩
برنزی
٤٥
تاریخ
١١ ماه پیش

پاسخ شما