سلام ممنون میشم راهنماییم کنید اگر بخوام بگم فی الداهه گفتم به انگلیسی چی باید بگم؟
سلام ممنون میشم راهنماییم کنید اگر بخوام بگم فی الداهه گفتم به انگلیسی چی باید بگم؟
٧ پاسخ
هرکدوم از جملات زیر رو میتونید استفاده کنید . کافیه؟
" I said it impromptu."
“I said it off the cuff.”
“I ad-libbed my response.”
“I winged it when I spoke.”
“My words were unrehearsed.”
“I spontaneously mentioned it.”
“I spur of the moment said it.”
“I came up with it on the spot.”
“I extemporaneously mentioned it.”
“I invented it offhand.”
“I spontaneously came out with that.”
درود، سلامت باشید.
شعری را فی البداهه گفتم
I recited a poem Improvisationally
این نوع سخن گفتن بیشتر جنبه تئاتری دارد. در زمان قدیم نمایشنامه هایی بود بخصوص در مناطق گرمسیری که دور حوض بزرگی انجام می شد و سن روی حوض قرار داشت که اصطلاحا به آن "روحوضی"می گفتند همچنین نمایشنامه های سیاه بازی که شخصیتها بداهه چیزی می گفتند و نمایش حول محور خاص ولی بدون دیالوگهای از پیش تعیین شده پیش می رفت
i just improvised it
i just coined it
i just said it offhandedly
a remark or comment that is made without previous thought or preparation. If you are at a wedding, you may want to make a few offhand but nice remarks about the newlyweds. As an adjective, offhand can mean careless, brusque,)به کلمه but توجه کنید.
در موسیقی بداهه نوازی وجود دارد که به نوعی بداهه گویی استjam session
به راحتی می توانید از قیدهایی مثل : instantly - immediately - without delay و ....استفاده کنید.
روش بیان عبارت “في البداهة گفتم” به طور کامل در زبان انگلیسی را میتوان به صورت زیر توضیح داد:
وقتی میخواهید بگویید “في البداهة گفتم” به معنای این است که شما نظر، پاسخ یا عبارتی را بدون برنامهریزی یا آمادهسازی قبلی بیان کردهاید. در زبان انگلیسی، میتوانید از عبارات زیر برای بیان همین مفهوم استفاده کنید:
“Off the top of my head” (به طور فوری و بدون برنامهریزی) مثال:
Off the top of my head, I would say that the best solution is to increase funding for education.
ترجمه: به طور فوری و بدون برنامهریزی، میتوانم بگویم که بهترین راه حل افزایش منابع مالی برای آموزش است.
“On the spot” (به طور فوری و در لحظه)
مثال: I was put on the spot and had to give an answer without much preparation. ترجمه: به طور فوری و در لحظه قرار گرفتم و بدون آمادهسازی زیادی باید پاسخی بدهم.
“Impromptu” (به طور ناگهانی و بدون آمادهسازی) مثال: I gave an impromptu speech at the conference and it turned out quite well. ترجمه: در کنفرانس یک سخنرانی به طور ناگهانی و بدون آمادهسازی دادم و خوب پیش رفت.
“Offhand” (به طور فوری و بدون برنامهریزی)
مثال: I can’t give you an exact number offhand, but I know it’s around 50.
ترجمه: نمیتوانم به طور دقیق یک عدد را به طور فوری و بدون برنامهریزی بگویم، اما میدانم حدوداً ۵۰ است.
با استفاده از این عبارات، میتوانید به طور کامل و قابل فهم بیان کنید که شما نظر یا پاسخ خود را به طور فوری و بدون برنامهریزی قبلی اعلام کردهاید.
I winged it when I spoke
از فعل improvise استفاده می کنند:
I improvised
سلام متشکرم🙏🌼