پرسش خود را بپرسید
معادل فارسی برای " Paying through the nose"
١ سال پیش
١٤٨
معادل فارسی برای
" Paying through the nose"
٣,٠٨٣
١
٦
١٧٥
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
مبلغ بسیار زیادی برای چیزی پرداختن:
We paid through the nose for that vacation to travel agency.
برای اون تعطیلات یه خروار پول به آژانسِ مسافرتی دادیم
٤٨,٩٧٣
٥٦
١,٠٧٥
٣٤٥
١ سال پیش
میتونیم بگیم "پول پاشی کردن"
٥٠,٣٠٦
١٥
١٣٢
١٧٦
١ سال پیش