پیشنهاد‌های سعید 🍒 (١٦٧)

داشتن حقِ شرکت در تصمیم گیری

هرج و مرج

کسی که برای زندگی بهتر مهاجرت می کند

در به در شدن

پارچه مصنوعی

Create sth, cause sth

ناتوانی در کمک کردن یا حمایت کردن از دیگران

توسعه یافته

کسی که پشت سر دیگران صحبت می کند. شایعه پَراکَن و غیبت کننده.

ریاکار

آسیب دیدن عضله بر اثر کشیدگی بیش از حد

هوش و توانایی ذهنی

به سرعت دویدن در مسیری کوتاه

خشک و انعطاف ناپذیر

تِلو تِلو خوردن

بی پروا، دهن لق

موردِ انتظار

Sample

احساس آرامش و خوشحالی داشتن به خاطر بودن در محلی خاص یا بودن باگروه خاصی از افراد. این واژه در صورتی معنای دارایی می دهد که جمع باشد. یعنی به صورت b ...

تیم امداد و نجات

چشم اندازی از سطح ماه

لایه ای از موادی که به صورت طبیعی در زیر زمین انباشه شده و یا به وسیله سیل و رودخانه به محلی آورده شده و در آنجا رها شده است

آنچه شما فرصت می کنید درست است یا وجود دارد

Not being prevented by

۱ - شیر کوهی. ۲ - زن پا به سن گذاشته ای که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوان تر از خود است.

دلقک کلاس

ناپرهیزی کردن و شرکت در فعالیتی که اگرچه برای شما لذت بخش اما مضر نیز است.

used to say that something does not matter or that you do not care about it

قوه تشخیص خوبی داشتن. to be able to judge if things look attractive, valuable, etc

کشمش طلایی رنگ بی دانه که در کیک پزی و غیره استفاده می شود

used to show that you think somebody is jealous and is pretending that something is not important

a word or phrase that organizes spoken language into different parts, for example ‘Well…’ or ‘On the other hand…’

to make something such as a bad situation, a belief, etc. continue for a long time

an occasion when somebody is suddenly told they are no longer wanted, especially by a sexual partner or by a company

تاب خوردن

the form ( or mood ) of a verb that expresses wishes, possibility or uncertainty; a verb in this form

در مورد بمب به معنی خنثی کردن

کسی که انگار از دماغ فیل افتاده. خودبرتر بین

شهاب سنگ ترجمه اشتباه است. معنی درست می شودسیاره کوچکی که دور خورشید گردش می کند. any one of the many small planets that go around the sun

Heroin= هروئین Heroine=قهرمانی از جنس زن، شیرزن

اعتماد کردن و گفتن حرف دل به دیگران

Well behaved

ناپسند

What a nerve

A man - guy

Boundless

۲ تا معنی کاملا متفاوت داره. ۱ - باز آفرینی ۲ - تفریح و سرگرمی

علم شناخت شخصیت افراد از طریق جمجمه آنها

جوگیر، کسی که به سرعت تحت تاثیر قرار می گیرد

رهبر سیاسی خردمند، با ترجمه و محترم

صادق و روراست بودن با دیگری

Victim

تعریف کردن از چیزی به صورتی که بهتر جلوه کند

to avoid talking about something unpleasant or embarrassing by not dealing with it in detail

گمانه زنی. خرید و فروش کالا یا سهام در یک کارخانه به قصد سود، هرچند که ریسک از دست دادن سرمایه بالاست.

پیرو نامه قبلی

راسو

به صورت عامیانه میشه کِرم ریختن و اذیت کردن دیگران

A buddymoon is a honeymoon in which the bride and groom also have their best friends join them for their vacation. ماه عسلی که عروس و داماد با دوستا ...

کمک هزینه، کمک خرج

a musical instrument with four strings, like a small guitar

نخودی ( در بازی یا رقابت شرکت می کند اما جدی گرفته نمی شود )

Track and field

منفجر شدن

Murder is British Homicide is American

Opposite of background

Fixed or stuck in something

Fringe

Bangs

a person or business that sells goods to the public

A connecting flight or transit flight is to reach the final destination through two or more flights, namely, traveling without any direct flights.

a long metal part with a rubber edge that moves across a windscreen to make it clear of rain, snow, etc. برف پاک کن

Recently

. written or said at the beginning of something as an introduction to what follows . offered for a short time only, when a product is first on sale

اسب یا خر ماده. کابوس.

تیرکمان، البته از نوعی که از سنگ به عنوان تیر استفاده می کند. منجنیق.

به معنای لباس خواب است، مردانه زنانه هم نداره

چقندر قرمز رنگ که بعد از پخت به آن لبو می گویند.

زردآلو. نارنجی کمرنگ ( به عنوان صفت )

a precious stone that has been cut and polished and is used in jewellery a person, place or thing that is especially good

باج - باج دادن به گروگانگیر

پرفروش

a very strong glue that sticks quickly and is used in small quantities for repairing things

نوار ساحلی

very difficult to believe

one of the people living in an institution such as a prison or a psychiatric hospital

بیماری سطحی و نه چندان جدی

Basic

getting rid of old ideas or things and starting fresh with new ones به ضرب المثل نو که بیاد به بازار . . . . ربط نداره

a piece of furniture with doors and shelves used for storing dishes, food, clothes, etc

especially or particularly

جوجه تیغی =hedgehog خار پشت = porcupine

Because of sb/sth

Food miles

the start of an institution, an organization, etc

Taking criticism is the ability of a person to accept constructive criticisms for improvement, and being able to withstand the pressure of unfair or ...

سگ دو زدن

used when you are expressing thanks or asking politely for something, to show that you are grateful to somebody

بازی کثیف

a person walking in the street and not travelling in a vehicle

Light

Liking sport and good at it.

careful in what you say or do, in order to keep something secret or to avoid causing difficulty for somebody or making them feel embarrassed

in a careful way, in order to keep something secret or to avoid causing difficulty for somebody or making them feel embarrassed

the process of making a sound or an image gradually clearer; an occasion when this happens

a word meaning ‘you’, used when talking to only one person who is the object of the verb

a word meaning ‘you’, used when talking to only one person who is the subject of the verb

the act or sound of laughing

خوشنام - محترم

Continuously from the time or event in the past

Next Friday on the next week

برگه ای که به دانش جویان در کلاس و یا حاضرین و شرکت کنندگان در یک سخنرانی داده می شود، که حاوی خلاصه ای از درس و یا محتوای سخنرانی است.

For ever

به پرونده های عمدتا جنایی گفته می شود که پس از گذشت سال ها حل نشده، و به مرور زمان فراموش و به اصطلاح سرد شده اند. این پرونده ها ممکن است با وجود شوا ...

Cost a fortune - very expensive

to change your opinion after thinking about something again

یک لایه از مواد خوراکی ( سبزیجات، خامه، پنیر، مغز و دانه های خوراکی، ادویه و غیره ) که شما به منظور طعم دادن و یا تزئین غذا، دسر و غیره روی آن قرار م ...

To think about something in the past

مزارع بزرگی که به ویژه در آمریکای شمالی و استرالیا وجود دارد و در این مزارع حیواناتی مثل اسب، گاو، گوسفند و غیره به منظور تولید مثل و پرورش نگهداری م ...

When - at the time

نامه، ایمیل و غیره که شخص می فرستد یا دریافت می کند. نامه نگاری. ارتباط بین دو چیز. شباهت بین دو چیز.

represent or mean

نوعی بیماری ژنتیکی که با تباهی عضلات، شیوه راه رفتن غیرعادی، از دست دادن توانایی راه رفتن بین ۷ تا ۱۳ سالگی و عمدتا در پسرها مشاهده می شود .

نوعی بیماری ژنتیکی که نشانه های آن عبارتند از هیکل بلند و لاغر، دست ها و پاهای لاغر و کشیده، نارسایی قلبی و ناهنجاری چشم، مخصوصا عدسی ها. کشیده بودن ...

نوعی بیماری ارثی که با تباهی دستگاه عصبی مرکزی و به دنبال آن مشکلات هماهنگی عضلانی، وخامت ذهنی، و تغییرات شخصیت همراه می شود. نشانه ها معمولا تا ۳۵ س ...

نوعی بیماری ژنتیکی که موجب تباهی دستگاه عصبی مرکزی می شود که این تباهی تقریبا در ۶ ماهگی شروع و به کشیدگی نامناسب عضلات، نابینایی، ناشنوایی و تشنجات ...

نوعی بیماری ژنتیکی که موجب تباهی دستگاه عصبی مرکزی می شود که این تباهی تقریبا در ۶ ماهگی شروع و به کشیدگی نامناسب عضلات، نابینایی، ناشنوایی و تشنجات ...

پیام عشق و محبت کسی را به دیگری رساندن

not now, but probably soon

تازه اولشه، جوجه را آخر پاییز می شمارند

contact with sb by phone

relax

Be/become anxious or upset

Always

theme park

آرژانتینی

Annoying

انتقال دهنده عصبی درگیر در حافظه و یادگیری

Kind of

disadvantage

Muggy

شخصی که به صورت وسواس گونه، اینترنت را برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره نشانه های خیالی و یا واقعی بیماری جستجو می کند.

because of/as a result of

معنی این کلمه اعتیاد به تکنولوژی نیست، بلکه نوعی رژیم رفتاری در جهت تغییر سبک زندگی برای کاهش اثرات منفی استفاده افراطی از تکنولوژی ( رایانه و اینترن ...

اختلال پرخوری افرادی را شامل می شود که بر خوردنشان کنترل ندارند و حداقل دوبار در هفته به مدت ۶ ماه پرخوری می کنند. پر خوری باید با مصرف مقادیر زیاد ...

پرخوری عصبی افراد مبتلا به پرخوری عصبی به پرخوری می پردازند و در طول این پرخوری به سرعت مقدار بیش از اندازه غذا را، شاید تا چند هزار کالری، در یک وع ...

مسخ واقعیت اختلالی که در آن، افراد احساس می کنند محیط اطرافشان غیرواقعی است یا از آن جدا هستند

مسخ شخصیت اختلالی که در آن افراد احساس می کنند هویتشان از بدنشان جدا شده است. امکان دارد آنها تجربیات غیر واقعی بودن، مشاهده گر بیرونی بودن، یا کرختی ...

PTSD و یا اختلال استرس پس از آسیب

produce

producer

تخفیف

واژه تراشی - واژه سازی

Inability to eat ناتوانی در خوردن

ناوچه پرتغالی که نوعی جانور دریایی شبیه عروس دریایی اما متفاوت است

when people say thanks you can say sure

Very happy

این اتفاق برای من هم افتاده

شخصی که در مورد سلامتیش و اینکه واقعا سالم است یا خیر اضطراب دارد

پر از عوامل ناخواسته

تغییر ناگهانی و غیر منتظره به سوی بدتر شدن

be attracted to sb

پرش افکار ترجمه صحیحی نیست. پرش افکار می شود flight of ideas. ترجمه صحیح racing thoughts می شود حرکت سریع و اغلب تکراری الگوهای فکری در ذهن که موجب پ ...

ضعیف

A series of waves in the hair made by applying heat and chemicals

Swimming pool

word we use when we make a small mistake