bloke

/bloʊk//bləʊk/

معنی: آدم، یار، رفیق، یارو، هم کار
معانی دیگر: (بیشتر در انگلیس - خودمانی) آدم، مرد، ادم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British; informal) a male person; man; guy.

جمله های نمونه

1. he's a good bloke
آدم خوبی است.

2. She had a strange conversation with the bloke who's moved in upstairs.
[ترجمه گوگل]او با جوانی که به طبقه بالا نقل مکان کرده است، صحبت عجیبی داشت
[ترجمه ترگمان]گفتگوی عجیبی با مردی که در طبقه بالا حرکت کرده بود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hutson is a small, chirpy bloke.
[ترجمه گوگل]هاتسون یک بلوک کوچک و جیک است
[ترجمه ترگمان]Hutson مرد با گل و chirpy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's an ordinary bloke, despite being famous.
[ترجمه آیلین نورانی] علی الرغم معروف بودن ، او یک جوان معمولی است.
|
[ترجمه گوگل]او با وجود مشهور بودن، یک جوان معمولی است
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه معروف است، او یک آدم معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While we were talking, a bloke came up.
[ترجمه گوگل]در حالی که داشتیم صحبت می کردیم، مردی آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی داشتیم حرف می زدیم، یه یارو اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a dodgy bloke I wouldn't trust him an inch.
[ترجمه گوگل]او یک آدم بداخلاق است، من یک اینچ هم به او اعتماد نمی کنم
[ترجمه ترگمان]او مرد خطرناکی است که من به او اعتماد ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's got so many problems, poor bloke!
[ترجمه گوگل]او مشکلات زیادی دارد، بیچاره!
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره! اون خیلی مشکل داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was some bloke on the phone waffling about an airline ticket.
[ترجمه گوگل]مردی پشت تلفن داشت که در مورد بلیط هواپیما صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]مردی در خط تلفن بود که در مورد بلیت هواپیما صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a really nice bloke.
[ترجمه گوگل]او واقعاً پسر خوبی است
[ترجمه ترگمان] اون واقعا آدم خوبیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's a good bloke - he wouldn't blow the gaff on us.
[ترجمه گوگل]او یک جوان خوب است - او نمی تواند ما را درگیر کند
[ترجمه ترگمان]او مرد خوبی است - او نمی تواند gaff را بر روی ما منفجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He seems like a decent bloke and I've got no axe to grind with him.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او مردی شایسته است و من تبر ندارم که با او دست و پنجه نرم کنم
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او مرد شریفی است و من با او کاری ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That bloke on the dance floor really fancies himself.
[ترجمه گوگل]آن مردی که در زمین رقص است واقعاً خودش را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]اون یارو توی سالن رقص واقعا از خودش خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's a very likeable sort of bloke.
[ترجمه گوگل]او یک جور جوان دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]آدم دوست داشتنی و دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's the sort of bloke who will never let you down.
[ترجمه گوگل]او از آن دسته آدم‌هایی است که هرگز شما را ناامید نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]او از آن آدم هایی است که هرگز تو را ناامید نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's a strange bloke and no mistake.
[ترجمه گوگل]او آدم عجیبی است و اشتباه نمی کند
[ترجمه ترگمان]او مرد غریبه است و هیچ اشتباهی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آدم (اسم)
adam, man, person, one, fellow, bloke, cove, gink, homo

یار (اسم)
adjoint, partner, fellow, bloke, adjunct, sweetheart, friend, helper, alter ego, adjutant, gill, bosom friend, paramour, pal, buddy, billy, chummy, close friend, helpmate, turtledove, yokefellow, pard, playmate, succourer

رفیق (اسم)
associate, man, fellow, bloke, friend, mate, comrade, pal, buddy, billy, bo, peer, cully, matey, yokefellow

یارو (اسم)
party, fellow, bloke, personality, cove, gink, guy, varmint, sirrah

هم کار (اسم)
bloke, cohort, competitor, coadjutor, colleague, teammate, co-worker, counterpart, cooperator

انگلیسی به انگلیسی

• man, fellow, guy (slang)
a bloke is a man; an informal word.

پیشنهاد کاربران

/bləʊk/
A man, often one who is considered to be ordinary.
مردی که اغلب معمولی در نظر گرفته می شود.
Paul's a really good bloke ( = I like him a lot ) .
He's a funny ( sort of ) bloke ( = slightly strange ) .
...
[مشاهده متن کامل]

He's a very likeable sort of bloke.
He's a lovely bloke.
She had a strange conversation with the bloke who's moved in upstairs.
This Ben bloke - is he fanciable?
I met this really nice bloke in the pub last night.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bloke
A man - guy
نفر

بپرس